|
|
سيما مقتدر جغرافياي عمومي روماني جمهوري روماني با وسعتي حدود 238 هزار كيلومترمربع در جنوب شرقي اروپا واقع شده است. بيش از 86% از جمعيت 23 ميليوني اين كشور پيرو مذهب ارتدوكس هستند، 5% كاتوليك و 9% پيرو مذاهب ديگر هستند. پايتخت روماني، «بخارست» و زبان رسمي آن «رومانيايي» است، كه علاوه بر آن زبانهاي لهستاني، صربي و آلماني نيز رايج هستند.
قدمت يهوديان روماني حضور يهوديان در روماني فعلي به سدههاي اوليه ميلاد مسيح برميگردد. تاجران و سربازان يهودي پس از انحلال سپاه روم در آسياي صغير، در روماني فعلي كه در آن زمان «داكين» ناميده ميشد، استقرار يافتند. شهرهاي دوكنشين «مولداوي» و «والاشي» براي اينكه يهوديان را رعيت خود نمايند، براي آنها حق و حقوقي قائل شدند. وجود چنين شرايط مناسبي كه البته گاهي نيز به علت وضع قوانين ضديهودي توسط بعضي از حكما به علت تمايل آنها به مسيحي نمودن يهوديان به مخاطره ميافتاد، باعث شد تا جمع كثيري از يهوديان، اين منطقه را براي سكونت خود برگزينند. آنها به تدريج از نظر اقتصادي پيشرفت كردند و باعث و باني راه اندازي مراكز تجاري متعدد و كارخانجات كوچك از جمله كارخانه تهيه آرد شدند. يهوديان علاوه بر آن در صادرات غله، پوست و چارپايان نيز سهم به سزايي داشتند. اما در اواخر قرن هجدهم و اوائل قرن نوزدهم ميلادي موج عظيمي از فعاليتهاي ضديهودي در آن سرزمين آغاز شد. اين حركات به ويژه ميان مالكان بزرگ، كارخانه داران، مسئولين امورتجاري و به طور كل در هر فعاليتي كه احتمال سبقت و پيشرفت يهوديان ميرفت، نمايان شد.
بدينترتيب در قرن نوزدهم و آغاز قرن بيستم قوانين خاص و مجزا كنندهاي براي يهوديان وضع شد به حدي كه در همان بدو امر، مليت روماني از آنها سلب شد تا آن كه پس از جنگ اول جهاني و با فشار كشورهاي غربي مجددا حق استفاده از مليت روماني به يهوديان بازگردانده شد. در سالهاي 1920 و 1930 ميلادي مجدداً حركات ضديهودي از سر گرفته شد. در 21 ژوئن1941 روماني با آلمان نازي در جنگ متحد شد. با حمله لشكرهاي ضديهودي، صدها هزار يهودي به ويژه در شهرهاي «بوكووينا» و «بسارابين» قتلعام شدند يا به اردوگاههاي مرگ فرستاده شدند. در كارخانجات متعلق به يهوديان، به اجبار مديريت به رومانيها واگذار شد و يهوديان از انجام مشاغل خاصي محروم شدند. براي آنها مالياتهاي سنگين وضع شد و وادار به كارهاي اجباري و بيمزد شدند. در شهرهاي دوكنشين «مولداوي» و «والاشاي» و مناطق جنوبي روماني، به علت عدم رسوخ ايدة هيتلر در مورد پاكسازي نسل، يهوديان كمتري قتلعام شدند. طي اين مدت بالغ بر 120 تا 130 هزار يهودي در اردوگاههاي مرگ جان سپردند. بدين ترتيب جمعيت يهودي روماني كه تا قبل از جنگ بالغ بر نهصدهزار نفر بود، پس از كشتار جنگ جهاني دوم و به دنبال مهاجرتها به چهارصدهزار نفر تقليل يافت. پس از آن نيز به دليل وجود حكومت كمونيستي در اين كشور، سير جديدي از مهاجرت يهوديان روماني آغاز شد. اما دولت از مهاجرت يهوديان نيز درآمد زيادي كسب ميكرد زيرا آنها براي اجازه خروج از كشور مجبور به پرداخت مبالغ هنگفتي بودند. بدين ترتيب اوائل سال 1990 در روماني كمتر از 20000 يهودي سكونت داشتند كه قسمت اعظم آنها پس از فروپاشي رژيم كمونيستي به تدريج از اين كشور مهاجرت نمودند. وضعيت فعلي يهوديان در روماني الف - شهر واترا دورناي در چند قدمي بلوار معروف «ايئون