رضا آذری شهرضایی
پژوهشگر تاریخ معاصر
پاییز 98
رضا آذری شهرضایی، پژوهشگر تاریخ معاصر زادهی تنکابن و کارشناس ارشد علوم سیاسی
است. او مقالات متعددی در زمینه تاریخ معاصر دارد که در نشریات مختلف به چاپ رسیده
و کتابهایی نیز در این زمینه منتشر کرده است که مورد اقبال عمومی قرار گرفته است.
این مقاله پیش از این در فصلنامهی تاریخ روابط خارجی، مرکز مطالعات سیاسی و
بینالمللی وزارت امور خارجه در زمستان 1396 منتشر شده و متن حاضر خلاصهی مقالهی
اصلی است. سردبیر
پیش از جنگ جهانی دوم اقلیتی از کلیمیان ایرانی در بالکان و فرانسه زندگی میکردند
و دارای کسب و کار بودند که اگر نمایندگیهای وزارت امور خارجه در اروپا به خصوص
سفارت ایران در سوئیس، هشیاری و پیگیری لازم را به عمل نمیآوردند صدها نفر از آنان
در اروپا و در اردوگاههای مرگ نازیها از بین میرفتند.
بعد از اشغال ایران در سوم شهریور 1320 سفارت سوئد در ایران حافظ منافع دول آلمان،
مجارستان، رومانی و بلغارستان شد. همچنین دولت سوئد حافظ منافع ایران در بالکان
گردید و سوئیس هم حافظ منافع ایران در فرانسه ویشی، یونان و آلمان. بنابراین حفظ
اتباع ایرانی در بالکان و فرانسه از طریق سفارت سوئد در بالکان و در فرانسهی ویشی،
توسط سفارت سوئیس انجام میشد. بعد از اشغال ایران توسط متفقین اتباع کلیمی ایران
در بالکان و فرانسه مورد اذیت و آزار و جان و مال آنان در معرض خطر قرار گرفت.
اتباع ایرانی نیازمند اقدامات عاجل وزارت امور خارجه ایران برای حفظ آنان بودند.
در رومانی
سفارت سوئد حافظ منافع اتباع ایرانی به ویژه کلیمیان ایرانی بود و وزارت امور خارجه
ایران مکاتبات مستمری در خصوص آگاهی از وضعیت آنان به انجام رساند. سفارت سوئد در
24 اسفند 1320 به وزارت امور خارجه ایران اطلاع داد که هیأت دولت رومانی قانونی را
تصویب کرده که اموال غیرمنقول یهودیها را مصادره نماید و کلیه یهودیها باید اموال
غیرمنقول خود را اعلام کنند. این قانون شامل یهودیان خارجی هم شده مخصوصاً کلیمیان
ایرانی، بنابراین مأمور سفارت سوئد به وزارت امور خارجه رومانی مراجعه و در خصوص
کلیمیان ایرانی به مذاکره میپردازد.
معاون وزارت امور خارجه خطاب به سفارتخانههای ایران در برن و آنکارا مشکلات
یهودیان ایرانی را در رومانی برشمارده و پیشبینیهای لازم برای رفع مشکلات یهودیان
ایرانی را این گونه بیان میکند:«تصور میرود این مشکلات در نتیجه نداشتن روابط و
عدم وجود قرارداد کنسولی باشد، چون بنا بر اصل مسلم حقوقی اگر دولتی بر اثر حق
حاکمیتی که دارد خود را محق در ضبط قسمتی از اموال اتباع کلیمی خود بداند نمیتواند
به ملاحظات نژادی یا مذهبی اتباع کلیمی دول دیگر را که برای امور تجارتی و یا
کارهای دیگر در آن کشور اقامت دارند شامل نماید». او بعد از نقد اقدام دولت رومانی،
به این دو سفارت مأموریت میدهد که «به وسایل ممکنه بازجویی نمایید که در این مورد
نسبت به اتباع دول بیطرف خصوصاً مصر که وضعیت خاصی را دارد چه رفتار میشود و از
نتیجهی تحقیقات وزارت امور خارجه را آگاه سازید».
