آتوسا آرمین
مترجم
پاییز 97
«پوگروم» واژهای است روسی و به معنی
«نابودی خشونتبار». با وجود اینکه این واژه اذیت و آزار سازمان یافتهی هر اقلیت
قومی یا مذهبی را در بر میگیرد ولی پس از یورش ناگهانی روسها به یهودیان این کشور
بین سالهای 1881 تا 1884 و آزار و قتل عام و چپاول اموال آنان، کاربرد لغت پوگروم
مختص آزار و اعمال خشونت علیه یهودیان شد.
بیگمان
فیلم «ویولن زن روی بام» یکی از تاثیرگذارترین آثار سینمایی مرتبط با زندگی یهودیان
است. فیلم تصویرگر زندگی خانواده یهودی روستایی در روسیه تزاری است و قهرمان آن،
مردی شیرفروش که میکوشد آدب و سنن یهودی را به تمامی اجرا کند و نگذارد که فقر
مانع زندگی شادمانه همسر محبوب و پنج فرزند دخترش باشد. زندگی در کنار رعیتهای روس
که گرفتار جهل، تعصب و خرافات ناشی از فقر هستند زندگی را به کام قهرمان داستان و
جامعه کوچکش تلخ کرده است. در نهایت اعمال آزار و اذیتهای گستردهی قزاقها، اهالی
یهودی روستا را ناگزیر از جلای وطنی ناخواسته و اجباری میکند. صحنهی جشن عروسی
شاد و پر نشاط که با حمله خشونتبار قزاقها به آتش و خون کشیده میشود، فراموش
نشدنیترین بخش این فیلم است. این صحنهی غمبار تصویرگر گوشهای از اذیت و آزار
سازمان یافته است که چندین قرن زندگی یهودیان روسیه، لهستان و کشورهای شرق اروپا را
تحت تاثیر قرار داده بود.
خاستگاه پوگروم
در سال 1791 کاترین کبیر بخشی از سرزمینهای غرب روسیه را برای اسکان یهودیان
اختصاص داد که «پال » نامیده میشد. واژه پال دارای ریشه لاتین بوده و به منطقه
محصور اطلاق میشود. سکونت یهودیان در خارج از این محدوده ممنوع بوده و تنها در
صورت تغییر مذهب به مسیحیت ارتودکس روسی ممکن میشد. این ناحیه بخشهایی از روسیه
سفید، لیتوانی، مولداوی و بخشهایی از لهستان را در بر میگرفت.
از آنجا که مالکیت زمین و اشتغال به کشاورزی برای یهودیان ممنوع بود، عملا سکونت
آنها در این منطقه مشخص هم فقط محدود به شهرهای کوچک بوده، زندگی و کار در مراکز پر
رونق را برای آنان غیر ممکن میساخت. زندگی بسیاری از یهودیان مشقت بار و همراه با
فقر و تنگدستی بود و گذران روزمره آنان تنها با دریافت صدقه از جانب همکیشان مرفه
ساکن اوکراین ممکن میشد (مارتین گیلبرت، اطلس تاریخ یهود). نخستین بار اصطلاح
پوگروم دربارهی آزار و اذیت گستردهی یهودیان «ادسا» در سال 1821 بکار رفت، اما
خونینترین و پردامنهترین واقعه از این دست در سال 1881 ثبت شده است. این واقعه از
شهر الیزابتگراد (واقع در اوکراین) شروع و بهسرعت در هفت استان جنوبی روسیه و
اوکراین گسترش یافت. خانه و اموال یهودیان توسط دهقانان روس و قزاقها چپاول شد،
نوامیس آنها مورد تعرض قرار گرفت و ضرب و شتم شدید جانهای بسیاری را تباه کرد.
نخستین تشکل دفاع شخصی هم در این زمان و توسط دانشجویان یهودی دانشگاه نووروسییسک
در شهر ادسا بوجود آمد.
