دکتر ژان پـایـاب
آبان 1395
یونان یک کشور کوچک در جوار دریای مدیترانه است که
اولین تمدن اروپاییان بیش از ٢٠٠٠ سال پیش در آنجا آغاز گردید. حدود یک
پنجم از این کشور را جزیرهها تشکیل میدهند و حداکثر مسافت موجود بین هر
نقطه از این کشور تا دریا از مرز ٨٥ مایل تجاوز نمیکند. دستاوردهای یونان
باستان در حکومت، علم، فلسفه و هنر به عنوان پایه و اساس فرهنگ غرب در نظر
گرفته میشود. یونان در حدود بیش از ٢٠٠٠ سال پیش تحت سلطه غاصبان درآمد و
استقلال خود را تا سال ١٨٢٩ باز پس نگرفت. امروزه جمعیت یهودی یونان در
حدود ٤٥٠٠ تن میباشد.
جامعه اولیه یهودی ها
ارتباط بین یونانیان و یهویان در خارج از یونان با تبعید بابلیها در سال
٥٨٦-٥٣٩ قبل از میلاد مسیح آغاز گردید. زمانی که سیروس پادشاه ایرانی اجازه
داد تا یهودیها بعد از تبعید بابلیها، به سرزمین خود بازگردند، برای
اولین بار وارد یونان شدند. پیامبر برای بازرگانان یونانی «جوان»[1] را
نوشت که به داد و ستد بردگان و کار بر روی برنز مشغول بودند. «هرودوت»[2]
تاریخشناس یونانی درباره یهودیها مطلع بود و آنها را سوریهای فلسطینی
مینامید و آنها در لیست افرادی قرار داده
بود که در خدمت نیروی دریایی پادشاه ایرانی خشایار شاه[3] بودند، زمانی که
خشایار شاه در سال ٤٨٠ قبل از میلاد به یونان حملهور شده بود.
با توجه به تبعید یونانیان ممکن است که یهودیان در ابتدا به صورت مجزا در
شهرهای یونان زندگی میکردند، اما اولین جوامع یهودی در یونان در حدود ٤٠٠
سال قبل از میلاد بنیانگذاری گردید. جوامع یهودی در حدود ٣٠٠ سال قبل از
میلاد، در دوره سلطنت الکساندر کبیر[4] و سپس در دوره هلنی[5] رشد و پیشرفت
زیادی کرد. شهرهای هلنی[6] در جوار ساحل دریای اژه[7] و سرزمین یونان از
هجوم مهاجران یهودی مملو گردید. یونانیان که به چند خدای متفاوت اعتقاد
داشتند، به زندگی مسحورکننده خود ادامه دادند. در حالی که بیشتر یهودیان
یکتاپرستی خود را حفظ کرده بودند، یهودیان ثروتمند به فرهنگ یونانیان جذب
شدند و یک کلاس تلفیقسازی به نام یهودی یونانی پیشرفته ایجاد کردند.
یونانی زبان تجارت، حکومت و قانون عمومی در فرمانروایی هلنی بود، و کمکم
جوامع یهودی شروع به فراموشی زبان عبری (یهودی) کردند.
مشهورترین جنگ صورت گرفته بین یهودیان و یونانیان که به انقلاب مکابیها[8]
معروف است در سال ١٦٤-١٦٧ پیش از میلاد صورت پذیرفت. پادشاه آنتیوخوس[9]
چهارم سنتهای مذهبی یونانی را بر یهودیان تحمیل کرد و سعی کرد تا معبد
یهودی در اورشلیم[10] را به معبد خدای یونان، زئوس مبدل کند. انقلاب
یهودیان به رهبری یهودا ماکابی هشمونائی[11] ارتشهای سلوکی[12] را شکست
داد و معبد را باز پس گرفت. بعد از انقلاب و شورش، خیلی از یهودیان
هلینی[13] یهودیه را ترک کرده و به مرکز بازرگانی هلنی[14] از قبیل
اسکندریه[15] و انطاکیه[16] رهسپار شدند.
بر اساس روایت مکابیان[17] اول 15:23 و همچنین تاریخدان یهودی فیلون[18] ،
سالهای پس از انقلاب، یهودیها شروع به ساختن جوامع در اسپارت[19]،
دلوس[20]، سیکیون[21]، ساموس[22]، رودز[23]، کوس[24]، گورتینیا[25]،
کرت[26]، تسالی[27]، مقدونیه[28]، آتونیا[29]، آتیکا[30]، قرنتس[31]،
آرگوس[32]، قبرس[33] کردند. وقتی که کشیش مسیحی پل[34] یونان در قرن اول
میلاد مسیح وارد یونان شد، با جوامع پیشرفته و کامل یهودیان را در
تسالونیکی[35]، وروایا[36]، آتن[37]، قرنتس[38] و شهرهای دیگر مواجه گردید.
یهودیها در این جوامع به «رومانیوت»[39] معروف بودند، که یک اصطلاح یونانی
بود و به این دلالت داشت که آنها در زمان سلطنت «روم دوم» که به معنی یونان
است زندگی کردند. آنها رسومی را گسترش دادند که دیگر به «مینحق رومانی»[40]
معروف است. آنها ادعیه سنتی یهودی را به یونانی ترجمه کردند و آنها به
یونانی ادا کردند، اگرچه ادعیه با حروف عبری نوشته شده بود. سیاست موجود
یهودیها دقیق بود و «قبل از تولد مسیح یونانیها جذب آنها شدند بیشتر از
اینکه یهودیها جذب یونانیها شوند» (Levi, p. 203).