آنتنسكو» در مركز شهر «واترا دورناي» كه سابقاً روستايي يهودينشين بوده است، در منطقهاي مخصوص عابران پياده، كنيساي قديمي و كوچك شهر قرار دارد. حفظ امنيت كنيساي شهر برعهده ژاندارمهاي روماني است. دو ژاندارم كه در قهوهخانه مقابل كنيسا حضور دارند، ساختمان كنيسا را مخفيانه و به دقت زير نظر دارند و مرتبا جوياي وضع كنيسا هستند. بعد از ظهر روزهاي شنبه نيز كنيسا باز است، اما در آن احساسي غمانگيز از خاطرات گذشته موج ميزند. مبلهاي قديمي، ليوانها و كتب مقدسه عبادات روزانه در گوشهاي خاك ميخورند. در حال حاضر تنها اتاق كوچكي در كنار سالن اصلي كنيسا مورد استفاده قرار ميگيرد كه در آن ميز پيش نماز و محل نگهداري تومارهاي تورات در وسط قرار دارند. درست در پشت ساختمان كنيسا خانم «ملاني محلر» در منزل قديمي ساز و دو اتاقه مبله سكونت دارد. «محلر» كه به نظر ميآيد آخرين مسئول و سخنگوي انجمن كليميان «واترادورناي» باشد، قريب چهل سال در اتحاديه كارگران به عنوان حسابدار شاغل بوده و هم اكنون بازنشسته است. همسر وي كه مديريت كارخانه سنگبري را برعهده داشت، هفت سالي است كه به دست تقدير او را تنها گذاشته است. دختر «ملاني محلر» نيز در زمان حكومت ديكتاتوري «چائوشسكو» همانند بسياري از همكيشان خود، روماني را ترك گفته است. «ملاني محلر» كه در حال حاضر 70 سال دارد چند سالي است كه عهدهدار مسئوليت انجمن كليميان «واترادورناي» است. او امكان استفاده از كنيسا را براي روزهاي شبات و اعياد فراهم مينمايد، پاسخگوي سؤالات گردشگران است و مسئوليت رسيدگي به قبرستان يهوديان را نيز به عهده دارد. «ملاني محلر» در ادامه صحبتهايش ميگويد : «خيليها فكر ميكنند ما راجع به گذشته داستان ميبافيم و اين همه بيرحمي را نميپذيرند». ملاني از اينكه دوستان و اطرافيان او از مذهبش مطلع هستند، هيچگونه مشكلي احساس نميكند زيرا معتقد است آفريننده همه خلق بشر صرفنظر از مذهب آنها يكي است. علاوه بر آن ذكر مشكلات و مصيبتهاي گذشته هيچ تاثيري ندارد و متاسفانه حياتي به رفتگان نميبخشد». ب - شهر كنستانزا اين شهر در حاشيه درياي سياه واقع شده و شايد تنها وجود ساختماني معمولي در قسمت قديمي شهر خبر از يهوديت در آن بدهد. تنها واژههاي حك شده روي تابلوي كوچك در سمت چپ در آهنيِ ورودي ساختمان نوع فعاليت آن را مشخص ميكند : «انجمن كليميان». دقيقا روبروي اين ساختمان در پيادهرو مقابل با همكاري دولت آلمان سالني براي اتباع اين كشور بنا شده است. براي اجراي مراسم مذهبي و اعياد اصولا حضور فردي مسلط به امور مذهبي (حاخام) لازم است. در حال حاضر در سراسر روماني تنها دو فرد مسلط به امور مذهبي (حاخام) فعاليت ميكنند كه از آنها نيز اخيرا اجازه انجام امور مذهبي گرفته شده است. از آنجائي كه اولويت با دو شهر «بخارست» و «تيمي سوآرا» به لحاظ كثرت جمعيت يهوديان است، «كنستانزا» كماكان با مشكل عدم حضور شخص وارد به امور مذهبي روبروست. رئيس انجمن كليميان شهر كنستانزا در مورد وضعيت هوديان اين شهر ميگويد: «دتهاست كه ما حتي پيشنماز واجد شرايط و خبره هم نداريم. در مراسم جشن حنوكا كه سال گذشته برگزار شد تنها 4 نفر حضور داشتند. اين موضوع باعث شد پيشنمازي كه از يكي از شهرهاي راه دور مي آمد ديگر راضي به حضور در كنيساي اين شهر نشود. بدين ترتيب دست اندركاران انجمن در اين شهر بايد براي رفع هرگونه كمبود ديگري آماده باشند».