حمایت
حکومت روسیه از پوگروم
تاریخدانان در ارتباط با میزان حمایت دولت تزاری از انجام این خشونتها و نقش
آن در سازماندهی این خشونتها اتفاق نظر ندارند. اما انچه روشن است این است که
واکنش دولت مستقر در جلوگیری از چنین وقایعی بسیار کند و دخالت پلیس و ارتش در
کنترل خشونتها در بهترین حالت عدم همکاری با مهاجمین بوده است.
دهه 1880
چنانچه گفته شد سابقه بهکارگیری واژه پوگروم در ارتباط با آزار و اذیت یهودیان
روسیه و اوکراین به اوایل قرن نوزدهم برمیگردد ولی شدت خشونتهای اعمال شده در دهه
هشتم این قرن توجه بیشتری را میطلبد.
سرآغاز خشونتهای دهه 80 علیه یهودیان، ترور تزار الکساندر دوم و هرج و مرج فراگیر
ناشی از آن بود. محافل ضد یهود روسیه تزاری به این شایعه دامن زدند که یهودیان
سوسیالیست مغز متفکر و عامل ترور تزار بودهاند و حکومت باید از تنبیه آنان
پشتیبانی کند. با شروع پوگروم انقلابیون ضد حکومت تزار آزار و اذیت سازمان یافته
یهودیان را نشانه بیداری تودهها و خیزش بر علیه ارکان قدرت حکومت پنداشته و با
امید سرنگونی تزارها به حمایت از آن پرداختند. حمله به یهودیان اندک زمانی پس از
ترور تزار در ماه آوریل 1881 در شهر الیزابتگراد شروع و در کمتر از یک ماه دامنه
آن به کییف رسید. به مدت سه روز هجومی تمام عیار به جان و مال یهودیان شهر و پیش
چشم فرماندار آن صورت گرفت بدون آنکه کوچکترین اقدامی برای جلوگیری از انجام آن و
حفاظت از آنان صورت گیرد. پس از پایان این رشته خشونتها ، آزار و اذیت یهودیان
بهصورت موردی و پراکنده ثبت شده است که مهمترین آنها مربوط به روز عید میلاد مسیح
در ورشو وروز عید پاک در بالتا میباشد. پس از آن دولت مرکزی روسیه سفید و لیتوانی
قوانینی بازدارنده در ارتباط با تنبیه عاملان خشونت علیه یهودیان وضع کردند. در
ماه ژوییه سال 1882 وزیر کشور روسیه کنت تولستوی اعلام کرد که در صورت بروز هر گونه
یهودیستیزی فرماندار محل مربوط مسئول شناخته شده و مورد بازخواست قرار میگیرد. پس
از صدور این دستور بهمدت دو سال به جز چند مورد پراکنده و خشونت جزیی، آزار
یهودیان متوقف شد و در جریان پوگروم شهر روستوف در سال 1883، مقامات محلی بلافاصله
عکسالعمل نشان داده و شورش را سرکوب کردند. پس از پوگروم شهر گورکی در سال 1884 که
منجر به کشته شدن 10 یهودی و غارت اموال بسیاری افراد شد بیش از 70 نفر از سرکردگان
شورش دستگیر و محکوم به تحمل
مجازاتهایی سنگین شدند. بدین ترتیب اولین موج پوگروم در سرزمینهای روسیه فرو
نشست، اما تاثیر آن بر سیر تحولات اجتماعی و تغییر جغرافیای جمعیتی یهودیان روسیه
قابل تامل است.