این جوامع «رومانیوت» در دوره بیزانس[41] توسعه یافت، که در حدود ٤٧٦-١٤٥٣
بعد از میلاد مسیح دوام یافت. زندگی برای یهودیها همیشه آسان نبود، و آنها
مجبور شدند تا مسیح را بپذیرند، اما آنها همچنین به عنوان مردم برگزیده و
محافظت شده توسط قانون شناخته شدند. خیلی از جوامع یهودی هویت خود را با
صنایع خاص دریافتند. برای مثال، جامعه تبس[42]، که شامل ٢٠٠٠ یهودی بود، در
زمینه سیلک تسلط داشت، در حالی که یهودیهای کرت[43] تولید کننده و
صادرکننده محصولات کشاورزی بودند. خیلی از یهودیان با فرهنگ یونانی تلفیق
شده بودند. برخی از جوامع تلاش کردند تا زبان عبری را با نوشتن برخی از
قسمتهای تنخ[44] یونانی به زبان عبری، حفظ کنند. خیلی از جوامع کاملا عبری
را از یاد بردند و به طور کامل هویت یهودی خود را فراموش کردند. در طول
قرون ٩ و ١٢، خیلی از یهودیان اشکنازی[45] مرکز اروپا که با تعقیب
صلیبیون[46] فراری شدند به شمال یونان در تسالونیکی[47] پناه بردند.
در سال ١٤٥٣ ترکان عثمانی[48]، قسطنطنیه[49]، (استانبول فعلی) که پایتخت
بیزانس[50] را به تصرف خود درآورد، و شروع به حکمرانی در سراسر یونان کرد.
سیاست عثمانی بر قانون اسلامی استوار بود، که یهودیان را به عنوان قوم مجزا
با مذهب متفاوت و غالبا دارای استقلال داخلی در جوامعشان در نظر گرفت.
یونان مبدل به یک پناهگاه مذهبی برای یهودیانی که در راه فرار از تفتیش
عقاید مذهبی اسپانیاییها و تعقیبات موجود دیگر در اروپا شده بود. عثمانی
یهودیها را پذیرفت، زیرا که آنها در اقتصاد از خود پیشرفت نشان دادند.
یهودیها پستهای اجرایی را در دست گرفتند و یک نقش مهم در زندگی عقلانی و
تجاری کل دوران سلطنت ایفا کردند. در سال ١٩٤٢ فرمان تبعید یهودیها از
اسپانیا، بیش از ٢٠٠٠ یهودی سفارادی[51] در مدت یک سال وارد تسالونیکی[52]
شدند.
این یک نشان بود برای شروع یهودیت سفارادی در یونان. خیلی از یهودیان
سفارادی، «مارانوها[53]» بودند، یهودیانی که در قرن 14 مسیحی شده بودند و
با فرهنگ اروپاییان انس گرفته بودند. خیلی وقتها غرور و حس برتر بودن آنها
منجر به اختلاف با یهودیان رومانیوت میشد. در نهایت، به هر حال، جوامع
رومانیوت شامل : قسطنطنیه، ادیرنه، تسالونیکی، رودز و خیلی دیگر از جوامعی
که این دو ویژگی که مینحق (رسوم) و زبان سفارادی را قبول کردند شامل میشد.
سنت و رسم و رسوم رومانیوت تنها در تعداد کمی از جوامع باقی ماند، از قبیل:
یوانینا[54] و چالکیز[55]. در قرن ١٦، زبان سفارادی[56]، لادینو[57]، به
زبان قابل قبول یهودیت یونان مبدل شد.
با حمایت از سلطنت عثمانی، یهودیان شعلههای مخالفت با مسیحیان ارتدوکس
یونانی را افروختند. در سالهای 1821-1829، در بحبوبهی جنگ استقلال یونان،
هزاران یهودی در جوار ترکان عثمانیها قتل عام شدند. جوامع یهودی میتراس،
تیریپولیس، کالاماتا، پاتراس کاملا از بین رفتند. عده کمی از بازماندگان به
مناطق شمالی تحت سلطه عثمانی نقل مکان کردند.
در اواخر قرن ١٩، یونان تلاش کرد تا مناطق جنوبی بالکان که به صورت چشمگیر
تداعی کننده تاریخ و زبان یونان بود را باز پس بگیرند. یهودیان و دیگر
اقوام تحت سلطه یونانی شدن[58] بودند، جنبشی که آنها را مجبور میکرد تا
رسوم و زبان یونانی را بپذیرند. یهودیان رومانیوت شمالی و جنوبی یونان، در
مقیاس زیاد یونانی شده بودند. پروسه یونانی شدن بیشتر برای یهودیان سفارادی
مشکلساز بود که تنها بعد از جنگهای بالکان در سال 1913-1912، تحت سلطه
یونان درآمده بودند.
در سال 1922-1923 انبوه مهاجران یونانی از آسیای صغیر وجود داشت. پناهندگان
در سرزمین یونان شروع به حل و فصل کردند و یک رقابت اقتصادی اساسی بین
یهودیان و پناهندگان ایجاد کردند. که این امر باعث ایجاد یک جو خشن و وخیم
شد که در سال 1931 منجر به سوختن کمپل در اسلونیکا گردید. اینگونه تصور
میشد که مظنونان از فاشیستهای Ethniki Enosis Ellas بودهاند، اگرچه
مظنونان هیچوقت پیدا نشدند.
