مهندس آرش آبائی
محقق و مدرس در حوزه یهودیت
آبان 95
الی
ویزل با نام اصلی الیعزر ویزل در سال 1928 در رومانی در خانوادهای یهودی و در فضای
یهودیت حسیدی متولد شد. خانواده آنها علاوه بر او شامل سه دختر دیگر نیز میشد. با
آغاز جنگ جهانی دوم شهرک زادگاه ویزل به قلمرو مجارستان درآمد و در سال ۱۹۴۴
یهودیان کشورهای تحت اشغال آلمان نازی و متحدانش در اردوگاه دستجمعی بیرکناو متمرکز
شدند که ویزل شانزده ساله و خانوادهاش جزو آنها بودند. در آن اردوگاه مرگ، مادر و
یکی از خواهران ویزل جان خود را از دست دادند. سپس او به همراه پدرش به اردوگاه
آشویتس، بزرگترین اردوگاه برای نسلکشی و حل نهایی مسئله یهود در خاک لهستان،
فرستاده شد. در سال ۱۹۴۵ با نزدیک شدن ارتش سرخ، نازیها با عجله اسیرانی که هنوز
قابل استفاده بودند را از آشویتس به اردوگاه دیگر در خاک آلمان منتقل کردند. ویزل و
پدرش به اردوگاه بوخنوالد در آلمان شرقی فرستاده شدند و ویزل پدرش را نیز در آنجا
از دست داد.
با پایان جنگ و آزادی از اردوگاه، ویزل در فرانسه در دانشگاه سوربون نامنویسی کرد
و به شغل روزنامهنگاری پرداخت. او در سال ۱۹۶۳ با مهاجرت به آمریکا در دانشگاه
بوستون به تدریس علوم انسانی مشغول شد. وی از سال ۱۹۷۸ تا ۱۹۸۶ رهبری انجمن
هولوکاست در واشنگتن را به عهده داشت.
ویزل بخاطر آثارش دربارهٔ هولوکاست در سال ۱۹۸۵ جایزه مدال طلای کنگره آمریکا، در
سال ۱۹۹۲ میلادی مدال آزادی ریاست جمهوری آمریکا و در سال ۱۹۸۶ به دلیل فعالیتهای
خود برای صلح و مقابله با خشونت و نژادپرستی، جایزه صلح نوبل را دریافت کرد.
ویزل در سخنرانیاش هنگام دریافت جایزهٔ نوبل چنین گفت:
«تا زمانی که مخالفی در زندان است، آزادی ما واقعی نیست. تا زمانی که کودکی گرسنه
است، زندگی ما پر از غم و اندوه و شرم خواهد شد. این قربانیها بیش از هر چیز نیاز
دارند بدانند که تنها نیستند و ما آنها را فراموش نکردهایم. زمانی که صدای آنها
خفه شده است ما به جای آنها حرف میزنیم، در حالیکه آزادی آنها به آزادی ما بستگی
دارد، کیفیت آزادی ما به آزادی آنها بستگی دارد.».
او یکی از بازماندگان نسل کشی یهودیان بود که تجربیات شخصی خود را در حوزه فاجعهی
هولوکاست در بیش از شصت کتاب منعکس کرد. کتاب «شب» از مشهورترین آثار اوست که
خاطرات مستقیم او را از دوران هولناک اردوگاهها بازگو
میکند.
این شاهد هولوکاست بیشترین تاکید را بر تقبیح بیتفاوتی در برابر ظلم و شر دارد:
«به نظر من بیتفاوتی، مظهر شر است.»
«متضاد عشق نفرت نیست، بیتفاوتی است. متضاد زیبایی زشتی نیست، بیتفاوتی است.
متضاد ایمان ارتداد نیست، بیتفاوتی است؛ و متضاد زندگی مرگ نیست، بلکه بیتفاوتی
بین مرگ و زندگی است».
الی ویزل، در سال ۲۰۱۶ در سن ۸۷ سالگی در نیوریورک درگذشت.
***
کتاب
«شب»
«کار باعث نجات انسان است» (نوشتهی سر در اردوگاه آشویتس)
کتاب «شب»، در اصل در سال ۱۹۵۵ به زبان ییدیش با عنوان «و دنیا ساکت ماند»( “And
the World Has Remained Silent”) به چاپ رسید. اگر تلاشها و تشویقهای نویسندهی
پرآوازهی فرانسوی، فرانسوا موریاک نبود، شاید این کتاب هرگز نوشته و منتشر نمیشد.