اما تعداد يهوديان شهر كنستانتزا تا قبل از سال 1941 بالغ بر 2500 نفر بوده است. با آغاز جنگ جهاني دوم و گسترش آن به روماني جمع كثيري از يهوديان به بازداشتگاهها روانه شدند. بسياري از آنها در نهايت بد اقبالي باز هم شانس آوردند زيرا فقط اموال خود را از دست دادند و با مهاجرت به اسرائيل موفق به نجات جان خود شدند. درحال حاضر كمتر از 60 يهودي فعال در جامعه يهودي اين شهر حضور دارند كه اكثر آنها نيز بازنشستگان سالخورده هستند. متاسفانه پس از جنگ اكثر يهوديان روماني يا با ازدواج با غيريهودي ترك دين كردند و يا آنقدر پير و سالخورده هستند كه ديگر تواني براي حضور فعال در جامعه ندارند. اما علاوه بر عدم كثرت جامعه يهود در اين شهر مشكلات اساسي ديگري نيز وجود دارد. پدربزرگها و مادربزرگهاي جامعه فعلي يهود در روماني سعي در آموزش زبان عبري به فرزندان خود دارند. آنها در يكي از طبقات ساختمان انجمن كليميان موفق به تشكيل كلاسهاي موقت شدهاند. رئيس انجمن كليميان اين شهر در بخش ديگري از صحبتهاي خود اظهار ميدارد : «زحمت اصلي تشكيل كلاسهاي آموزش عبري برعهده مرد بازنشسته شصت سالهاي به نام «وكسلر» است كه علاوه بر تدريس، اعانات را جمعآوري مينمايد و تا حدي نيز از امور مذهبي مطلع است. او با وجود سن نسبتا بالا با ميل و اشتياق از عهده مسئوليتهاي خود برميآيد. اما از انجائي كه جديدا سكته كرده است بايد كمي از فعاليتهاي خود بكاهد». «وكسلر» در شهر بوكوسي- مولداوي متولد شده و در آغاز سالهاي 60 ميلادي مثل بسياري از همكيشان خود روماني را به قصد اسرائيل ترك نمود. وي در دسامبر 1989 مجددا به موطن خود مراجعت نمود و همسرش نيز در شغل وكالت مشغول است». در انتهاي راهرويي كه در آن كلاسهاي آموزش عبري و دفتر انجمن قراردارد، سالن كنيسا نيز با نيمكتهاي چوبي ديده ميشود. در كنيسا، كمدي با پوشش پارچهاي قرمز رنگ ديده ميشود كه روي آن ستاره حضرت داوود دوخته شده است. روي اين كمد منورايي (شمعدان هفت شاخه) قرار گرفته كه به مرور زمان دو شاخه آن گم شده است. اكثر بازديدكنندگان يهودي اين شهر، از اين كه كنيساي كنستانزا به عنوان دومين شهر بزرگ روماني از فعاليت بازايستاده است بسيار متاسف هستند. علت شهرت كنستانتزا به عنوان بزرگترين بندر درياي سياه از گذشته به خاطر حضور مسالمتآميز اقوام يوناني، ترك، روماني و يهودي در كنار يكديگر بوده است كه هم اكنون نيز در مقايسه با ديگر كشورها از هر نوع امكاناتي برخوردار است. تا قبل از آغاز جنگ جهاني دوم در اين شهر دو باب كنيسا وجود داشت : يك باب كنيساي سفارادي به سبك گوتيك-كاتالوني كه در دوره حكومت چائوشسكو خراب شد، و يك باب كنيساي اشكنازي كه در سال 1911 بنا شد. اين كنيسا در حال حاضر نيز وجود دارد اما به علت خطر فروريختن اجازه ورود به آن داده نميشود. رئيس انجمن كليميان كنستانتزا در مورد تعمير كنيساي مذكور ميگويد : «حداقل هزينه تعمير يكصد و بيست هزار دلار خواهد بود كه مشخص نيست چه موقع ما به چنين سرمايهاي دست يابيم».
