افشین میرعبدالله لواسانی
کارشناس ارشد مردمشناسی
پاییز 96
فرهنگ
ایرانی از جمله فرهنگهایی است که همواره در خود تنوع بسیار زیادی در خصوص پوشاک
گروههای مختلف اجتماعی پذیرفته است. این گوناگونی و تنوع نه فقط در گروههای قومی
یا مذهبی بلکه در میان طبقات متعدد اجتماعی برحسب جایگاه اقتصادی ـ سیاسی ـ جنسیتی
و کارکردی خود در طی زمان به وفور دیده شده است.
توصیف زیر از پوشاک که از آغاز این قرن توسّط کلیمیهای کردستان ایران و عراق
پوشیده میشد، براساس مشاهدات میدانی، مصاحبههای انجام شده در میان جامعۀ مهاجر و
بازدیدی که از نواحی شمالی ایران طی سالهای 79- 1974 میلادی به عمل آمده، صورت
پذیرفته است.
به طور کلی کلیمیهای کردستان، پوشاکی را که بقیهی جامعه میپوشیدند، به تن
میکردند. محدودیتهای اعمال شده بر یهودیان در کشورهای مسلمان در سدههای پیشین و
نمود آن بر لباس ایشان تا قرن حاضر، همچنان ادامه داشت. از آنجا که شرایط اقتصادی
یهودیان، اغلب از بیشتر اهالی مجاورشان بهتر بود، عمدتاً تنپوش-هایی با کیفیت
بالاتر میپوشیدند.
بافتهها
پوشاک روزمرۀ مردان از پشم دستباف گوسفند (آمره amra) درست میشد. کت و شلوارهای
مراسم عروسی و سایر جشنها از موهر mohair)) دستباف (مَرئز، maraz) بود. این کت و
شلوارها مزیّن به حاشیهدوزی بودند و سالهای سال پوشیده میشدند. با استناد به
منابع خبری، بافتههای دستباف و گرانبهای زنان و کودکان از جنس ابریشم طبیعی بود.
این ابریشم از کرمهای ابریشمی که از درختان بلوط منطقه تغذیه میکردند، به دست
میآمد. لباسهای روزمره از جنس نخ بود. پس از جنگ جهانی اول، منسوجات کارخانهای
حاصل از الیاف طبیعی، در منطقه راه یافت و عمدتاً منسوجات کارخانه، کمکم جای
بافتههای دستباف محلی را گرفت. از جنگ جهانی دوم به بعد، بافتههای مصنوعی جای
بافتههای طبیعی را در بازارها گرفت.
زنان به طور سنتی، پوشاک خود و خانوادهشان را میدوختند.
مع هذا با ظهور چرخ خیاطی، خیاطان مرد این کار را به عهده گرفتند.
جامۀ زنان در کردستان عراق متشکل از چهار بخش اصلی بود که روی هم رفته در سراسر
ناحیه به یک شکل بود. در حالی که فرعیات مانند دستمال سرها، کمربندها و نیمتنهها
برحسب منطقه، متفاوت بود. تنپوشهای اصلی عبارت بودند از: در وهله اول جامۀ زیرین
گشاد و بلند سودره (sudra)، با آستینهای بلندی که به سمتِ مثلث بزرگی در مچها
گشاد میشد. این مثلثها تا شده و ادامۀ آنها در پشت گردن به هم گره میخورد. لباس
مشابهی در سوریه پیدا شده است. این لباس به خاطر گشادبودنش برای احتیاجات یک زن در
تمام مراحل زندگیش مناسب بود. دوم، جلیقۀ بیآستین تنگ و کوتاهی بود به نام هَلَکه
(helake) که روی آن بالاپوشی تنگ و بلند به نام کورتک (Kurtak) با آستینهایی تنگ
پوشیده میشد. این لباسها با شلود گشاد و بلندی که زیرشان پوشیده میشد، کامل
میگردید. ترکیب مشابهی در یک منطقه وسیع از لحاظ جغرافیایی که از آسیای مرکزی به
سمت ایران، ترکیه و خاورمیانه گسترده میشد، شناخته شده است. زنان جوان رنگهای
روشن، مخصوصاً بنفش و سبز را ترجیح میدادند، ولی زنان مسنتر سیاه میپوشیدند.
