جذابیت
و پیچیدگی زندگی ایرنه نمیروفسکی دست کمی از داستان ها و رمان هایی که
نوشته ندارد، با این تفاوت که پایان زندگی او به مراتب تراژیک تراز قهرمان
های داستان هایش است. داستان زندگی ایرنه تا پاییز 2004 ناشناخته باقی
مانده بود، هنگامی که 62 سال پس از درگذشت وی، انتشار بیانیهای جامعه ادبی
فرانسه را به لرزه درآورد: اهدای جایزه معتبر ادبی Renaudo به کتاب سوییت
فرانسوی Suite Francaise توجه جامعه ادبی جهان را به نویسنده این کتاب و
زندگی پر فراز و نشیب او جلب کرد: استعدادی درخشان و قابل مقایسه با بالزاک
و داستایوفسکی و یکی از صدها هزار استعدادی که قربانی هولوکاست شدند. اهمیت
اهدای جایزه روندو به این کتاب در این است که این جایزه تنها به نویسندگان
زنده تعلق میگیرد و جایگاه دوم را پس از جایزه کنگور داراست.
ایرنه نمیروفسکی در سال 1903 در خانوادهای یهودی در کیف پایتخت اکراین به
دنیا آمد. پدرش لئونید بانکداری موفق و یکی از ثروتمندترین سرمایهگذاران
روسیه بود. مادرش فانی زنی خودپسند، خوشگذران و سبکسر بود که تولد ایرنه را
مسبب کاهش زیبایی و آزادی اجتماعی خود میدید. سال های کودکی در
سنپترزبورگ در رفاه کامل و در آغوش پرستار فرانسویاش ماری گذشت. او بعدها
به همسرش میگوید که ماری را مادر خود میدانسته و عاشق فرانسه، که ماری
آنرا زیباترین کشور جهان می دانسته، بوده است. بیتفاوتی ایرنه نسبت به
مادرش پس از اخراج ماری و خودکشی او تبدیل به نفرت و انزجار شد. تاثیر
ناخوشایند مادر بر ایرنه در بسیاری از
داستان های او نمودار است. شخصیت منفی داستان های دیوید گولدر، دشمن،
شراب تنهایی و جزابل فارغ از جنسیت، الهام گرفته از خصوصیات و شخصیت فانی
است.
با وقوع انقلاب کمونیستی روسیه در سال1917 خانواده نمیروفسکی به فنلاند
گریختند، کشوری که خود در گیر جنگ داخلی بود. پس از مدت کوتاهی به فرانسه
رفتند و در پاریس ساکن شدند. لئونید به مدد استعداد اقتصادی و سخت-کوشی خود
بار دیگر موفق به تاسیس بانک در فرانسه شد. بار دیگر دستیابی فانی به ثروت
و موقعیت پیشین سبب شد که او باز هم گل سرسبد مجالس خوشگذرانی پاریس شود و
تنها فرزندش را تنها بگذارد. سال 1920 ایرنه توانست برای تحصیل ادبیات
فرانسه وارد دانشگاه سوربون شود. تسلط به زبان های روسی و فرانسه به او
فرصت داده بود که شاهکارهای ادبیات این دو کشور را بخواند و به ادبیات
علاقه وافری داشت. در سال 1926 همزمان با ازدواج او با پسر یکی از دوستان
خانوادگی، میشل اشتاین، از دانشگاه سوربن فارغالتحصیل شد. سال 1929 و پس
از نوشتن و انتشار ده ها داستان کوتاه، نوشتن اولین رمان خود، دیوید
گولدر، را به پایان رساند. نسخه دستنویس رمان با نام ساختگی
اپشتاین.اچ.مولر برای ناشر معتبر پاریسی گراسه فرستاد شد. ناشر پس از
خواندن داستان متعجب از استعداد شگرف نویسنده در پردازش داستان به جستجوی
او پرداخت، ولی به علت ساختگی بودن نام نویسنده تا مدتی موفق به یافتن او
نشد. پس از انتشار کتاب در آن سال استقبال عمومی از آن به حدی بود که در
سال 1930 فیلمی از آن ساخته شد. در فاصله سال های 1929 و 1937 ایرنه دارای
