امید شایانمهر
فعال اجتماعی
و عضو کمیته فرهنگی انجمن کلیمیان تهران
تابستان 97
«الول» آمد ... ماهی که با فرا رسیدنش قلب فرزندان محبوب خدا بیشتر از همیشه به تپش
میافتد و هوس نزدیکی
و
قرابت هر چه بیشتر به درگاه پدر آسمانی آشکار میگردد.
هنگامی که ماه الول برای یهودیان فرا میرسد، همه چیز متفاوت میشود. ایامی که سی
روز ادامه پیدا میکند و پیش از روز بزرگی همانند «روش هشانا» است. این روزها،
زمانی نیست که برای برقرار کردن تعادل بین دخل و خرج و امور مادی و دنیوی تلاش
کنیم، بلکه زمانی برای عشق ورزیدن، آرزو کردن، اصلاح شدن و بخشش و عفو و بازگشت
است.
ایامی که حال و هوای «سلیحوت» ما را وادار میکند تا خودمان را برای حضور در دادگاه
عدل الهی آماده کنیم. روزهایی که با فرا رسیدن آن نوای تشووا و توبه در وجود هر
انسانی طنینانداز شده و هر فردی را به طرق مختلف به خدا نزدیک میکند. این زمان از
سال، هنگامی است که بنا به شهادت «یشعیای نبی» خداوند به ما نزدیک است تا بتوانیم
به راحتی او را طلب کرده و بیابیم. اگر چه پردهای نامرئی که ما خودمان با
انتخابهای اشتباه و گناهانی کوچک و بزرگ میان خود و خدای خود به وجود آوردهایم،
ما را از تقرب به سوی او محروم ساخته، با این وجود آداب مختلفی که در این ماه نهفته
است به ما این قدرت را
میدهد که بتوانیم سدها را شکسته و پردهها را کنار زده و به سوی او بازگشت نماییم.
یکی از آدابی که به ما کمک میکند که تعارض بین جسم و روح را رفع کرده و قلب و ذهن
ما را به خالق یکتا پیوند میزند خواندن نیایش «سلیحوت» است.
«سلیحوت» تفیلایی است که از ابتدای ماه الول شروع شده و تا یوم کیپور ادامه پیدا
میکند. موضوع اصلی در «سلیحوت» ذکر سیزده خصلت رحمت خداوندی است.
هر یک از این سیزده خصلت رحمت الهی در وجود هر یک از ما نهفته است. هنگامی که با هم
میپیوندیم و این صفات را با صدای بلند اعلام میکنیم، در واقع شهادت میدهیم که
خدا کیست و ما چه هستیم. ذکر این خصلتها دارای چنان نیرویی است که بزرگان ما در
تلمود چنین نقل میکنند : که تکرار و عمل به این صفات همیشه در روح انسان تغییر
قابل ملاحظه و شایانی ایجاد میکند.
هنگامی که ویژگیها و خصلتهای باری تعالی را در زندگی خودمان منعکس میکنیم،
درمییابیم، دینداری و خداشناسی که در وجود همه ما پنهان شده بود، طنین
قویتری یافته و به خدا شبیه و شبیهتر میشویم. پس بایستی کاملاً سعی کنیم که
مبادا در این دنیایی که شبیه به جنگلی پر از حوادث هیجانانگیز است، جان عزیز خود
را در معرض خطر انداخته و از راه راست منحرف شدیم. چتر نجات ما آن است که با تضرع و
دعا به سوی خدای خود بازگشت نموده و طلب بخشایش نماییم و عبادت و صداقت را با کمال
میل و دوستی به پدر آسمانی خود ابراز نماییم و ساعات و دقایق عمر گرانبها و ارزشمند
خود را با اشتغال به اعمال نیک سپری کنیم. پرستش خدای تعالی و تقرب به سوی او، منوط
به قلبی است بی غل و غش . همان قلبی که با نخ نامرئی به درگاه حق متصل است و
تظاهرات آن از راه دهان که تضرع آن دل پاک را آشکار مینماید صورت میپذیرد.
همانگونه که در شبهای ماه «الول» یهودیان خود را از شیرینترین ساعات خواب محروم
کرده و برای خواندن «سلیحوت» در نیمههای شب تاریک تا سپیده دم صبح با قلبی شکسته،
عفو گناهان خود را از خداوند رحیم تقاضا مینمایند، ما هم موظفیم هر روز از روزهای
عمر خود را مانند این ایام شمرده و اراده راسخ خود را برای طلب بخشش از خداوند
یگانه نشان دهیم.
زندگی، انشایی است که تنها باید خودمان بنویسیم. باشد که : موضوع انشای زندگیمان
«خدا»، مقدمهاش «عشق او» و انتهایش «نگاه او» باشد
|