مشاور حقوقی وزارت خارجه بعد از بررسی خود اظهار داشت: «حق حاکمیت دول نسبت به
اتباع خارجه مطلق نبوده بلکه محدود به حدی است که اصول و قواعد بینالمللی مقرر
میدارد. با توجه به اصول نامبرده هر دولتی مجاز و مختار است اتباع بیگانه مقیم
قلمرو خود را از حق تملک اموال غیرمنقول محروم نموده، آنها را وادار به فروش اراضی
مزروعی و مستغلات خود بنماید، ولی هیچ دولتی حق ندارد که املاک اتباع بیگانه را ضبط
نماید و به طریق اولی هیچ دولتی محق نیست به ملاحظات نژادی و مذهبی، املاک پارة از
اتباع خارجه را ضبط کند»؛ اما «دولت رومانی میتواند به منظور رومانی ژاسیون یعنی
استخلاص زندگانی اقتصادی و مالی رومانی از نفوذ یهودیها، اتباع کلیمی دول خارجه را
وادار به فروش املاک خود بنماید، ولی به هیچ عنوان مجاز نیست مجانا و بدون پرداخت
قیمت عادله املاک آنها را ضبط کند. اصل مندرجه فوق یک قاعده مطلق بوده و انعقاد
قرارداد اقامت یا بازرگانی دیگری و یا بالاخره وجود یا عدم وجود شرط دولت کامله
الوداد نمیتواند اثری در حل و قطع این موضوع داشته باشد».
اداره سوم سیاسی وزارت امور خارجه از سفارت ایران در استکهلم میخواهد موارد حقوقی
ذکر شده را برای وزارت امور خارجه سوئد بیان و خواهان رفع مزاحمت از اتباع کلیمی
ایرانی توسط دولت رومانی شود. در پاسخ، سفارت ایران در استکهلم به وزارت امور خارجه
ایران طی تلگرامی متذکر میشود: «به قرار اطلاع حاصل از وزارت خارجه سوئد قوانین
رومانی راه حل را در موضوع املاک یهودیهای اتباع ایران مسدود ننموده، امیدواری
دارد موضوع به خوبی حل شود». سفارت ایران در برن طی نامهای در 4 خرداد 1322 به
سفارت سوئد در برن از قوانین ضد یهودی دولت رومانی ابراز نگرانی کرده و از دولت
سوئد میخواهد که یهودیان ایرانی را در قبال این قوانین حفاظت نماید و سفارت ایران
در برن را در این خصوص مطلع نمایند.
سفارت سوئد در رومانی تا زمانی که به اندازه کافی گذرنامه ایرانی در اختیار داشت به
هر کسی که ادعای تابعیت ایرانی نمود، برای حفاظت از آنان گذرنامه ایرانی در
اختیارشان گذاشت و حتی زمانی که گذرنامه ایرانی به اتمام رسید،گذرنامه سوئدی حافظ
منافع برای کلیمیان ایرانی صادر میکرد. به گزارش عباس فروهر وزیر مختار ایران در
بلگراد، سفارت سوئد در رومانی برای رفع مزاحمت آلمانها خیلی سهل و آسان به هر کسی
که ادعای تابعیت ایرانی داشت پاسپورت میداد. در دی ماه 1325 مأموریت سفارت سوئد در
رومانی برای حفاظت از اتباع ایرانی پایان مییابد و وزیر مختار ایران در بلگراد
برای بررسی اوضاع اتباع ایرانی به بخارست میرود و در خصوص اقدامات سفارت سوئد در
رومانی مینویسید: «در بوکارست تمام اتباع خودمان را پذیرفتم، دریافتم که تماماً از
مسلمان و ارمنی و یهودی فوقالعاده از زحمات سفارت سوئد راضی بودند، حتی موقعی که
آلمانها و اولیاء آلمانی مآب رومانی سرکار بودند و زجر و زحمت فوقالعاده به
یهودیها وارد آورده بودند و بیشتر آنها را کشته و دارایی آنها را ضبط و از
منازلشان بیرون کرده بودند، در چنین مواقعی سفارت سوئد به اندازهای زحمت کشیده و
اقدامات نزد آلمانها کرده که به ایرانیها حتی یهودیهای ایرانی کوچکترین اذیت و
آزاری وارد نیامد». «بیشتر این زحمات در نگاهداری جان و مال ایرانیها را آقای Knut
Anyou که مخصوصاً از سوئد برای رسیدگی به امور سفارت ایران و حفظ منافع ایرانیها
به سمت رئیس بخش B فرستاده شده بود کشیده است و ایرانیها به قدری از ایشان امتنان
کردند و یهودیها مشارالیه را به اندازهای پرستش نمودند که بنده وظیفه خود دانستم
مشارالیه را به وزارت امور خارجه شاهنشاهی معرفی کنم تا برای قدردانی چندین ساله از
ایشان یک قطعه نشان همایون از درجه سوم به او اعطاء فرمایند».
