دکتر
فرزین فرنوشی
پاییز 1391
از آموزههای
تورات مقدس فرامین و آموزههای این دین الهی در مورد بشردوستی و
انساندوستی میباشد و همینطور در نوشتهها و گفتار بزرگان و علمای این
دین بارها بر این قضیه تأکید شده است.
در تورات بزرگترین مرجع رفتاری یهودیان جهان، موارد متعددی از این قضیه به
چشم میخورد از اولین نمونههای ذکر شده در تورات مربوط به درخواست حضرت
ابراهیم (خلیل ا...) در مورد اهالی خطاکار دو شهر «سدوم» و «عمورا» میباشد
و در حالی که تورات مفاسد و رفتارهای اهالی این دو شهر را ذکر میکند و حتی
فرشتهای مسئول نابودی این شهرها می-شود و در نهایت هم این دو شهر در باران
آتش و گوگرد از بین میروند، اما حضرت ابراهیم با خداوند وارد گفتگو میشود
و در چندین مرحله به اصطلاح «چانه زدن» درخواست میکند که اهالی این شهرها
مورد لطف خدا قرار گیرند و به خاطر معدود افراد درستکار احتمالی مورد بخشش
قرار گیرند و در نهایت وقتی مشخص میشود که در این شهرها همه آلوده و
خلافکار هستند این حضرت تسلیم خواسته پروردگار میشوند.
با توجه به این که در آن دوران هنوز هیچ دینی وجود نداشت و حضرت ابراهیم
پدر همه ادیان توحیدی محسوب میشوند نحوۀ عملکرد ایشان و ذکر این قضیه در
تورات به مقصود آموزش و سلوک طبق رفتار این بزرگ به همه ما میباشد که
ایشان به صرف انسان بودن این افراد خطاکار و فارغ از هر دین و آئینی یکه و
تنها دست به دامان پروردگار شده و امید به بازگشت و توبه این افراد را با
وجود افرادی درستکار و صداقتمنش در این شهرها مدنظر قرار میدهد.
یا حضرت داوود (ع) در فرازی از گفتارهای خود در مزامیر داوود از خداوند
درخواست نابودی خطاها ( و نه خطاکاران ) را دارد و به نحوی خطاکاری را
جلوهای از نادانی عنوان میکنند که با برطرف شدن این جهل و نادانی به طور
قطع و خواسته و ناخواسته ستمکاران و ظالمان محو میشوند چون با وجود جهل و
نادانی حتی اگر خطاکاری محو شود شخص دیگری به نحوی دیگر جایگزین او میشود.
در صورتی که با فراگیر شدن دانش الهی به طور حتم جهل و نادانی از بین
میرود و خطاکاران رفتار خود را اصلاح میکنند.
مطلب دیگری در کتاب «تومر دوورا» در مورد وجود رابطه خویشاوندی نسبی بین
همه افراد بشر و داشتن اجداد مشترک به همه یادآوری و ذکر شده است و در آن
نویسنده سعه صدر و نیت پاک و بخشش بنی بشر را نسبت به یکدیگر خواستار
میشود. البته با توجه به منش حضرت ابراهیم در مورد افراد دو شهر «سدوم» و
«عمورا» عمومیت این رفتار را حتی در مورد سایر بشریت که با توحید و نبوت
آشنایی ندارند را میتوان ذکر کرد چون به نحوی این اشخاص در گمراهی ناشی از
جهل و عادت غوطهور هستند و با آن به دشمنی و مخالفت میپردازند.
یا در موقعی که پس از شکافته شدن دریا و گذشتن بنیاسرائیل از دریا،
فرعونیان در دریا غرق میشوند. گروهی از ملائکه نیت مدح و ستایش
پروردگار و ذکر عظمت و قدرت او را داشتند که خداوند آنها را از این کار منع
میکند و میفرماید «آفریدگان من در دریا غرق میشوند و شما میخواهید مدح
و ستایش من را بگوئید.»
و حتی یهودیان در مراسم دو شب عید فطیر با وجود یادآوری معجزات خداوند در
خروج از مصر و همچنین ده ضربت بر مصریان و شادی از نجات از بردگی و استثمار
و غلامی در مصر طی مراسم خاصی از وارد شدن این مصیبتها به مصریان ابراز
تأسف و ناراحتی میکنند و نکتۀ دیگری که توسط علمای یهود چند صد سال قبل
ذکر شده و به نحوی پیشبینی شده است این است که علت آفرینش حضرت آدم به
تنهایی چه بود و به عبارتی چرا چند انسان با هم توسط پروردگار آفریده
نشدند؟ و پاسخ میدهند که اگر چند انسان آفریده میشدند بین فرزندان این
افراد جدال و مناقشهای پیش میآمد بر این مبنی که هر یک پدر خود را برتر
از پدر دیگری میدانست و خود را با اصل و نسب معرفی میکرد!
بدیننحو انساندوستی و بشردوستی و ارزشمندی ذات الهی بشر و وجود روح
خداوندی در بشر در تورات مورد تکریم و احترام و ارزش قرار میگیرد و تورات
مقدس پیروان خود را به این امر تشویق مینماید کیمیایی که شاید امروزه کمتر
به آن توجه میشود و زرق و برق مادیات و منافع فردی و یا گروهی عمل به آن
را دشوارتر کرده است.
اما از دیدگاه تورات نکتهای دیگر هم در این مورد قابل ذکر است اعمال و
رفتار ما اثر خود را در روح و روان ما میگذارد و به نحوی کسی که احساس
بشردوستی و انساندوستی او بر بغض و کینه و عداوت او غلبه میکند قطعاً
انسانی با روحیات لطیف بوده و انسان-دوستی و خیرخواهی مثال زدنی نسبت به
یکایک افکار بشر در او موج میزند و بالعکس این مورد هم مصداق دارد.
تجربه ثابت میکند که اعمال ورفتار ما در روح و روان و شخصیت ما اثرگذار
است و به طور مثال میتوان پرستارانی را دید که با وجودی که در ابتدای ورود
خود به این رشته و شغل حتی جرأت دیدن خون را نداشتهاند ولی پس از چند سال
در بحبوحۀ کار خود در بیمارستان تبدیل به افرادی خونسرد در شرایط بحرانی و
..... شدهاند و یا جوانانی که جرأت دعوا کردن با دیگری را برای گرفتن حق
خود نداشتند بر اثر مراودت با جانیان و جنایتکاران یا شرکت در جنگ و ....
تبدیل به افرادی با مشخصات کاملاً متفاوت شدهاند.
و نکتۀ آخر این که از دیدگاه تورات مقدس شخصی که از روی عمد و با وجود علم
به خطا بودن رفتار خود به خاطر رسیدن به منافع مادی نامشروع خود دست به عمل
خلاف و ناشایسته میزند مستوجب مجازات میباشد.
دکتر فرزین فرنوشی
|