نورالله نورمن گبای
پاییز 96
«هر
کجا دبستانی باز شد، زندانی بسته شد.» ویکتور هوگو
یهودیان
كاشان، یكصد و ده سال قبل، در یكی از کهنترین شهرهای یهودینشین ایران، نه مدرسه
داشتند، نه حمام، نه آب انبار، نه پشتیبان. در چنین موقعیتی، رادمردی به نام
یقوتیئِل (یكی از اسامی حضرت موسی)، فرزند اسحق و سارا حی، به اتفاق سه برادر به
نامهای اَبا، یعقوب و آشر، و خواهری به نام سارا، در آن شهر زندگی میكردند.
متأسفانه این چهار برادر فرزندی نداشتند، ولی سارا ازدواج كرد كه نوادگان او اعضاء
خانوادههای ریحانی، مسجدی، آشریان و روشن هستند.
یقوتیئل با دیدی وسیعتر از زمان خود، به هدف خدمت به جامعه و بقای نام خویش، تصمیم
میگیرد که خانۀ خود را خراب کند و در محل آن، برای نخستین بار، به جای
مكتبخانههای عهد عتیق و تدریس داستانهای مّلانصرالدینی، مدرسه-ای مدرن برای
تحصیل دختران و پسران جامعه بسازد.
او سرانجام با قبول مشقات بیشمار و حتی ساختن یک كورهی آجرپزی، مدرسه را میسازد
و در سال ١٣٢٩ هجری قمری، برابر با ١٩٠٨ میلادی و ١٢٨٨ شمسی، مدرسه را افتتاح
میکند و سنگ بنـای ساختمان را، همــراه با عكس خود، بر دیـوار
اصلی مدرسه نصب میكند.
به امید این كه مگر صاحبدلی روزی به رحمت، كند در یاد ایشان دعایی.
به گفتۀ موسی ریحانی، یكی از بازماندگان خواهر آقا یقوتیئل ، اقدام بزرگ این زنده
یاد، به جای تحسین همگانی، با مخالفت مكتبداران آن روز، کسانی كه اعمال و افكارشان
در چارچوب خرافات و بردهداری مانده بود و مخالف تحصیل دختـر و پسـر بودند، روبرو
میشـود، طوری كه بـه
اجبار آنها را به عنوان معلم استخدام میكند.
مردمان دشمنند علمی را كه ز نقصان خود ندانندش
علم گرچه خلاصۀ دین است چون ندانند، كفر خوانندش
از آن سو، برادر ایشان آقا اَبا برای مردمی كه اجازه نداشتند از حمام عمومی استفاده
کنند، حمام عمومی خاص یهودیان را میسازد؛ برادر دیگر ایشان آقا یعقوب زمین زراعتی
معروف خود را وقف جامعه میکند؛ و برادر سوم ایشان، آقا آشر، سیپِک متروكهای را
برای دسترسی عموم به
آبهای زیرزمینی، بازسازی و در اختیار جامعه
میگذارد كه به خاطر دارم این سیپک به نام «سیپِک آشر» در كنار كنیسا مورد استفاده
یهودیان قرار داشت. چنان که خود دیدم، واقعا عجیب بود كه در آن محیط آکنده از تبعیض
محض، چگونه در كنار هر كنیسایی سیپكی به عمق زیاد، برای استحمام وجود داشت! ناگفته
نماند که در اثر نیّت خیر این چهار برادر و سایر عزیزانی كه املاکی وقف كرده یا
ساخته بودند، املاک به همت شادروانان روح الله كهنیم و مهندس اسحق برال، به نام
انجمن كلیمیان ایران متعلق به جامعه اكثرا ثبت شده و محفوظ ماندهاند.
امروز، از میان این چهار برادر، تنها نام آقا یقوتیئل، مؤسس «مدرسۀ اتحاد» یا
«آلیانس ایسرائلیت» کاشان است كه باقی مانده است. تردیدی نیست که همۀ متولدین یهودی
و مسلمان آن شهر، یعنی دانشآموزان سالهای فعالیت این مدرسه، و فرزندان و
نوادگانشان، مدیون محبت آن رادمرد هستند.
متأسفانه، آقا یقوتیئل در تاریخ پنجم ماه آو ٥٦٧٤ عبری، پنج سال پس از افتتاح
مدرسه، فوت کرد؛ و از آنجا که خانهای نداشت و تا پایان عمر با همسر خود در یکی از
اتاقهای مدرسه زندگی
میکرد، یكی از اتاقهای مدرسه به همسر او تعلق میگیرد. به خاطر دارم که چگونه
دخترهای مدرسه برای خدمت به «عمه سارا» با یكدیگر رقابت
میكردند؛ و او خوشحال بود كه او و شوهرش ما (دانشآموزان) را به فرزندی پذیرفته
بودند و به زبان بیزبانی میگفتند:
«آهای! برگ عیشی به گور خویش فرست!
كس نیارد ز پس، ز پیش فرست!»
میتوان گفت که خدمت آقا یقوتیئل برای جمعیت محدود یهودیان كاشان در حّد خود
بی-نظیر بود، زیرا وی در عین نبود امکانات و علیرغم خلأ آزادی در محیط، تنها خانۀ
خود را تبدیل به مدرسه كرد، محبتی که هرگز قابل جبران نیست مگر با ادامۀ راه ایشان
به دست نسلهای بعد...
مدرسۀ آقا یقوتیئل بیش از پنجاه سال مورد استفاده یهودیان قرار نگرفت، چون یهودیان
كاشان، به دلایلی به تدریج از کاشان به تهران و بعضا به خارج از کشور مهاجرت کردند
.
1-شهر کویری کاشان به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی و نحوه دسترسی به
آبهای زیرزمینی فضاهایی را درخود جای داده است که نوعی فضای شهری کاشان قدیم به
شمار میرود و سیپک خوانده
میشود.
|