سالهای
1903 تا 1906
موج دوم پوگرومها در این سالها و تحت تاثیر ناآرامیهای داخلی و انقلاب سال
1905 بوجود آمد. حکومت تزاری آتش خشم تودهها علیه خود را به سمت یهودیان منحرف
ساخت و دست مطبوعات را باز گذاشت تا با مقصر جلوه دادن یهودیان هرگونه نابسامانی
اقتصادی و اجتماعی را توجیه کنند. پوگروم شهر کشینو در ایام پسح (عید فطیر یهودیان)
در 1903 حاصل نفرت پراکنیهای روزنامه بسارابتس نمونهای از این دست است. این
پوگروم 45 کشته و صدها زخمی و نقص عضو بهجا گذاشت. 1500 خانه و مغازه یهودیان غارت
شد. این پوگروم خشم جهانیان را بهدنبال داشت و نهضت مقاومت و دفاع شخصی یهودیان پس
از آن شکل گرفت. نقش این نهضت در دفاع از جان و اموال بسیاری در پوگروم شهر گومل در
سپتامبر 1903 بسیار بارز است. سال 1904 بصورت پراکنده و خفیف تعرضاتی به یهودیان در
نقاط مختلف خاک روسیه انجام شد ولی با قدرت گرفتن نیروهای انقلابی در سال 1905،
طرفداران حکومت تزاری با بهره از پشتیبانی حکومت مرکزی برای قدرت نمایی و زهرچشم
گرفتن از شورشیان، بار دیگر بیپناهترین اقشار جامعه یعنی یهودیان را مورد تاخت و
تاز و آزار قرار دادند. طرفداران حکومت با
بهکارگیری تبلیغات به تودههای ناآگاه القا می¬کردند که مغز متفکر انقلابیون و
اغتشاشگران یهودیان هستند و تنبیه آنان ثبات و آرامش را به مملکت باز میگرداند.
یهودیان شهرهای فدوسییا، ملیدوپول، ژیتومیر و بسیاری از مراکز استانهای روسیه و
لهستان مورد هجوم و آزار و اذیت قرار گرفتند. گستردهترین این حملات پس از انتشار
بیانیه تزار در اکتبر 1905 انجام شد که در این بیانیه نوید برقراری آزادیهای
اجتماعی و تشکیل دوما (مجلس نمایندگان) داده شده بود. مرگبارترین این حملات در شهر
ادسا رخ داد که 300 نفر جانباخته و هزاران مصدوم نتیجه آن بود. شهرهای کییو و
یکاترینوسلاو از معروفترین مناطقی بود که آماج این حملات بود. در مجموع تعداد
کشتگان این حملات به 1000 نفر رسید و اموال بسیاری توسط رعیتها و کارگران بیکار
چپاول شد. با فرونشستن امواج انقلاب دامنه پوگروم هم فرونشست و تا خیزش بعدی ضد
تزاری در 1916 تعرضی به جوامع یهودی ثبت نشده است.
وقوع جنگ جهانی اول و انقلاب کمونیستی شرایط را تغییر داد که در شماره آینده به آن
میپردازیم.
پوگروم اُدسا که یکی از خونبارترینها بوده است
جنگ جهانی اول و انقلاب بلشویکی
با سرکوب شورش ناراضیان در سال 1905 دامنه پوگرومها نیز محدود شد و پس از آن
برای مدتی آزار و اذیت سازمان یافته علیه یهودیان ثبت نشده است. تحمل خشونت و آزار
و نفی مالکیت برای چندین دهه شوق یهودیان را برای ترک روسیه و مهاجرت به آمریکا و
فلسطین افزایش داد ولی با رسا شدن صدای انقلاب بلشویکی، که نوید دهندهی برابری
قومی و اجتماعی در تمامی عرصهها بود، موج مهاجرت فرونشست و بسیاری از اندیشمندان و
روشنفکران جامعه یهود جذب حزب کمونیست شدند. در سالهای پایانی حکومت تزاری وضعیت
امنیتی بدتر شد. برای مقابله با تهدید رو به افزایش قدرت بلشویکها، تزار نیکلای
دوم اقدامات سختگیرانهتری نسبت به جامعه یهود وضع کرد. چنانچه اشاره شد نخبگان و
اندیشمندان یهودی تصور میکردند که با برکناری حکومت تزاری، محدودیتهای تحمیلی بر
جامعهشان برطرف میشود از این رو پس از عضویت در حزب کمونیست به سبب تسلط بر مباحث
نظری کمونیسم به ردههای بالای حزب راه مییافتند. از سرشناسترین این افراد
میتوان از لئون تروتسکی نفر دوم حزب و دست راست لنین نام برد. بنابراین قابل درک
است که از دید تزار، جامعهی یهود روسیه در تقابل مستقیم با اقتدارش بودند و درصدد
قلع و قمع آن برآمده باشد. در سالهای پیش از 1917 میلادی بخش اعظم جمعیت یهودیان
از روسیه تبعید شدند و آنها که ماندند بر اثر قحطی و جنگ از بین رفتند.