جوامع تسالونیکی و آتن
دو جامعه از مهمترین جوامع یهودی پیش از جنگ جهانی دوم در یونان،
تسالونیکی و آتن بودند. در سال 1600، تسالونیکی، که یک جامعه سفارادی بود،
به یکی از بزرگترین جوامع یهودی در جهان که به « ir v’em beyisral»، کلان
شهر و مادر ایسرائل معروف بود، مبدل گردید. در سال 1900، بیشتر از نصف
جمعیت شهر یهودی بود، که در حدود 80.000 یهودی میشد. در سالهای بین 1900
تا 1910، تسالونیکی دارای بیش از 50 پرستشگاه یهود، 20 مدرسه یهودی و شمار
زیادی از مؤسسات و انجمنهای یهودی بود. آنجا مرگز یادگیری (تورات) برای کل
اروپا بود. تجارت و کار به صورت کلی بر روی زبان سفارادی مربوط به لادینو
تمرکز کرده بود و در بعدازظهرهای جمعه، تقریبا همه از دست از تجارت
میکشیدند، از آنجایی که بیشتر کارگران شهر یهودی بودند. قبرستان پراکنده و
بینظم یهودیها در مرکز شهر قرار داشت (قبرستان در طول جنگ جهانی دوم برای
ایجاد دانشگاه جدید از بین رفته بود). جمعیت یهود متغیر بود و شهر دارای یک
فرهنگ
یهودی- اسپانیایی قوی بود.
افت و ریزش جامعه یهود با یک جرقه در یکی از بخشهای یهودی در سال 1917
شروع گردید. مصادره و ضبط در برخی از قسمتهای قبرستان باستانی شروع شد و
تا اواخر دهه 1930 ادامه یافت. در دهه 1920، عده کثیری از پناهندگان یونانی
از آسیای صغیر وارد شهر شدند. یونانی سازی[59]، با تحمیل زبان یونانی،
بنیان نهادن یکشنبه به جای شنبه به عنوان روز تعطیل و دوباره سازماندهی
زندگی سنتی مذهبی یهودیان بر طبق قوانین یونانی، باعث ایجاد اختلال در
فرهنگ یهودی-اسپانیایی گردید. زندگی ملی و اقتصادی در یونان به صورت صعودی
در حوالی آتن تمرکز داشت و خیلی از یهودیان به آنجا نقل مکان کردند.
همانطور که جامعه تسالونیکی تضعیف گردید، برخی از یهودیان آن یونان را ترک
گفتند. در اوایل قرن 20، شهر 90.000 یهودی را در خود جای داده بود. در سال
1939، تقریبا 56.000 نفر باقی مانده بودند.
آتن شاهد حضور یهودیان از قرون وسطی تا دهه 1800 بود. بعد از آن، یک غیبت
چشمگیر از یهودیان در آتن به دنبال جنگ استقلال یونان مشاهده گردید، که
مشخص شد آنها کشته شدند یا مجبور شدند تا فرار کنند. اولین یهودیان «جدید»
در سال 1834 وارد شهر شدند، زمانی که پادشاه باواری ها اتومن[60] شروع به
حکومت کرد و در کنار او یک یهودی به نام مکث روچیلد[61] حضور داشت. مکث
روچیلد به زودی توسط دیگر باواریها پذیرفته شد، یهودیان اشکنازی و سپس
توسط گروهی از یهودیان ترکیه مورد حمایت قرار گرفت. در اواسط قرن 19 یک
جامعه کوچک یهودی در آتن باقی مانده بود، اگرچه یک سنت مشخص وجود نداشت،
مانند جامعه ای که در تسالونیکی بود.
یهودیان ساکن آتن به هیج وجه از لحاظ سیاسی ایمن نبودند. در طول دهه 1840،
مراسم و
جشنهای شرقی در آتن شامل تشریفات مذهبی از قبیل سوزاندن سمبل «یهودا» بود.
در سال 1847، روچیلد، نخست وزیر یونان را قانع کرد تا دیگر این قبیل کارها
را انجام ندهد. پس عموم مردم تمرکز و توجه خود را بر روی جبل الطارق[62]
یهود، که از تجارت بی نقص و سؤال برانگیز دان آرام[63] سرچشمه میگرفت،
قرار دادند. آشوبگران خانهی او را غارت کرده و انبار او را نیز به آتش
کشیدند. در سال 1854، شخصیتی غیر عادی از اشرافان آمریکایی- فرانسوی به نام
سوفی بارب[64] مقدار قابل توجهی دارایی و ملک و املاک برای جامع یهودی آتن
از خود به جای گذاشت. یهودیان آتن در موقعیتی نبودند که آن را طلب کنند، به
هر حال، هیچ قسمتی آن را دریافت نکردند.
علیرغم این ناامنی موجود در جامع، جامعه در اواخر دهه 1800 به خوبی
بنیانگذاری شده بود. آتن قانوناً در سال 1885 سازماندهی شد و امتیاز رسمی
آن در 1889 واگذار گردید. یک پرستشگاه یهود در سال 1904 ساخته شد و به
عنوان ایتس حییم[65] در سال 1906 اختصاص داده شد. در دهه 1940، پرستشگاه
بیش از 3000 نفر را در خود جای داد.