موریاک، با بحثها و گفتوگوهای طولانی ویزل را متقاعد کرد که خاطرات و یادهای خود
را از اردوگاههای کار اجباری دوران نازی بنویسد. این کتاب که در ترجمههای بعدی با
عنوان «شب» (Night) منتشر شد، خاطرات دورهی کودکی و تبعید او به
اردوگاههای نازی بود و با مقدمه ای از فرانسوا موریاک، او را به شهرت جهانی رساند.
بعد از این رمان، الی ویزل کتابهای متعدد دیگری را به زبان های فرانسه، انگلیسی و
عبری به چاپ رساند و سه نمایشنامه و چندین اثر تحقیقی را منتشر کرد.
کتاب شب با لحنی حزنآلود و مؤثر نگاشته شده است. نویسنده، در میان رویدادهایی است
که با احساسی ژرف، آنها را به تصویر میکشد. او از زمان حال به گذشته مینگرد و
تأثیر ویرانگر این زمان را بر آیندهی خود، نقاشی میکند: «هرگز آن شب را، اولین شب
اردوگاه را فراموش نمیکنم. شبی که زندگانی مرا به صورت یک شب طولانی و
پایانناپذیر در آورد و برای همیشه بر آن خط بطلان کشید».
ویزل در بخشی از کتاب دربارهی اردوگاه آشویتس چنین مینویسد:
«یوم کیپور: روز روزهی بزرگ، روز بخشایش گناهان.
باید روزه گرفت؟ مسئله به طور تلخ و گزندهای مورد بحث قرار گرفت. روزه گرفتن یعنی
مرگی حتمیتر و زودتر. اینجا تمام سال داریم روزه
میگیریم. اینجا هر روز، یوم کیپور است. عدهی دیگری میگفتند که حتما باید روزه
گرفت. درست به این دلیل که گرفتن روزه خطر دارد. باید به این وسیله به خداوند نشان
دهیم که حتی در این جهنم هم قادریم اوامر او را اجرا کنیم.»
کتاب «شب» را نینا استوار مسرت از زبان فرانسه به فارسی برگردانده و با ویراستاری
شیریندخت دقیقیان از سوی «بنیاد جامعهی دانشوران» در آمریکا در سال 1387 به چاپ
رسیده است.
فرانسوا موریاک در بخشی از مقدمه کتاب نوشته است:
«آنچه بر سر یهودیان شهرک سیگه در ترانسیلوانی [زادگاه ویزل] آمد از این قرار بود:
«کور بودن» در مقابل بلایی که فرصت فرار از آن را داشتند. اما با بیقیدی غیر قابل
تصوری خود را به آن سپردند. «کر شدن» در برابر هشدارها و
التماسهای شاهد عینی که خود به طور معجزه آسایی از مرگ نجات پیدا کرده بود و
صحنهی
قتلعامی را که ناظر آن بود برایشان تعریف میکرد. «باور نکردن» و جدی نگرفتن این
شاهد و دیوانه پنداشتن او. همهی اینها دست به دست هم دادهاند و شاهکاری به وجود
آوردهاند که به نظر من با هیچ اثر دیگری قابل مقایسه نیست».
مترجم کتاب در مقدمه چنین مینویسد:
«به همهی بشر دوستان و علاقهمندان به تاریخ و سرگذشت قوم یهود توصیه میکنم که
این کتاب و همهی کتابهایی را که دربارهی فجایع نازیها منتشر شده، بخوانند و
باورشان شود که:
هنگامی که یهودیان کشورهای تحت سلطهی آلمانها در صفهای طولانی، خانه و زندگی خود
را رها کرده و به کام مرگ میرفتند، دوستان و همسایههای دیروز آنها از پشت
پنجرهها کشیک میدادند و نقشه میکشیدند تا خانه و اموال آنها را صاحب شوند».
کتاب «شب»، سند انکارناپذیری بر این واقعیت است که فجایع دوران جنگ دوم جهانی، به
رویدادهای خونینی که در جبهههای آن رخ دادهاند، منحصر نمیشود. جنایتهایی که
«پشت جبهه» و در اردوگاههای کار اجباری صورت گرفتهاند، دستکمی از حوادث شوم
«جلوی جبهه» نداشتهاند: بهویژه که این فجایع به کشتهشدن میلیونها انسان بیگناه
و بیدفاع انجامیدهاند که تنها جرمشان داشتن عقیده، دین، مسلک یا نژادی خاص بوده
است: یهودیان، کمونیستها و کولیها از جملهی این قربانیان هستند.
منابع:
1- کتاب شب، الی ویزل، ترجمه نینا استوار مسرت، چاپ اول: لوس آنجلس، تابستان 1387،
ناشر: بنیاد جامعه دانشوران
2- فهیمه فرسایی - www.dw-world.de
3- ویکی پدیا
4- Encyclopædia Britannica
5- http://fa.rfi.fr
|