با پیروزی انقلاب بلشویکی در سال 1917 قوانین ضد یهود ملغی و دستورالعمل سکنای
یهودیان در مناطق خاص تحت عنوان پال1 نیز منتفی شد. با این وجود سیاست تساهل و
تسامح موعود حزب کمونیست دیری نپایید و بار دیگر آتش خشم تودههای محروم و سرخورده
از انقلاب دامنگیر یهودیان شد. خونبارترین تهاجمات در اوکراین انجام شد و چنانچه
دیوید چاپین در مشاهدات خود ثبت کرده شدت این خشونتها تا به قدرت رسیدن نازیها و
هولوکاست بیسابقه بوده است. تسلط ارتش روسیه سفید که از مخالفان انقلاب و متشکل از
سران ارتش تزاری و اشراف لهستانی بود بر منطقه غرب روسیه و اوکراین یکی از دلایل
شدت یافتن آزار و اذیت یهودیان در این مناطق بود. در زمان جنگهای داخلی اوکراین در
سال 1919 قسمت اعظم جمعیت یهودیان مورد تهاجم قرار گرفتند. بسیاری از مردان و
کودکان به قتل رسیدند و از بسیاری زنان هتک حرمت شد. تا پایان گرفتن جنگ داخلی
روسیه، یهودیان در مناطقی که صحنه رویارویی ارتش سرخ و ارتش سفید بود از سوی هر دو
طرف متخاصم مورد آزار قرار گرفتند. تا پایان گرفتن جنگ داخلی در سال 1921 قتل،
شکنجه، چپاول اموال و هتک حرمت یهودیان در سراسر خاک این کشور ادامه داشت. اگرچه در
بسیاری موارد سران ارتش سفید و سرخ انجام چنین اعمالی را مصداق جنایت جنگی اعلام و
عوامل اجرای آن را مجازات (چند مورد اعدام) کردند، ولی متاسفانه از دامنه و شدت
خشونتها کاسته نشد.
اگر چه نقش تاثیرات ایدئولوژیک در وقوع چنین جنایاتی انکار ناپذیر است ولی علت عمده
آن را باید در رنگ باختن اقتدار حکومت مرکزی دانست. از سوی دیگر تحمل جنگ، فقر و
خشونت برای مدت طولانی، حس دیگردوستی و عواطف انسانی را در میان تودههای مردم ضعیف
کرده بود و اینان که چندین نسل خود طعمه آزار و ظلم و چپاول بودند، عقدههای
فروخفته را بر سر یهودیان بیدفاع تلافی میکردند.
وقایع یاد شده تا وقوع شب شیشههای شکسته یا کریستال ناخت در نوامبر 1938 عمده آزار
یهودیان را به خود اختصاص میدهند.
مورد دیگر قابل ذکر پوگروم پرژیتیک2 به سال 1936 در لهستان میباشد. طبق گزارش برخی
منابع شورش پرژیتیک دو یهودی کشته و 20 نفر زخمی شدند. از طرف مقابل هم یک کشته و
تعداد زیادی زخمی بجا مانده است. نکتهای که این واقعه را متمایز کرده پیگیری پلیس
لهستان در مجازات عاملین لهستانی آن است. تاریخنگاران هر دو سو تقصیر را متوجه هر
دو طرف میدانند. نکتهای که در زمان خود هیچ مقام مطلعی به آن اذعان نکرد بجز
روزنامه یهودی «داور» چاپ فلسطین که شعله ورشدن آتش خشونت را به یهودیان نسبت داد.
