حاخام دکتر یونس حمامی لالهزار
رهبر دینی کلیمیان ایران
ارائه شده در همایش بینالمللی ادیان ابراهیمی و همزیستی مسالمتآمیز
دانشگاه مفید قم 19/9/1396
مقدمه
از
امید و آرزوهای دیرینه انسانی دستیابی به صلح و آرامش و زندگی مسالمتآمیز
در سطح جهان است. این آرمان به حدی اهمیت داشته و دارد که یکی از وظایف مهم
منجی موعود نیز قلمداد گردیده است که او انسانها را هدایت نموده تا به
همزیستی مسالمتآمیز و صلح جهانی دست یابند و به قول یشعیا نبی (فصل 2 آیه
4) «او (منجی)، بین اقوام داوری نموده و امتهای زیادی را متنبه مینماید و
ایشان، شمشیرهای خود را برای تبدیل به گاوآهن، نیزهها را برای تبدیل به
قیچی باغبانی میشکنند، ملتی بر ملتی دیگر شمشیر نخواهد کشید و دیگر جنگ
نخواهند آموخت».
اعتقاد به امکان دستیابی به این مهم بین معتقدان به ادیان توحیدی اصل مهمی
است که براساس آن میتوان بحث و گفتگو کرد.
در کتب مقدس یهود و تلمود آیات و عبارات زیادی وجود دارد که میتواند
دستمایه همزیستی مسالمتآمیز نه تنها بین پیروان ادیان توحیدی و بلکه همۀ
ابنای بشر باشد که در این مقاله سعی میکنیم به صورت اجمالی به این موضوع
بپردازیم:
ارزش انسان
ادیان الهی، اولین قدم برای دعوت انسان به توحید و نیز هدایت او برای
زندگی سعادتمندانه را، ارزش بخشیدن به شخصیت انسانی او دانسته-اند. همین
است که آدمی به عنوان والاترین آفریده در هستی که آفرینش و همۀ خلقت به
خاطر او تکوین یافته است، معرفی میگردد.
این اصل که انسان از نظر معنوی شبیه به خداوند، آفریده شده است، اساس
تعلیمات دانشمندان یهود، دربارۀ وجود انسانی است. از این لحاظ انسان بر همۀ
مخلوقات جهان فضیلت دارد و عالیترین نقطه، در کار آفرینش است. ربی عقیوا-
از دانشمندان بنام دوران تلمود - میگوید : «انسان از این جهت که با ساختار
و جوهره الهی آفریده شده است، شریف است. آگاهی او از این موضوع، ارزش او را
بیشتر میکند، چنان که تورات (سفر پیدایش فصل 9 آیه 6) میفرماید: «خداوند،
انسان را به شکل معنوی خود آفرید». (تلمود – فصول پدران فصل 3 بند 18).
در گفتار دیگری از تلمود گفته میشود: «یک انسان با همۀ عالم آفرینش برابر
است.» (تـــلمود –
رساله آووت دِربی ناتان، فصل 31).
در روایات یهود گفته شده است که: «حضرت آدم، نخست یک فرد تنها آفریده شد تا
به تو بیاموزد: «آن کس که جان آدمی را تباه کند، کتاب مقدس بدو این نسبت را
میدهد که گویی او، یک جهان کامل را از بین برده است و هر آن کس که جانی را
از نابودی نجات بخشد، گویی جهانی کامل را نجات بخشیده است» (تلمود – رساله
سنهدرین، فصل 4 بند 5). یا روایتی دیگر آن که، «خداوند در ابتدا حضرت آدم
را تنها و تک آفرید تا فردی به دیگری نگوید، پدر من از پدر تو بزرگتر و
ارجح است» (تلمود – رساله سنهدرین، برگ 38). این امر بیانگر این موضوع است
که یک فرد به خاطر نژاد، رنگ پوست و سایر تفاوتهای فیزیکی و مادی بر
دیگری، برتری ندارد.
نگاهی به رفتار و سیرهی پیامبران و بزرگان در کتاب مقدس نیز، اهمیت ارزش
جان و حق انسان-ها را از هر تیره و مسلکی که باشند، روشن می-سازد.