بدين ترتيب كليه مراسم مذهبي حتي مراسم سال نو عبري در سالن ساده ذكر شده در ساختمان انجمن كليميان برگزار ميشود. متاسفانه اهالي اين شهر خواهان اجراي دقيق و كامل مراسم مذهبي نيستند و بيشتر به صورت ظاهري در مراسم شركت ميكنند. اكثرا ترجمه متون مذهبي به زبانهاي انگليسي و روماني قرائت ميشود. زحمت اجراي اين مراسم نير برعهده وكسلر است كه اخيرا به عنوان پيشنماز نيز فعاليت ميكند. مدتي است كه يك يهودي انگليسي نيز به جهت ماموريت اداري به كنستانتزا نقل مكان نموده است و به «وكسلر» كمك ميكند. وي در ابتدا مرتبا از موقعيت يهوديان در اين شهر شكوه مينمود، اما كمكم متوجه شد كه چارهاي وجود ندارد. البته شايان ذكر است كه اكثر مردم روماني در وضعيت مشابهي زندگي ميكنند. تنها با اين تفاوت كه يهوديان از كمكهاي همكيشان خود در ساير كشورها نيز برخوردارند. وكسلر بعنوان پيشنماز موقت كنتستانزا معتقد است : «با توجه به روند فعلي تا ده - پانزده سال آينده خبري از انجمن كليميان كنستانزا نيز نخواهد بود». ج - شهر بخارست بزرگترين اجتماع يهوديان روماني، در بخارست ديده ميشود. در اين شهر علاوه بر كنيساي «كورال» كه در سال 1866 ساخته شده و در حال حاضر كنيساي اصلي بخارست محسوب ميشود، سه باب كنيساي ديگر نيز وجود دارد كه در آنها مراسم مذهبي نيز برگزار ميشود. علاوه بر آن دو باب كنيساي ديگر نيز در بخارست وجود دارد كه به عنوان موزه جهت بازديد عموم داير است. امور مذهبي در اين شهر تحت نظر حاخام «گلانتر» اداره ميشود و صلاحيت وي توسط رهبران مذهبي كه گهگاه از اسرائيل به بخارست ميروند تاييد شده است. جامعه يهود بخارست در حال حاضر بالغ بر پنج هزار عضو دارد. رئيس انجمن كليميان بخارست ميگويد: «اكثر افرادي كه در مراسم مذهبي شب شنبه شركت ميكنند بالاي 65 سال هستند و تعداد جوانان شركت كننده در مراسم مذهبي يا به عبارتي گروه سني زير سي سال تنها دو تا سه درصد است. بدين ترتيب عملا تنها نسل قديمي است كه خود را به اعتقادات و مراسم مذهبي وابسته ميداند. اما فعاليتهاي جامعه يهودي بخارست از نظر فرهنگي- اجتماعي در مقايسه با ديگر جوامع اروپاي غربي بسيار متنوع است. تنها در اين شهر كه زياد هم ثروتمند نيست پنج گروه مستقل موسيقي و هنري فعاليت ميكند. از جمله ميتوان به دو گروه همخواني (كر) به نام «تلمود – تورا» اشاره نمود كه داراي 40 عضو است. علاوه بر آن دو گروه رقص و آواز به نامهاي «منورا» و «كٌل زمر» نيز مرتبا براي يهوديان و جامعه اكثريت برنامه اجرا ميكنند. علاوه بر آن برنامههاي هنري ديگري شامل تئاتر توسط هنرپيشگان يهودي روي صحنه ميرود. ازجمله مراكز علمي- فرهنگي بينالمللي در بخارست ميتوان به «مركز تاريخشناسي يهوديت» و «موزه يهوديت» اشاره نمود. «موزه يهوديت» در اين شهر پس از جنگ در