مکانهای توریستی یهودیان
به سختی حدود 3000 تن از 5000 تن یهودی موجود در یونان، در آتن زندگی
میکنند. آتنیها یک مدرسه پرستاری از پایه ششم، یک مرکز جوان یهود و دو
پرستشگاه یهود، به نامهای رومانیوت و سفارادی ایجاد کردند. آتن همچنین
میزبان هیئت مرکزی جوامع یهودی در یونان میباشد، بدنه حکومتی جوامع یهودی
یونان.
یکی از معروفترین مکانهای توریستی یهودیان در آتن، موزه یهودی یونان
میباشد که در «نیکیس 39» واقع شده است. موزه شامل تاریخ یهودیت از نواحی
آناتولیا تا ونیز و همچنین تاریخ کلی این نواحی است. موزه شامل البسه
یهودی، صنایع دستی و عکس میباشد. همچنین دو بخش شامل پرستشگاه بازسازی
شده از پاتراس[66] و یک اتاق نمایشگر بخش داخلی خانه یهودی در بخش شرقی
یونان در زمان حکمرانی ترکها میباشد.
در بازار خرید موجود در زیر دژ[67]، بقایای پرستشگاه قرن پنجم وجود دارد
که از روی حکاکیهای منورا و لولا قابل تشخیص است. با این میتوان خود را
در انتهای معبد افستو[68] که لیکابتوس هیل در سمت چپ و آکروپولیس در سمت
راست قرار دارد تصور کرد.
در ناحیه موناستیراکی[69]، یک بازار کوپک وجود دارد که در آن دستفروشان
کفش، کتابهای قدیمی و دیگر چیزهای عجیب غریب به همراه موسیقی هماهنگ در
متن، میفروشند. این بازار به نام یسوروم[70] معروف است که از یک خانواده
یهودی از استانبول که صاحب یک مغازه بنجل فروشی در همین مکان بودند گرفته
شده است.
میتوان همچنین در اینجا پرستشگاه باستانی در آتن و نیز سه قبرستان یهودی
را یافت. یک قبرستان در حومه نیکیا[71]، پیره[72] که در آن مقبره
هولوکاست[73] وجود دارد.
دومین جامعه بزرگ یهودی در یونان از 1300 یهودی در تسالونیکی تشکیل شده
است. جوامع سفارادی و رومانیوت هر دو از جوامع ثروتمند یهود بوده و از یک
خادم یهودی، یک خاخام، یک قصاب بر طبق شریعت یهود، یک مدرسه، یک انجمن
مرکزی، سازمانهای مختلف و یک خانه قدیمی محافظت میکند. اعضا جامعه به
تدریج مقالات و نمایشگاهها و کنسرتها را برنامهریزی میکنند.
تفرجگاه موجود در جوار اسکله تسالونیکی شامل جای تفریحی است که خمیدگی
ساحل را تا دریا کنار دنبال میکند که در مرز بخش یهودی قرار دارد. کمی
دورتر از برج سفید در تفرجگاه، خیابان واسیلیسیس اولگاس قرار دارد که
چندین خانه و ویلا از یهودیانی که در اوایل قرن در آنجا ساکن بودند قرار
گرفته است. در نزدیکی خیابان سادی لوی قرار دارد که به نام یکی از اولین
ناشران روزانه در تسالونیکی نامگذاری شده است. در قسمت شمالی آن، در تقاطع
خیابانهای پاپاناستاسیو[74]، کاراکاسی[75] ، پریآمو[76]، میدان یهودی
مارتیرز قرار دارد، یک پارک با لایههای سنگفرش، سرازیری و زمین بازی.
در ایراکلیو 24 در تسالونیکی، پرستشگاه ید لی زیکرون[77] برای انجام خدمات
روزانه وجود دارد. در روی دیوارهای آن لیست تمامی پرستشگاههایی که بعد از
1378 تاسیس شدند وجود دارد. بالای پلهها مرکز مطالعات تاریخی برای یهودیان
سالونیکا و صنایع دستی یهودیان وجود دارد.
در خیابان سینگرو 35-37 ، یک پرستشگاه که توسط خانوادههای اهل
موناستیر[78] در سال 1937 تاسیس شده وجود دارد. اینجا مرکز زندگی کلیمیها
در زمان جنگ بوده است. مکان دیگر جنگ جهانی دوم خانهای است که در نزدیکی
ایستگاه راه آهن قرار دارد که توسط بارون دو هرش[79] در سال 1880 ساخته شده
است و به عنوان آغل از آن استفاده میشده است. n
یونان یک کشور کوچک در جوار دریای مدیترانه است که اولین تمدن اروپاییان
بیش از ٢٠٠٠ سال پیش در آنجا آغاز گردید. حدود یک پنجم از این کشور را
جزیرهها تشکیل میدهند و حداکثر مسافت موجود بین هر نقطه از این کشور تا
دریا از مرز ٨٥ مایل تجاوز نمیکند. دستاوردهای یونان باستان در حکومت،
علم، فلسفه و هنر به عنوان پایه و اساس فرهنگ غرب در نظر گرفته میشود.
یونان در حدود بیش از ٢٠٠٠ سال پیش تحت سلطه غاصبان درآمد و استقلال خود را
تا سال ١٨٢٩ باز پس نگرفت. امروزه جمعیت یهودی یونان در حدود ٤٥٠٠ تن
میباشد.