حضرت ابراهیم (ع) که به پدر توحید معروف است، دعوت به توحید را منحصر به
هیچ قید و بندی نمینماید. هنگامی که مطلع میگردد که اهالی شهرهای
«سِدوُم» و «عَمُورا» که بتپرست، فاسق و مخالف حضرت ابراهیم (ع) و رفتار
او بودند، محکوم به نابودی از درگاه خداوند هستند، دست به راز و نیاز
برداشته و برای نجات آنان به چانهزنی با خداوند میپردازد تا راهی برای
رهایی آنها بیابد (سفر پیدایش، فصل ،18 آیات 17 تا 32).
بر کس مپسند آنچه را بر تو نیست پسند
ذکر دوران غربت و رنج و تبعیض در مصر همواره برای یهودیان هشداری بوده
تا آنها، آن چه را که خود تجربه نمودهاند برای دیگران تکرار ننمایند: «به
شخص غریب آزار و اذیت نرسان و بر او ظلم نکن زیرا که در سرزمین مصر غریب
بودید.» (تورات – سفر خروج، فصل 22 آیه 20)
تأکید زیاد بر یادآوری خروج از مصر به حدی است که خداوند، حتی در اولین
معرفی رسمی خود – در ده فرمان- میفرماید: «من خدای خالق تو هستم که تو را
از مصر، خانه غلامی خارج کردم.» ملاحظه میشود که خداوند، توحید را با
آزادگی و ارزشمداری انسان پیوند میزند.
حرمت جان و مال و ناموس آدمی
«هر آینه – انتقام – خون شما را به خاطر شما بازخواست خواهم کرد. از
دست هر حیوان یا از دست انسان بازخواست میکنم، - انتقام – جان انسان را از
دست برادرش خواهم گرفت. هر که خون آدمی را بریزد، خون وی به دست انسان
ریخته شود زیرا خداوند، آدم را به شکل معنوی خود آفرید» (سفر پیدایش، فصل 9
آیات 5 و 6). در آیات فوق تأکید بر جان آدم و ارزش معنوی انسان میباشد،
فارغ از رنگ پوست، نژاد، دین و هر تفاوت دیگری، و به فردی اجازه داده
نمیشود به فرد دیگری تعدی نماید.
همچنین در ده فرمان اولیه تورات مقدس (سفر خروج، فصل 20 آیه 3) فرمانهای :
قتل نکن، زنا نکن، و دزدی نکن، به صورت عام و بدون محدودیت بیان شده است که
همۀ ابنای بشر را در بر میگیرد.
در آیه دیگر بر رعایت حق مالکیت و حقوق کار دیگران بدون هیچگونه تبعیضی
تأکید میگردد:
- «به همنوعت ستم مکن، غصب نکن و مزد کارگر روزمزد تا صبح نزد تو باقی
نماند» (سفر لاویان، فصل 19 آیه 13).
- حفظ حرمت دیگران در گفتار و عمل نیز نادیده گرفته نشده است: «(حتی) فرد
کر را لعنت نکن و پیش روی کور سنگ لغزش مگذار، از خالقت بترس، من خدا هستم»
(همان، آیه 14).
- رعایت انصاف و تأکید بر رعایت عدالت در داوری و قضاوت و عدم تبعیض بین
افراد از اوامر مهم تلقی میگردد که چندین بار در تورات بر آن پافشاری
گردیده است: «در داوری بی-انصافی نکن و فقیر را طرفداری منما، بزرگ را
محترم مدار و درباره همنوعت با انصاف داوری نما» (همان، آیه 15).
- فرمانی که سنگ بنا و شالوده تمام اعتقاد دینی و فلسفی یهود قلمداد گردیده
است: «همنوعت را مانند خودت دوست بدار، من خدا هستم» (سفر لاویان، فصل 19
آیه 18)، مهمترین بنیان و اساس را در روابط انسانی رقم میزند. اگر فرد،
همنوعان خود را همچون اعضای وجود خود قلمداد نماید نه تنها هیچگاه حاضر به
کوچکترین تعرض و تعدی به دیگری نمیگردد، بلکه نسبت به رنج دیگران نیز
بیتفاوت نمیماند.
بنی آدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش ز یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
- تساوی در برابر قانون و شهروند درجه دو قلمداد نشدن نیز در تورات سفارش
گردیده است: «برای شما و برای آن غریب و بومی آن سرزمین یک قانون برقرار
باشد» (سفر اعداد، فصل 9 آیه 14).