در بلغارستان
وزارت امور خارجه سوئد به عنوان حافظ منافع ایران در بلغارستان طی یادداشتی به
تاریخ پنجشنبه 19 خرداد 1322 به نمایندگی ایران در استکهلم اطلاع میدهد که دولت
بلغارستان قوانینی تصویب کرده که به موجب آن کلیهی یهودیهای ساکن صوفیه باید این
شهر را ترک و به شهرهای مختلف که مأمورین دولتی معین کردهاند بروند و به
خانوادههای یهودی اخطار شده که ظرف سه روز صوفیه را ترک کنند، در غیر این صورت به
اجبار با ترن به لهستان تبعید خواهند شد.
به نظر سفارت سوئد در بلغارستان چون در شهرهای مختلف بلغارستان هیچ گونه تدابیری
برای اسکان این جمعیت صورت نگرفته ظن قوی است که در نظر دارند یهودیان را بعد از
جمع آوری و توقیف در میدانهای اصلی شهر، به لهستان تبعید کنند نه به شهرهای
بلغارستان. بدین جهت سفارت سوئد بلافاصله با مسئولین وزارت خارجه بلغارستان مذاکره
کرده و خواستار عدم تبعید یهودیان ایرانی میشود و چون مقامات وزارت خارجه
بلغارستان نتوانستند قول مساعدی در این باره بدهند، سفارت سوئد «مستقیماً با
کمیساریای مخصوص امور مربوط به یهودیها وارد مذاکره و اقدام شده و تقاضا نموده است
از مزاحمت اتباع یهودی ایران موقتاً خودداری شود. کمیساریای نامبرده فقط وعده کرده
است که برای تسهیل امکان بازرسی احوال یهودیهای ایرانی آنها را در یک محل در
شهرستانهای بلغارستان سکونت و تمرکز دهند و این موضوع را کمیساریای امور یهودیها
به طور اطمینان بخشی به سفارت سوئد وعده داده است که یهودیهای ایرانی در جایی که
در شهرستانها برای آنها در نظر گرفته شده جمعاً و با هم اسکان یابند تا سفارت سوئد
بتواند به وضعیت آنها رسیدگی و از حال آنها باخبر باشد». نماینده وزارت امور خارجه
ایران در سوئد به وزارت خارجه اطلاع میدهد که یهودیان ایرانی خارج از بلغارستان
تبعید نشدند و اقدام سفارت سوئد موفقیت آمیز بود.
به رغم تدابیر لازم، ظاهراً تعدادی از خانوادههای یهودی ایرانی به روسیه تبعید
شدند، بلافاصله سفارت سوئد در بلغارستان آگاه شده کلنل Brunson وابسته نظامی سفارت
برای سرکشی و آگاهی از وضعیت آنان اعزام میشود؛ کلنل Brunson در گزارشی مینویسد:
از من خواسته شده که برای بازدید از یهودیان ایرانی و بررسی اوضاع آنان به روسیه
بروم . در 27 ماه جون [1943] با دو نفر از افراد پلیس روسیه به دیدار آنان رفت.
پلیس مساعدت و اطلاعات لازم را داشته و وی با تمام یهودیان ایرانی ملاقات کرده و از
نزدیک از مشکلات آگاه شده جمعا 13 نفر و دارای لباس و تغذیه خوب بودند، آنان به
همراه یهودیان بلغار به روسیه تبعید شده بودند. خواستهی آنان این بود گذرنامه
ایرانیشان تمدید شده و راهی برای بازگشتشان به ایران فراهم شود. زندگی در
بلغارستان برایشان از آن پس دیگر مقدور نبود، زیرا دولت بلغارستان با زور یهودیان
ایرانی را وادار کرده اموال خود را بفروشند و بلغارستان را ترک کنند و آنان دیگر
امکاناتی برای احیاء زندگی و تامین معاش خود نداشتند.