جامعه اولیه یهودی ها
ارتباط بین یونانیان و یهویان در خارج از یونان با تبعید بابلیها در سال
٥٨٦-٥٣٩ قبل از میلاد مسیح آغاز گردید. زمانی که سیروس پادشاه ایرانی اجازه
داد تا یهودیها بعد از تبعید بابلیها، به سرزمین خود بازگردند، برای
اولین بار وارد یونان شدند. پیامبر برای بازرگانان یونانی «جوان» را نوشت
که به داد و ستد بردگان و کار بر روی برنز مشغول بودند. «هرودوت»
تاریخشناس یونانی درباره یهودیها مطلع بود و آنها را سوریهای فلسطینی
مینامید و آنها در لیست افرادی قرار داده
بود که در خدمت نیروی دریایی پادشاه ایرانی خشایار شاه بودند، زمانی که
خشایار شاه در سال ٤٨٠ قبل از میلاد به یونان حملهور شده بود.
با توجه به تبعید یونانیان ممکن است که یهودیان در ابتدا به صورت مجزا در
شهرهای یونان زندگی میکردند، اما اولین جوامع یهودی در یونان در حدود ٤٠٠
سال قبل از میلاد بنیانگذاری گردید. جوامع یهودی در حدود ٣٠٠ سال قبل از
میلاد، در دوره سلطنت الکساندر کبیر و سپس در دوره هلنی رشد و پیشرفت زیادی
کرد. شهرهای هلنی در جوار ساحل دریای اژه و سرزمین یونان از هجوم مهاجران
یهودی مملو گردید. یونانیان که به چند خدای متفاوت اعتقاد داشتند، به زندگی
مسحورکننده خود ادامه دادند. در حالی که بیشتر یهودیان یکتاپرستی خود را
حفظ کرده بودند، یهودیان ثروتمند به فرهنگ یونانیان جذب شدند و یک کلاس
تلفیقسازی به نام یهودی یونانی پیشرفته ایجاد کردند.
یونانی زبان تجارت، حکومت و قانون عمومی در فرمانروایی هلنی بود، و کمکم
جوامع یهودی شروع به فراموشی زبان عبری (یهودی) کردند.
مشهورترین جنگ صورت گرفته بین یهودیان و یونانیان که به انقلاب مکابیها
معروف است در سال ١٦٤-١٦٧ پیش از میلاد صورت پذیرفت. پادشاه آنتیوخوس چهارم
سنتهای مذهبی یونانی را بر یهودیان تحمیل کرد و سعی کرد تا معبد یهودی در
اورشلیم را به معبد خدای یونان، زئوس مبدل کند. انقلاب یهودیان به رهبری
یهودا ماکابی هشمونائی ارتشهای سلوکی را شکست داد و معبد را باز پس گرفت.
بعد از انقلاب و شورش، خیلی از یهودیان هلینی یهودیه را ترک کرده و به مرکز
بازرگانی هلنی از قبیل اسکندریه و انطاکیه رهسپار شدند.
بر اساس روایت مکابیان اول 15:23 و همچنین تاریخدان یهودی فیلون ، سالهای
پس از انقلاب، یهودیها شروع به ساختن جوامع در اسپارت ، دلوس ، سیکیون ،
ساموس ، رودز ، کوس ، گورتینیا ، کرت ، تسالی ، مقدونیه ، آتونیا ، آتیکا ،
قرنتس ، آرگوس ، قبرس کردند. وقتی که کشیش مسیحی پل یونان در قرن اول میلاد
مسیح وارد یونان شد، با جوامع پیشرفته و کامل یهودیان را در تسالونیکی ،
وروایا ، آتن ، قرنتس و شهرهای دیگر مواجه گردید.
یهودیها در این جوامع به «رومانیوت» معروف بودند، که یک اصطلاح یونانی بود
و به این دلالت داشت که آنها در زمان سلطنت «روم دوم» که به معنی یونان است
زندگی کردند. آنها رسومی را گسترش دادند که دیگر به «مینحق رومانی» معروف
است. آنها ادعیه سنتی یهودی را به یونانی ترجمه کردند و آنها به یونانی ادا
کردند، اگرچه ادعیه با حروف عبری نوشته شده بود. سیاست موجود یهودیها دقیق
بود و «قبل از تولد مسیح یونانیها جذب آنها شدند بیشتر از اینکه یهودیها
جذب یونانیها شوند» (Levi, p. 203).
این جوامع «رومانیوت» در دوره بیزانس توسعه یافت، که در حدود ٤٧٦-١٤٥٣ بعد
از میلاد مسیح دوام یافت. زندگی برای یهودیها همیشه آسان نبود، و آنها
مجبور شدند تا مسیح را بپذیرند، اما آنها همچنین به عنوان مردم برگزیده و
محافظت شده توسط قانون شناخته شدند. خیلی از جوامع یهودی هویت خود را با
صنایع خاص دریافتند. برای مثال، جامعه تبس ، که شامل ٢٠٠٠ یهودی بود، در
زمینه سیلک تسلط داشت، در حالی که یهودیهای کرت تولید کننده و صادرکننده
محصولات کشاورزی بودند. خیلی از یهودیان با فرهنگ یونانی تلفیق شده بودند.