سال 1978 و به همت يكي از رهبران مذهبي به نام «موشه روزن» در محل سابق كنيسا تاسيس شد. در سال 1850 در اين محل كنيسايي فعاليت ميكرده است. علاوه بر اين در اين موزه انتشارات «همسفر» نيز فعاليت مينمايد. «همسفر» طي سال مطالب زيادي در ارتباط با يهوديان شرقي، آثار تاريخي و نحوه زندگي آنها منتشر مينمايد. هر دوهفته يكبار نشريهاي به نام «واقعيت يهود» راجع به وقايع مهم سياسي-فرهنگي در خارج و داخل كشور گزارش ميدهد. اين دوهفته نامه به زبان رومانيايي چاپ ميشود و در آن صفحاتي به زبانهاي انگليسي و عبري نيز اختصاص داده شده است. صاحب امتياز و سردبير «واقعيت يهود» سعي در معرفي يهوديت به شكل بينالمللي به ويژه اعلام فعاليتهاي علمي و فرهنگي داخلي جامعه يهود روماني دارد. روزنامه ديگري نيز به نام «تريبون ضدفاشيستي» هر سه ماه يكبار چاپ ميشود. اين فصلنامه بيشتر در مورد خطرات رو به افزايش گروههاي راست گرا و تندرو كه جديدا طرفداران زيادي پيدا كرده است خبر ميدهد. اما چگونه است كه جامعه نسبتا كوچك يهودي در روماني فعاليتي گسترده دارد و عليرغم سيرصعودي مهاجرتها و كاهش دائمي اعضا هنوز در صحنههاي سياسي و فرهنگي حضور دارد؟ رئيس انجمن كليميان بخارست در پاسخ اين سؤال ميگويد: «اكثر يهوديان تا قبل از جنگ جهاني دوم به تجارت، كارهاي صنعتي، كشاورزي يا كارهاي ساده مشغول بودند و در كنار آنها هنرمندان، نويسندگان، پزشكان و افراد نامدار ديگري بودند كه در فرهنگ روماني نقش به سزايي داشتند. از جمله مي توان به «الي ويزل» برنده جايزه نوبل ، «اويگن ايئونسكو»، نويسنده ، «رادولوپو»، موسيقيدان و «ژول پاسكرين»، هنرمند اشاره نمود. اما پس از جنگ جهاني دوم و كشتار يهوديان اثري از كشاورزان و جامعه يهود باقي نماند و تنها معنويت يهود يا به عبارتي آثار فرهنگي به جاي مانده از يهوديان از اين نزاع جان سالم به در برد. اين معنويت به جاي مانده به آداب و رسوم نزديك شد و آثار به جاي ماندني از خود ساخت كه هنوز پابرجا و باعث ادامه حيات جامعه فعلي يهود شده است». يكي از شاعران يهودي در توصيف جامعه يهود روماني به شرح رويداد زير پرداخته است: «در سالهاي دهه هفتاد گروهي از هنرپيشگان تئاتر يهودي طي سفر دور دنياي خود براي اجراي برنامه وارد شهر كوچكي در مولداوي شدند. در شبي كه مي بايست تئاتر به روي صحنه ميرفت تنها يك مرد مسن در سالن حضور داشت. كارگردان از تنها تماشاچي، سراغ ديگران را گرفت. او پاسخ داد فرد ديگري باقي نمانده و من آخرين بازمانده هستم. اما هنرپيشگان صرفنظر از تعداد تماشاچيان و در نهايت دقت برنامه خود را اجراء نمودند». به نظر ميآيد وجود چنين ديدگاهي است كه هنوز يهوديت را در روماني زنده نگه داشته است زيرا آنها براي ادامه حيات خود در روماني نيازي به كثرت افراد نميبينند.
|
|