وزارت خارجه سوئد بعد از ارسال گزارش وابسته نظامی خود، متذکر میشود وضعیت یهودیان
ایرانی مناسب است ولی چون امکان تأمین مایحتاج خود را در بلغارستان ندارند، لازم
است وزارت امور خارجه ایران راهی برای بازگشت آنان فراهم آورد. به نظر آنان ترکیه
به سختی ویزا صادر میکند ولی رفتن به استانبول یکی از راهها، میتواند باشد.
سفارت ایران در استکهلم طی نامهای به وزارت خارجه سوئد اعلام میکند در خصوص فروش
اجباری اموال و اخراج یهودیان ایرانی از صوفیه، وزارت امور خارجه سوئد رسماً اعتراض
وزارت خارجه ایران را به دولت بلغارستان ابلاغ کرده و در مورد اجحاف ظالمانهی آن
دولت نسبت به ایرانیان یهودی که مغایر با حقوق بینالملل بوده ابراز ناخرسندی کرد.
در مورد بازگشت یهودیان ایرانی از بلغارستان؛ دولت ایران اقداماتی نموده و وزارت
کشور ایران به تاریخ 3/9/1322 به وزارت امور خارجه ایران اعلام میکند که «عبور از
خاک ترکیه خالی از اشکال نیست و به علاوه مقامات رسمی بلغارستان نیز از دادن روادید
به کشورهایی که جزو [دول] محور نیستند امتناع دارند و همچنین به علل دیگر، به نظر
وزارت کشور بهتر است به تقاضاکنندگان اعلام شود که فعلاً در محل سکونت خود بمانند
تا اینکه وسایل مسافرت فراهم شود». سفارت سوئد در صوفیه تا اواسط سال 1326 همچنان
به خدماترسانی به ایرانیان در صوفیه پرداخته و بعد از این تاریخ سفارت ایران در
بلگراد کار خدماترسانی را برای ایرانیان در صوفیه به عهده میگیرد.
در یونان
تعداد قلیلی یهودی ایرانی در آتن زندگی میکردند که سفارت سوئیس در آتن به عنوان
حافظ منافع ایران مسئول حفاظت از آنان گردید. وزارت خارجه سوئیس در گزارشی به تاریخ
19 فروردین 1322 مینویسد: «اشغالگران آلمانی در یونان اقدام به جمع آوری یهودیان
نموده ظاهراً با قطار اجباراً به لهستان منتقل خواهند شد». مسئولین وزارت خارجه
سوئیس خواستار مستثنی کردن یهودیهای ایران و فراهم آوری شرایط مطلوب برای آنان
گردیدند. مقامات آلمانی به سفارت سوئیس پاسخ دادند که تبعید یهودیان ایرانی نه به
سبب یهودی بودن آنها است بلکه به این سبب است که آنان اتباع کشوری هستند که با
آلمان قطع رابطه کرده و اعلان جنگ دادند.
در فرانسه
سوئیس حافظ منافع ایران در فرانسه، جهت حفظ یهودیان ایرانی از گزند حوادث، تدابیر و
تلاشهای وافری انجام داد. دکتر قدیمی نوایی وزیر مختار ایران در برن به وزارت
خارجهی ایران اعلام کرد وزارت خارجه سوئیس گزارش کرده قوانین ضد یهودی و اجحافات
علیه یهودیان در ویشی رو به ازدیاد است. در خصوص قوانین ضد یهودی مینویسد: «از
تاریخ 11 دسامبر 1942 [جمعه 20 آذر 1321] عموم یهودیهای اتباع بیگانه مکلفند که
برگه های شناسنامه و خوارباری خود را نزد [مقامات] محلی ارائه داده که کلمه یهود
در روی آنها قید گردد. وزارت خارجه سوئیس مینگارد که چون معلوم نیست تا چه اندازه
این مقررات شامل حال یهودیهای اتباع ایران مقیم فرانسه میشود سفارت آنها [منظور
سوئیس است] در ویشی از وزارت خارجه فرانسه در این زمینه توضیحات خواسته و مشغول
اقدام است بلکه بتواند آنها را از این مقررات معاف دارد و عملاً زیر سرپرستی خود
قرار دهد. برآیند به هر جا منتهی شد، بعداً به عرض خواهد رسانید». دکتر قدیمی نوایی
در نامهای دیگر به تاریخ 30 بهمن 1321 به وزارت خارجه سوئیس در مورد ویژگیهای
یهودیان ایرانی مینگارد: ایرانیان یهودی که در ایران به دنیا آمده و اجداد آنان
ایرانی است و در ایران به نام کلیمی نام برده میشوند و به فارسی صحبت میکنند و
ابداً زبان عبری و یدیش نمیدانند و کاملاً جزو جامعه ایرانی هستند به لحاظ جسمانی
همانند دیگر ایرانیان هستند و خیلی وطنپرست هستند و همه آنان که در فرانسه اقامت
دارند، خواهان بازگشت به ایران هستند اما دولت ویشی با خروج آنان مخالفت میکنند.