برخی از جوامع تلاش کردند تا زبان عبری را با نوشتن برخی از قسمتهای تنخ
یونانی به زبان عبری، حفظ کنند. خیلی از جوامع کاملا عبری را از یاد بردند
و به طور کامل هویت یهودی خود را فراموش کردند. در طول قرون ٩ و ١٢، خیلی
از یهودیان اشکنازی مرکز اروپا که با تعقیب صلیبیون فراری شدند به شمال
یونان در تسالونیکی پناه بردند.
در سال ١٤٥٣ ترکان عثمانی ، قسطنطنیه ، (استانبول فعلی) که پایتخت بیزانس
را به تصرف خود درآورد، و شروع به حکمرانی در سراسر یونان کرد. سیاست
عثمانی بر قانون اسلامی استوار بود، که یهودیان را به عنوان قوم مجزا با
مذهب متفاوت و غالبا دارای استقلال داخلی در جوامعشان در نظر گرفت. یونان
مبدل به یک پناهگاه مذهبی برای یهودیانی که در راه فرار از تفتیش عقاید
مذهبی اسپانیاییها و تعقیبات موجود دیگر در اروپا شده بود. عثمانی
یهودیها را پذیرفت، زیرا که آنها در اقتصاد از خود پیشرفت نشان دادند.
یهودیها پستهای اجرایی را در دست گرفتند و یک نقش مهم در زندگی عقلانی و
تجاری کل دوران سلطنت ایفا کردند. در سال ١٩٤٢ فرمان تبعید یهودیها از
اسپانیا، بیش از ٢٠٠٠ یهودی سفارادی در مدت یک سال وارد تسالونیکی شدند.
این یک نشان بود برای شروع یهودیت سفارادی در یونان. خیلی از یهودیان
سفارادی، «مارانوها » بودند، یهودیانی که در قرن 14 مسیحی شده بودند و با
فرهنگ اروپاییان انس گرفته بودند. خیلی وقتها غرور و حس برتر بودن آنها
منجر به اختلاف با یهودیان رومانیوت میشد. در نهایت، به هر حال، جوامع
رومانیوت شامل : قسطنطنیه، ادیرنه، تسالونیکی، رودز و خیلی دیگر از جوامعی
که این دو ویژگی که مینحق (رسوم) و زبان سفارادی را قبول کردند شامل میشد.
سنت و رسم و رسوم رومانیوت تنها در تعداد کمی از جوامع باقی ماند، از قبیل:
یوانینا و چالکیز . در قرن ١٦، زبان سفارادی ، لادینو ، به زبان قابل قبول
یهودیت یونان مبدل شد.
با حمایت از سلطنت عثمانی، یهودیان شعلههای مخالفت با مسیحیان ارتدوکس
یونانی را افروختند. در سالهای 1821-1829، در بحبوبهی جنگ استقلال یونان،
هزاران یهودی در جوار ترکان عثمانیها قتل عام شدند. جوامع یهودی میتراس،
تیریپولیس، کالاماتا، پاتراس کاملا از بین رفتند. عده کمی از بازماندگان به
مناطق شمالی تحت سلطه عثمانی نقل مکان کردند.
در اواخر قرن ١٩، یونان تلاش کرد تا مناطق جنوبی بالکان که به صورت چشمگیر
تداعی کننده تاریخ و زبان یونان بود را باز پس بگیرند. یهودیان و دیگر
اقوام تحت سلطه یونانی شدن بودند، جنبشی که آنها را مجبور میکرد تا رسوم و
زبان یونانی را بپذیرند. یهودیان رومانیوت شمالی و جنوبی یونان، در مقیاس
زیاد یونانی شده بودند. پروسه یونانی شدن بیشتر برای یهودیان سفارادی
مشکلساز بود که تنها بعد از جنگهای بالکان در سال 1913-1912، تحت سلطه
یونان درآمده بودند.
در سال 1922-1923 انبوه مهاجران یونانی از آسیای صغیر وجود داشت. پناهندگان
در سرزمین یونان شروع به حل و فصل کردند و یک رقابت اقتصادی اساسی بین
یهودیان و پناهندگان ایجاد کردند. که این امر باعث ایجاد یک جو خشن و وخیم
شد که در سال 1931 منجر به سوختن کمپل در اسلونیکا گردید. اینگونه تصور
میشد که مظنونان از فاشیستهای Ethniki Enosis Ellas بودهاند، اگرچه
مظنونان هیچوقت پیدا نشدند.
جوامع تسالونیکی و آتن
دو جامعه از مهمترین جوامع یهودی پیش از جنگ جهانی دوم در یونان،
تسالونیکی و آتن بودند. در سال 1600، تسالونیکی، که یک جامعه سفارادی بود،
به یکی از بزرگترین جوامع یهودی در جهان که به « ir v’em beyisral»، کلان
شهر و مادر ایسرائل معروف بود، مبدل گردید. در سال 1900، بیشتر از نصف
جمعیت شهر یهودی بود، که در حدود 80.000 یهودی میشد. در سالهای بین 1900
تا 1910، تسالونیکی دارای بیش از 50 پرستشگاه یهود، 20 مدرسه یهودی و شمار
زیادی از مؤسسات و انجمنهای یهودی بود. آنجا مرگز یادگیری (تورات) برای کل
اروپا بود. تجارت و کار به صورت کلی بر روی زبان سفارادی مربوط به لادینو
تمرکز کرده بود و در بعدازظهرهای جمعه، تقریبا همه از دست از تجارت
میکشیدند، از آنجایی که بیشتر کارگران شهر یهودی بودند. قبرستان پراکنده و
بینظم یهودیها در مرکز شهر قرار داشت (قبرستان در طول جنگ جهانی دوم برای
ایجاد دانشگاه جدید از بین رفته بود). جمعیت یهود متغیر بود و شهر دارای یک
فرهنگ
یهودی- اسپانیایی قوی بود.
