امید شایان مهر
فعال اجتماعی و عضو کمیته فرهنگی انجمن کلیمیان
بهار 98
با
خاتمه موعد سوکا (عید سایبانها) همراه با کولهباری از میصوا به استقبال جشن بزرگ
تورا میرویم. جشنی که به پاس قدردانی از الطاف بیکران الهی توسط خخامیم (دانشمندان
قوم یهود) تعیین شده است. در واقع ما با شادی در این روز از خداوند منان تشکر
میکنیم که یک بار دیگر توفیق بهرهبرداری و کسب فیض از 5 جلد تورا و مرور مجدد آن
را به ما عنایت فرمود.
اما سؤالی که در رابطه با جشن بزرگ «سیمخت تورا» قابل توجه است این است که چرا این
جشن در روز اعطای تورا یعنی عید شاووعوت تعیین نشده است و با خاتمه یک دور سفر تورا
این شادمانی را برپا میکنیم. آیا بهتر نبود در هنگام گرفتن هدیهی بزرگ یعنی
توراتنو هقدوشا از خالق هستی تشکر کنیم و سپاس و قدردانی خود را تا پایان استفاده
از آن هدیه به تأخیر نینداریم؟ در جواب خخامیم با مطرح کردن مثالی حقیقت موضوع را
مشخص میکنند:
در شهری بزرگ پادشاهی مقتدر زندگی میکرد. پادشاهی که تنها دختر خود را در موقعیت و
سن ازدواج مشاهده مینمود. بنابراین موضوع را با او در میان گذاشت. دختر پادشاه
تمایل خود را با ازدواج اعلام کرد اما در ضمن ابراز داشت که مایل است شوهر آیندهاش
به جای داشتن پول و ثروت و تکبر شاهانه، از نجابت و تواضع و
خصلتهای نیک برخوردار باشد. بنابراین علاقهمند وصلت با شخص ساده و بیریا
میباشد. به ناچار پادشاه گروهی از درباریان خود را عازم سفر کرد تا پسری مناسب و
متواضع را برای دخترش پیدا کند. درباریان حرکت خود را آغاز کردند و در طول سفر با
چوپانی ساده اما بسیار باهوش و خوش سیرت آشنا شدند و او را به عنوان بهترین گزینه
به دربار پادشاه آوردند.
پادشاه با اندکی صحبت با آن جوان نجابت و صداقت را در چهره او مشاهده کرد و تصمیم
گرفت دخترش را به ازدواج آن جوان درآورد. جوان با تعجب بسیار خود را در لحظه داماد
پادشاه و صدراعظم دربار مشاهده کرد. بالاخره مدت یک سال از آن ازدواج گذشت. در روز
سالگرد ازدواج آن جوان ساده به نزد پادشاه آمد و ابراز داشت که مایل است جشن
باشکوهی به مناسبت سالگرد ازدواج ترتیب دهد. پادشاه علت این امر را از داماد خود
جویا شد. داماد با احساس شادمانی به پادشاه گفت: پادشاها! وقتی که شما سال گذشته من
مسکین را به عنوان داماد خود انتخاب کردید، بسیار متعجب و از طرفی غمگین شدم و پیش
خود تصور کردم که احتمالا دختر شما دارای مشکلات جسمی یا روحی میباشد که حاضر شده
با من ازدواج کند، اما بعد از این که یک سال از زندگی مشترکمان گذشت به جز خوبی و
نیکی از دختر شما چیزی ندیدم بنابراین میخواهم جشن باشکوهی گرفته و خاطره سال
گذشته را زنده کنم.
این مثال دقیقا وضعیت ما را در روز سیمخت تورا مشخص میکند چرا که در زمان اعطای
تورا در روز شاووعوت اندکی ناراحت بودیم و پیش خود فکر میکردیم که چرا این غنیمت
بزرگ تنها بایستی به ما داده شود، شاید قوانین خیلی سخت و غیرقابل اجرا و باوری در
آن وجود داشته باشد. اما با گذشت یک دور کامل از مطالعه توراتنو هقدوشا به این باور
رسیدیم که چه ثروت عظیمی را خداوند منان شامل حال ما کرده است. بنابراین در روز
خاتمه پنج سفر تورا جشن باشکوهی برگزار میکنیم.
در این صورت روز «سیمخت تورا» که روز پایانی اعیاد ما میباشد به روز پیوند بین قوم
ییسرائل (یهود) و خداوند به وسیلهی تورا خواهد بود. روز اتصال به خداوند به همین
جهت در این روز تورا به پایان میرسانیم و دوباره آن را از ابتدا آغاز مینماییم و
با تورا و خداوند شاد هستیم تا بگوییم این عشق به خداوند است که در قلب ما وجود
دارد.
روز جشن تورا همانند جوهره و چکیده تمام سال میباشد یعنی با شادی در این روز
میتوانیم شادی طول سال خود را تضمین شده قلمداد کنیم. در واقع ما در این روز مهم
با خداوند راز و نیاز میکنیم و میگوییم: «پروردگارا! ما در این روز آمدهایم تا
با شادی توراتنو هقدوشا که همان وسیلهی ارتباطی ما با تو میباشد، فاصلهها را کم
کنیم و به تو نزدیک و نزدیکتر شویم».
پس بارالها! نزدیکی خود را به ما در طول این سال حفظ بفرما و شادی ما را مستدام
بگردان .
|