«ای جماعت برای شما و برای غریبی که نزد شما مأوا گزیند، یک قانون وجود
داشته باشد، برای نسل اندر نسل شما در حضور خداوند قانون یکسان برای شما و
فرد غریب حاکم باشد (سفر اعداد، فصل 15 آیات 15 – 16)
- «برای فردی که سهوأ خطا کند خواه تابع از بنیاسرائیل و خواه غریبی که در
میان شما ساکن باشد، یک قانون خواهد بود» (همان، آیه 29).
- «ای انسان، از آن چه نیکوست به تو اطلاع میدهد و آنچه خداوند از تو
میطلبد، مگر نه این که انصاف را به جا آوری و رحمت و احسانکاری را دوست
بداری و در حضور خدای خویش با فروتنی و حجب و حیا رفتار نمایی» (میخای نبی،
فصل 6 آیه 8).
ضرورت حمایت از افراد آسیبپذیر، پرهیز از ریا و تزویر و رعایت حق و عدالت
از تأکیدات مکرر کتب مقدس یهود است:«آیا این چنین است روزهای که من
میپسندم؟
روزی که آدمی جان خود را برنجاند و سر خود را مثل نی خم کند، پلاس و خاکستر
زیر خود بگستراند، آیا این را روزه و روز مقبول خداوند میخوانی؟ مگر نه
این که روزهای که من میپسند این است که بندهای ظلم را بگشایید و گرههای
یوغ را باز کنید و مظلومان را آزاد سازید و هر یوغ را بشکنید؟ مگر نه این
است که نان خود را با گرسنگان تقسیم نمایی و فقیران رانده شده را به خانه
خود بیاوری و چون برهنهای را ببینی، او را بپوشانی و از آنان که از گوشت
تو هستند چشم-پوشی ننمایی؟» (یشعیا نبی، فصل 58 آیات 7-5).
- در پرهیز ار جنگ و خونریزی هارامبام (موسی بن میمون) در کتاب احکام در
بخش قوانین پادشاهان -فصل 6 - چنین فتوا میدهد: «با هیچ فردی در جهان وارد
جنگ نمیشوند مگر این که او را ابتدا به صلح فراخوانده باشند. چنانچه تورات
مقدس (سفر تثنیه فصل 20 آیه 10) می-فرماید: «هرگاه به شهری برای جنگیدن با
آن نزدیک شوی به آن پیشنهاد صلح بده، .... حق کشتن زنان و اطفال (افراد
غیرنظامی) وجود ندارد».
گذشته از دستورات و احکام متفاوت دینی، تأکید بر اشتراکات و ارزشهای مشترک
در میان ادیان توحیدی مانند اعتقاد به خداوند، وحی و نبوت، منجی موعود و
بخصوص ارزشهای اخلاقی برگرفته از کتب مقدس میتواند زمینه و چهارچوب
مناسبی را جهت همزیستی مسالمت-آمیز بین ادیان فراهم سازد. همانطور که در
تفسیر تلمود بر آیهای از تورات که میفرماید «در تمام راههایش سلوک کنید
و به او (خداوند) ملحق شوید» (سفر تثنیه فصل 11 آیه 22)، بیان میشود:
»چگونه خداوند مهربان است؟ تو نیز مهربان باش، چگونه باریتعالی به مخلوقاتش
خیر میرساند؟ تو نیز چنین عمل نما و ...» (تلمود، رساله سوطا، برگ 14).
در خاتمه، این گفتار اِلییاهو – الیاس نبی – نیکوست که فرمود: «من
آسمانها و زمین را شاهد میگیرم که چه یهودی چه غیریهودی، چه مرد و چه زن،
غلام یا کنیز در پیشگاه الهی تفاوتی ندارند مگر آن که هر فرد بر طبق اعمالش
مورد عنایت خداوند قرار میگیرد».
افراط و یا تفریط در احکام دینی و برتراندیشی خود و باورهای خود نسبت به
دیگر مذاهب، ادیان و اقوام بدون در نظر گرفتن چهارچوبها و حریم الهی
نتیجهای جز کشتار ددمنشانه و زیر پا گذاشتن حرمت انسانی به بار نمیآورد.
به امید دنیایی بهتر با حفظ کرامت انسان و همۀ آفریدههای خداوند یکتا.
|