افت و ریزش جامعه یهود با یک جرقه در یکی از بخشهای یهودی در سال 1917
شروع گردید. مصادره و ضبط در برخی از قسمتهای قبرستان باستانی شروع شد و
تا اواخر دهه 1930 ادامه یافت. در دهه 1920، عده کثیری از پناهندگان یونانی
از آسیای صغیر وارد شهر شدند. یونانی سازی ، با تحمیل زبان یونانی، بنیان
نهادن یکشنبه به جای شنبه به عنوان روز تعطیل و دوباره سازماندهی زندگی
سنتی مذهبی یهودیان بر طبق قوانین یونانی، باعث ایجاد اختلال در فرهنگ
یهودی-اسپانیایی گردید. زندگی ملی و اقتصادی در یونان به صورت صعودی در
حوالی آتن تمرکز داشت و خیلی از یهودیان به آنجا نقل مکان کردند. همانطور
که جامعه تسالونیکی تضعیف گردید، برخی از یهودیان آن یونان را ترک گفتند.
در اوایل قرن 20، شهر 90.000 یهودی را در خود جای داده بود. در سال 1939،
تقریبا 56.000 نفر باقی مانده بودند.
آتن شاهد حضور یهودیان از قرون وسطی تا دهه 1800 بود. بعد از آن، یک غیبت
چشمگیر از یهودیان در آتن به دنبال جنگ استقلال یونان مشاهده گردید، که
مشخص شد آنها کشته شدند یا مجبور شدند تا فرار کنند. اولین یهودیان «جدید»
در سال 1834 وارد شهر شدند، زمانی که پادشاه باواری ها اتومن شروع به حکومت
کرد و در کنار او یک یهودی به نام مکث روچیلد حضور داشت. مکث روچیلد به
زودی توسط دیگر باواریها پذیرفته شد، یهودیان اشکنازی و سپس توسط گروهی از
یهودیان ترکیه مورد حمایت قرار گرفت. در اواسط قرن 19 یک جامعه کوچک یهودی
در آتن باقی مانده بود، اگرچه یک سنت مشخص وجود نداشت، مانند جامعه ای که
در تسالونیکی بود.
یهودیان ساکن آتن به هیج وجه از لحاظ سیاسی ایمن نبودند. در طول دهه 1840،
مراسم و
جشنهای شرقی در آتن شامل تشریفات مذهبی از قبیل سوزاندن سمبل «یهودا» بود.
در سال 1847، روچیلد، نخست وزیر یونان را قانع کرد تا دیگر این قبیل کارها
را انجام ندهد. پس عموم مردم تمرکز و توجه خود را بر روی جبل الطارق یهود،
که از تجارت بی نقص و سؤال برانگیز دان آرام سرچشمه میگرفت، قرار دادند.
آشوبگران خانهی او را غارت کرده و انبار او را نیز به آتش کشیدند. در سال
1854، شخصیتی غیر عادی از اشرافان آمریکایی- فرانسوی به نام سوفی بارب
مقدار قابل توجهی دارایی و ملک و املاک برای جامع یهودی آتن از خود به جای
گذاشت. یهودیان آتن در موقعیتی نبودند که آن را طلب کنند، به هر حال، هیچ
قسمتی آن را دریافت نکردند.
علیرغم این ناامنی موجود در جامع، جامعه در اواخر دهه 1800 به خوبی
بنیانگذاری شده بود. آتن قانوناً در سال 1885 سازماندهی شد و امتیاز رسمی
آن در 1889 واگذار گردید. یک پرستشگاه یهود در سال 1904 ساخته شد و به
عنوان ایتس حییم در سال 1906 اختصاص داده شد. در دهه 1940، پرستشگاه بیش
از 3000 نفر را در خود جای داد.
مکانهای توریستی یهودیان
به سختی حدود 3000 تن از 5000 تن یهودی موجود در یونان، در آتن زندگی
میکنند. آتنیها یک مدرسه پرستاری از پایه ششم، یک مرکز جوان یهود و دو
پرستشگاه یهود، به نامهای رومانیوت و سفارادی ایجاد کردند. آتن همچنین
میزبان هیئت مرکزی جوامع یهودی در یونان میباشد، بدنه حکومتی جوامع یهودی
یونان.
یکی از معروفترین مکانهای توریستی یهودیان در آتن، موزه یهودی یونان
میباشد که در «نیکیس 39» واقع شده است. موزه شامل تاریخ یهودیت از نواحی
آناتولیا تا ونیز و همچنین تاریخ کلی این نواحی است. موزه شامل البسه
یهودی، صنایع دستی و عکس میباشد. همچنین دو بخش شامل پرستشگاه بازسازی
شده از پاتراس و یک اتاق نمایشگر بخش داخلی خانه یهودی در بخش شرقی یونان
در زمان حکمرانی ترکها میباشد.