زنان روی سرشان روسریهایی با منگولههای آویزان که به روشهای متنوّعی گره زده
میشد، میبستند.
در کردستان ایران، لباس مخصوص زنان کرد کلیمی برخلاف سبک کلوش معمولی که توسط سایر
زنان کرد پوشیده میشد در کمر تنگ میگردید. دامن، چیندار و بالاتنه، جلوباز با
یقهای برگشته، و نیز دگمهدار بود. آستینها بلند و تنگ بودند. پارچهها از جنس
ابریشم یا نخ و مشخّصترین رنگ، بنفش بود. شلوارهای بسیار گشاد (شَرواله sarwala)
از زیر لبۀ دامن معلوم میشد. نیمتنۀ مخمل و کوتاه راهراه در رنگهای متعدّد روی
لباس پوشیده میشد که در امتداد آن کمربند نخی یا ابریشمی پهنی بسته میشد. در قسمت
جنوبی منطقه، زنان مسنتر کلیمی هنوز جامۀ سنتی به تن میکنند، یعنی لباسهای
تیرهرنگ بدون حاشیهدوزی و قبای سیاه مربع شکلی، که روی شانههایشان قرار میگیرد.
آنها دو دستمال سر نیز به سر میکنند. یکی که انتهایش در پشت و دومی که دور پیشانی
گره میخورد. از سوی دیگر، در منطقۀ شمالی به سر گذاشتن نوعی تاج حاشیهدوزی شده با
نوار طلایی که از روی آن، دستمال پشتنمایی روی شانهها میافتاد و با سگکی فلزی
زیر چانه بسته میشد، رایج بود.
در کردستان عراق، مردها نوعی کت و شلوار (شَلّه شپیکته، salla sappikta) که، شامل
دو قسمت بود، میپوشیدند. کت کوتاه و شلوار گشاد بود که به رنگهای طبیعی سفید،
سیاه و قهوهای و از جنس پشم بودند. در زمستان و تابستان، پوشاک همانندی پوشیده
میشد ولی در مناطق سردسیر، بالاپوشی پشمی (عَبیّه، abayye) اضافه میگشت. مردان
نیز مانند زنان، سر خود را با به سر گذاردن کلاههایی که دور آن دستاری مانند عمامه
پیچیده میشد، میپوشاندند. در شهرها کفشهای چرمی پوشیده میشد، ولی در روستا ـ
اگر اصلاًً کفشی به پا میشد ـ دستساز بوده است، با زیرههایی ساخته شده از چندین
لایهی پارچه و رویهای پارچهای یا بافته شده.
در کردستان ایران، بیشتر مردان کلیمی، شلوارهای گشاد را صرفاً در خانه میپوشیدند.
نوع متداول کمربند، از پارچهای بود که در چندین رنگ به طول 6 متر بافته شده و
چندینبار به دور کمر پیچیده و در جلو از هم رد میشد. جامۀ مقبول در بیرون از خانه
کت و شلوار با دوخت جدید غربی بود.
منابع
1. انسانشناسی هنر، دکتر ناصر فکوهی، زیبایی ـ قدرت ـ اساطیر ـ نشر ثالث، 1391
2. پوشاک بینالنهرین و مصر باستان، تحقیق و پژوهش دکتر آزیتا مصباح، انتشارات توس،
1384
3. پوشاک در ایران باستان، فریدون پوربهمن، ترجمه هاجر ضیاء سیکارودی، انتشارات
امیرکبیر، 1386
4. پوشاک در ایران زمین، دانشنامه ایرانیکا، اُرا شوارتز بیریOra Shwartz Beeri ،
لباس کردهای کلیمی، ترجمه پیمان متین ـ با مقدمه علی بلوکباشی، انتشارات امیرکبیر،
1393
|