با وجود آنکه پوگروم زاییده شرایط خاص مثل جنگ و انقلاب و قحطی بود، خاطره آن در
حافظه جمعی و تاریخی یهودیان شرق اروپا بسیار نهادینه و برجسته است. چنان که هرگونه
شایعهای در خصوص تکرار آن سبب برآشفته شدن و ایجاد وحشت آنان تا اواخر قرن بیستم
میشده است. موج مهاجرت یهودیان مسکو و سنپترزبورگ در سالهای 1989 و 1990 برآمده
از شایعاتی از این دست است.
شب شیشههای شکسته
خونبارترین پوگروم مابین دو جنگ جهانی که به شب شیشههای شکسته یا «کریستال
ناخت» شناخته میشود در شبهای 9 و 10 نوامبر 1938 در سراسر آلمان نازی که شامل
اتریش و سودتنلند امروزی هم میشد صورت گرفت. در این شب شبه نظامیان اس آ به
خانهها، مغازهها، کنیسهها و ساختمانهایی که متعلق به یهودیان بود حمله کردند،
شیشهها را شکستند و ساختمانها را به آتش کشیدند. به مامورین انتظامی دستور عدم
مداخله داده شده بود و آتشنشانها هم دستور داشتند که فقط از سرایت آتش به
ساختمانهای مجاور جلوگیری کنند. گزارشها حاکی از کشته شدن 91 یهودی در این دو شب
بود ولی بعدها تاریخ پژوهان مستقل تعداد قربانیان را بسیار بیشتر اعلام کردند.
خانهها و مغازهها با پتک تخریب شدند و 276 کنیسا و 7000 محل کسب در این مناطق به
طور کامل غیر قابل استفاده شدند. وقوع چنین جنایتی پیش چشم مقامات انتظامی عده
زیادی از یهودیان این مناطق را به جلای وطن و بهجای گذاشتن دارایی خود در آلمان
ترغیب کرد. ظرف مدت 10 ماه پس از شب شیشههای شکسته تعداد 115 هزار نفر به دیگر
کشورهای اروپایی، ایالات متحده و فلسطین مهاجرت کردند و جالب توجه اینکه 14 هزار
نفر هم به سوی شرق و به مقصد شانگهای روانه شدند. لازم به ذکر است که بر مبنای
شواهد تاریخی غالب آلمانیها با اعمال خشونت و تخریب اموال یهودیان مخالف بودند ولی
جرات مقاومت در مقابل نیروهای شبه نظامی را نداشتند. علیرغم پروپاگاندای حکومتی که
افکار ضدیهود را حسی ملی و متعلق به تمامی ملت آلمان میدانست، بر اساس آمار سال
1938، مدت کوتاهی پس از واقعه مذکور 63 درصد اعضای حزب نازی از این عمل ابراز
ناخشنودی کردند و تنها 5 درصد افراد با انجام چنین اعمالی موافق بودند.
جنگ جهانی دوم
متاسفانه شدت جنایاتی که در طول جنگ جهانی دوم و در محدوه جغرافیایی وسیعی از
شرق و غرب اروپا بر یهودیان اعمال شد بهحدی عظیم است که فصلی مجزا در تاریخ پوگروم
را به خود اختصاص داده است، هولوکاست. تاکنون مقالات گوناگون و جامعی درباره
هولوکاست در مجله «بینا» منتشر شده و اینجا سخن تازهای نمیتوان به آن افزود.
سالهای پس از جنگ جهانی دوم
پوگروم تریپولی در سال 1945 خشونتبارترین رفتار یهودی ستیزانه در شمال آفریقا
بهشمار میآید. از 5 تا 7 نوامبر این سال در چندین شهر منطقه تحت حفاظت ارتش
انگلستان در لیبی بیش از 140 نفر به قتل رسیدند. واکنش ارتش انگلیس در کنترل این
شورشها منفعلانه و کند بود. به اعتقاد برخی مورخین تاخیر عمدی حاکمان انگلیس جهت
القای این تصور در عامه مردم بود که استقلال طلبان توان برقراری امنیت را ندارند.