آقای سرداری در تکمیل مطالب دکتر قدیمی نوایی به وزارت خارجه سوئیس مینویسد:
یهودیهای ایرانی مهاجر نیستند بلکه قسمتی از جامعه ایرانی هستند که کاملاً آداب و
سنن ایرانیان را رعایت کرده در عین حال اصول دین حضرت موسی را رعایت میکنند. به
همین دلیل در ایران به «موسایی» یا «جهود» نامیده میشوند. آنان هیچگاه مهاجرت
نکردند و با نژاد سامی هیچ اختلاطی ندارند. یهودیان ایرانی به همراه دیگر برادران
ایرانی مسلمان خود در حدود سی سال پیش به قصد تجارت در اروپا سکنی گزیدند و همواره
ارتباط خود را با اقوام خود در ایران و زادگاه خود قطع ننمودهاند.
آنان هم در ابتدای جنگ همانند دیگران ایرانیان حفظ بی طرفی جنگ کردند، متأسفانه
دولت ویشی اجازه بازگشت به هیچ ایرانی را نمیدهد. سرداری در ادامه، باز بر روی
ایرانی بودن آنان تأکید کرده و خواستار آن شد: تا زمانی که نمیتوانند فرانسه را
ترک کنند و از قوانین جاری تبعیت میکنند با توجه به حضور اجباری، شرایط برای آنان
سختتر نشود و همچنین فرمانداری پاریس کلمه «یهودی» را از روی اوراق آنها پاک کند.
وزارت خارجه سوئیس در گزارشی به سفارت ایران در سوئیس به تاریخ 11 فروردین 1322
اعلام میکند که قانونی تصویب شد که تمامی مؤسسات یهودی بدون استثناء باید آریایی
لیزه شوند. اموال یهودیهای خارجی باید همچون یهودیهای فرانسوی فروخته شود.
قاسمزاده مشاور حقوقی در نامهای به وزارت خارجه به تاریخ 10 خرداد 1322 این
اقدامات دولت ویشی را بررسی کرده و مینویسد: «موضوع کار اجباری یهودیهای اتباع
ایران مقیم فرانسه باید از دو جهت مورد بررسی واقع گردد یکی از لحاظ قراردادهای
منعقده بین دولتین ایران و فرانسه و دیگری از حیث اصول و مقررات بینالمللی». قاسم
زاده شرایط را در دولت ویشی متفاوت میداند و مینویسد: «... دولت ایران محق است
این عمل دولت فرانسه را مخالف اصول بینالمللی دانسته و از دولت مشارالیها [فرانسه
ویشی] معافیت یهودیهای اتباع ایران را درخواست نماید». در تاریخ 9 تیر 1322 وزارت
خارجه سوئیس به سفارت ایران در برن اطلاع میدهد که چهار کلیمی ایرانی در
بازداشتگاه درانسی (Drincy) محبوس هستند. سفارت ایران در برن پی گیر اتباع یهودی
خود بوده مینویسد: «در دنباله اقدامات پیشین خود توسط وزارت امور خارجه سوئیس
اقدامات خود را پی و تأکید لازم نموده تا بلکه یهودیهای اتباع ایران را از این
مقررات مستثنی و آنها را آزادی بخشند. البته برآیند اقدامات به هر جا منتهی شد به
عرض وزارت امور خارجه خواهد رساند». بدین طریق سفارت ایران در برن از طریق حافظ
منافع ایران در فرانسه یعنی دولت سوئیس اوضاع یهودیان ایرانی را رصد و پیگیری
مینمود.
منابع
1.سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران
2. مرکز اسناد وزارت امور خارجه ایران
3. سایت بی بی سی
4. سایت روز آنلاین
|