دو فرزند دختر شد: دنیس و الیزابت. ولی تولد این دو کودک تاثیری روی کار
این نویسنده پرکار نداشت. علیرغم جایگاه اجتماعی زوج نمیروفسکی – اپشتاین
در محافل تجاری و ادبی پاریس، دولت فرانسه چندین بار تقاضای تابعیت آنها را
رد کرد. با شروع جنگ در اروپا او و همسر و فرزندانش در کلیسای کاتولیک غسل
تعمید یافتند به این امید که تغییر مذهب آنان را از موج یهودی ستیزی
برخاسته از جنگ و انقلاب بلشویکی در امان دارد. با بالا گرفتن شعله جنگ
خانواده از پاریس به روستایی در اطراف این شهر نقل مکان کردند. ایرنه و
همسرش هر دو شغل خود را به خاطر یهودی بودن از دست داده بودند ولی ناشر
کتاب های ایرنه موفق شد که مقالات او را در روزنامهها با نام مستعار چاپ
کند و حقالتالیف را به مخفیگاه آنان بفرستد. اهمیت این عمل شجاعانه ناشر
وقتی بارزتر میشود که او پس از اعزام ایرنه و همسرش به آشویتس به فرستادن
پول برای فرزندان او ادامه میدهد. تابستان 1942 دستگیری گسترده یهودیان
فرانسه آغاز و ایرنه همراه با گروه عظیمی به سمت آشویتس فرستاده میشود.
برگههای رسمی که تغییر دین او به کاتولیسم را نشان می داد بیحاصل بود.
اندکی پس از آن ژاندارمی که برای دستگیری اپشتاین و فرزندانش مراجعه کرده
بود به او فرصت کوتاهی داد که فرزندانش را از مهلکه نجات دهد. اپشتاین
کودکان را به همراه چمدانی محتوی دست نوشتههای مادرشان نزد والدین پیر
پرستار بچهها در بورگاندی پنهان کرد. مکانی که کودکان تا پایان جنگ و ورود
متفقین در آنجا با مهر و محبت نگهداری شدند. ایرنه یک ماه پس از رسیدن به
آشویتس بر اثر بیماری تیفوس در گذشت و همسرش سه ماه پس از او در اتاق گاز
جان سپرد.
سوییت فرانسوی: تولد دوباره نویسنده
سوییت به فرانسه به معنی دنبالهدار است و به همین سبب برای کتاب این نام
انتخاب شده است. طرح اولیه ایرنه برای این کتاب شامل 5 بخش میشد و تنها
توانست دو بخش اول آن را با
عنوان های طوفان و دولچه به پایان برساند. دستنویس این دو قسمت در چمدان
به همراه کودکان سرگردانش دور دنیا گشت. تا سال 2004 که آنها تصمیم گرفتند
که دستنویس های مادر را به یک آرشیو ادبی اهدا کنند. با چاپ کتاب ابتدا به
زبان اصلی و پس از آن به انگلیسی و دیگر زبان ها توجه جهانیان بار دیگر به
زندگی پر فراز نویسنده و نشیب و پایان تلخ آن معطوف شد. این کتاب را
انتشارات نیلوفر با ترجمه مهستی بحرینی در سال 1392 روانه بازار نشر کرده
است.
منابع
1. Jewish Women’s Archive
2-The New York Times : Assessing Jewish Identity of Author Killing by
Nazis
3-The Guardian : Irene Nemirovsky
4- Suite Francaise ,English Translation ,first publication, preface
5- رمان های ماندگار: خبرگزاری کتاب
استفاده از مطالب اين سايت تنها با ذكر منبع (بصورت لینک
مستقیم) بلامانع است. .Using the materials of this site with
mentioning the reference is free
این صفحه بطور
هوشمند خود را با نمایشگرهای موبایل و تبلت نیز منطبق میکند
لطفا در صورت اشکال، به مسئولین فنی ما
اطلاع دهید