در بازار خرید موجود در زیر دژ ، بقایای پرستشگاه قرن پنجم وجود دارد که
از روی حکاکیهای منورا و لولا قابل تشخیص است. با این میتوان خود را در
انتهای معبد افستو که لیکابتوس هیل در سمت چپ و آکروپولیس در سمت راست قرار
دارد تصور کرد.
در ناحیه موناستیراکی ، یک بازار کوپک وجود دارد که در آن دستفروشان کفش،
کتابهای قدیمی و دیگر چیزهای عجیب غریب به همراه موسیقی هماهنگ در متن،
میفروشند. این بازار به نام یسوروم معروف است که از یک خانواده یهودی از
استانبول که صاحب یک مغازه بنجل فروشی در همین مکان بودند گرفته شده است.
میتوان همچنین در اینجا پرستشگاه باستانی در آتن و نیز سه قبرستان یهودی
را یافت. یک قبرستان در حومه نیکیا ، پیره که در آن مقبره هولوکاست وجود
دارد.
دومین جامعه بزرگ یهودی در یونان از 1300 یهودی در تسالونیکی تشکیل شده
است. جوامع سفارادی و رومانیوت هر دو از جوامع ثروتمند یهود بوده و از یک
خادم یهودی، یک خاخام، یک قصاب بر طبق شریعت یهود، یک مدرسه، یک انجمن
مرکزی، سازمانهای مختلف و یک خانه قدیمی محافظت میکند. اعضا جامعه به
تدریج مقالات و نمایشگاهها و کنسرتها را برنامهریزی میکنند.
تفرجگاه موجود در جوار اسکله تسالونیکی شامل جای تفریحی است که خمیدگی
ساحل را تا دریا کنار دنبال میکند که در مرز بخش یهودی قرار دارد. کمی
دورتر از برج سفید در تفرجگاه، خیابان واسیلیسیس اولگاس قرار دارد که
چندین خانه و ویلا از یهودیانی که در اوایل قرن در آنجا ساکن بودند قرار
گرفته است. در نزدیکی خیابان سادی لوی قرار دارد که به نام یکی از اولین
ناشران روزانه در تسالونیکی نامگذاری شده است. در قسمت شمالی آن، در تقاطع
خیابانهای پاپاناستاسیو ، کاراکاسی ، پریآمو ، میدان یهودی مارتیرز قرار
دارد، یک پارک با لایههای سنگفرش، سرازیری و زمین بازی.
در ایراکلیو 24 در تسالونیکی، پرستشگاه ید لی زیکرون برای انجام خدمات
روزانه وجود دارد. در روی دیوارهای آن لیست تمامی پرستشگاههایی که بعد از
1378 تاسیس شدند وجود دارد. بالای پلهها مرکز مطالعات تاریخی برای یهودیان
سالونیکا و صنایع دستی یهودیان وجود دارد.
در خیابان سینگرو 35-37 ، یک پرستشگاه که توسط خانوادههای اهل موناستیر
در سال 1937 تاسیس شده وجود دارد. اینجا مرکز زندگی کلیمیها در زمان جنگ
بوده است. مکان دیگر جنگ جهانی دوم خانهای است که در نزدیکی ایستگاه راه
آهن قرار دارد که توسط بارون دو هرش در سال 1880 ساخته شده است و به عنوان
آغل از آن استفاده میشده است.
[1] - Javan
[2] - Herodotus
[3] - Xerxes
[4] - Alexander
[5] -Hellenistic
[6] - Hellenist
[7] - Aegean
[8] - Maccabean
[9] - Antiochus
[10] - Jerusalem
[11] - Judas Maccabee Hasmonean
[12] - Seleucid
[13] - Hellenized
[14] - Hellenistic
[15] -Alexandria
[16] - Antioch
[17] - Maccabees
[18] - Philon (c. 30 B.C.E.–c. 45 C.E.)
[19] - Sparta
[20] - Delos
[21] - Sicyon
[22] - Samos
[23] - Rhodes
[24] - Kos
[25] - Gortynia
[26] - Crete
[27] - Thessaly
[28] - Macedonia
[29] - Aetonia
[30] - Attica
[31] - Corinth
[32] - Argos
[33] - Cyprus
[34] - Paul
[35] - Thessaloniki
[36] - Veroia
[37] - Athens
[38] - Corinth
[39] - Romaniot
[40] - Minhag Romania
[41] - Byzantine
[42] - Thebes
[43] - Crete
[44] - Tanach
[45] - Ashkenazi
[46] - Crusaders
[47] - Thessaloniki
[48] - Ottoman Turks
[49] - Constantinople
[50] - Byzantine
[51] - Sephardic
[52] - Thessaloniki
[53] - Marranos
[54] - Yoannina
[55] - Chalkis
[56] - Sephardi
[57] - Ladino
[58] - Hellenization
[59] - Hellenization
[60] - Otto I
[61] - Max Rothschild
[62] - Gibralter
[63] - Don Pacifico
[64] - Sophie Berbe
[65] - Etz Hayyim
[66] - Patras
[67] - Acropolis
[68] - Lycabettus Hill
[69] - Monastiraki
[70] - Yusurum
[71] - Nikea
[72] - Pireaeus
[73] - Holocaust
[74] - Papanastassiou
[75] - Karakassi
[76] - Priamou
[77] - Yad L’zichron
[78] - Monastir
[79] - Baron de Hirsch
|