با پایان گرفتن جنگ جهانی دوم شایعاتی مبنی بر واگذاری اختیارات تریپولی به دولت
ایتالیا بر سر زبانها افتاد. تصور ادامه تسلط استعماری اروپاییها بر این کشور و
بر باد رفتن رویای استقلال، احساسات وطن پرستانه اهالی را بهجوش آورد و آتش خشمی
کور دامنگیر جامعه یهود این مناطق شد. بروز این حادثه بهانهای محکم بهدست آژانس
یهود داد تا بین سال-های 1949 تا 1951 بخش اعظم یهودیان لیبی، مصر و عراق را به
مهاجرت به کشور تازه تاسیس اسراییل ترغیب کند.
پوگروم کیلچ3 در لهستان از صبح 4 جولای 1946 آغاز و در شامگاه همان روز به
پایان رسید. منابع تاریخی تعداد کشته شدگان را بین 38 تا 42 نفر و40 نفر مجروح
اعلام کردهاند. دادگاه انتظامی 9 نفر از حمله کنندگان را به اعدام محکوم کرد. برخی
صاحبنظران تاریخ با تکیه بر شواهد و مدارک معتقدند که طراحی این حملات از سوی ارتش
سرخ و با هدف بیاعتبار و بدنام کردن نیروهای ضدکمونیست لهستان بوده است.
پلاک نصب شده در شهر کیلچ در یادبود قربانیان -->
بهدست لخ والسا- سال 1990
پوگروم حلب
در سوریه در دسامبر 1947 در پی رای سازمان ملل به استقلال اسراییل انجام شد.
این واقعه 75 نفر کشته و صدها زخمی بهجای گذاشت و موج مهاجرت یهودیان منطقه را ،
که ریشهای چندهزار ساله در آن داشتند، بهدنبال داشت.
حمله به کنیسای درخت زندگی در پیتزبورگ امریکا
در روز شنبه 27 اکتبر 2018 خونبارترین حمله به جامعه یهود آمریکا بهشمار میرود.
این حمله یازده کشته و 7 زخمی بر جای گذاشت. دادگاه رابرت بائر متهم این حمله در
جریان است. سابقه اقدامات یهودیستیزانه در ایالات متحده به تهدید و ارعاب موردی یا
هتک حرمت آرامگاهها و وارد ساختن خسارات جزیی به اموال یهودیان خلاصه میشود.
پوگروم غیر یهودیان
چنانچه گفته شد لفظ پوگروم کاربردی عمومی دارد و در ادامه به معروفترین
پوگرومهایی که بر غیر یهودیان اعمال شده اشاره میکنیم:
سال 1909در ولایت آدانا ترکیه عثمانی در پی سالها منازعه بین عثمانیها و ارامنه
30000 ارمنی به قتل رسیدند. 6 سال پس از آن نیز تحت یک کشتار سازمان یافته 1 و نیم
میلیون ارمنی بهدست حکومت عثمانی به قتل رسیدند که در تاریخ به هولوکاست ارامنه
موسوم است.
واژه پوگروم همچنین در موارد زیر هم به کار رفته است: خشونت مرگبار علیه صربهای
سارایوو در سال 1914، قتل عام 12 هزار مسلمان در آذربایجان به سال 1918، قتل 300
آمریکایی سیاهپوست در تولسای ایالت اوکلاهمای آمریکا در 1921، 240 کروات کاتولیک در
بوسنی در سال 1941، 30 یونانی ساکن استانبول ترکیه در 1955 و نسل کشی مسلمانان
بوسنی در سربرنیکا با هدف پاکسازی قومی از 11 تا 13 جولای 1995 با 8372 کشته و هتک
حرمت و شکنجه دهها هزار نفر.
[1] pale of settlement : قلمروی اسکان نامی برای منطقهای بود که اجازه اقامت
دائم یهودیان در آن توسط امپراطوری روسیه داده شده بود. اقامت دائم یهودیان خارج از
این محدوده به طور کلی ممنوع شده بود.
[2] Przytyk
[3] Kiehce
منابع
1- YIVO Archhival Resources
2- AICE Jewish Virtual Library
3- Politico Magazine
4- Wikipedia
1. Jewish Virtual library
2. Britanica
3. Jewish history
|