تاریخ اولیه
در
قرن هفتم م. خیلی از یهودیان اهل یونان، بابل، ایران، و خاورمیانه و نواحی مدیترانه
به قفقاز و فراتر از آن مهاجرت کردند. از اواسط سالهای آغازین، بازرگانان یهودی
(که در زبان عبری به holkhei Rusyah (مهاجران روسیه) به معنی مسافران روسیه معروف
بودند)، از طریق سرزمینهای اسلاوی و خزر به چین و هند سفر کردند. در طول اولین
نیمه از قرن هشتم، دی خِزِرها به یهودیت مبدل شد. پادشاهی خِزِر به یک پادشاهی
یهودیت مبدل گردیده بود. برخی از نویسندگان ریشه و اصل یهودیان اشکنازی را در این
تغییر حکومت خِزِر دنبال میکنند. تاثیر تغییر حکومت خزر به یک حکومت یهودی به
میزان قابل توجهی میتواند موضوع مطالعات ناشران و نویسندگان عصر حاضر باشد.
پادشاهی خزر یهودی را میتوان به ادبیات باستانی روسیه به عنوان «سرزمین یهودیان»
معطوف ساخت. همچنین یهودیانی در آن زمان بودند که در کیف (اوکراین امروزی) زندگی
میکردند، و منابع تاریخی روسی «دروازه یهودیان» در کیف را یادآور میشود. مسـتندات
تاریـخی بحث و جـدل میــان یهودیان کیف و روحانیون مسیحی را در خود حفظ کرده است.
همچنین مستنداتی وجود دارد که حاکی از روابطی بین یهودیان کیف و یهودیان حاضر در
بابل و غرب اروپا دارد. به هر حال حمله مغولها رنج و سختی بسیاری بر یهودیان ساکن
روسیه در آن زمان وارد ساخت.
قرن
چهاردهم
در قرن چهاردهم، لیتوانیها کنترل غرب روسیه را بر دست گرفتند، و در اواخر قرن
چهاردهم این بخش به جوامع یهودی اعطا شده و تحت کنترل آنها درآمد. در طول این دوره
بود که خیلی از یهودیان به اوکراین و بخشهایی از غرب روسیه مهاجرت کردند. در سال
های 1648-1649، کشتارهای همگانی برخی از یهودیان را به نابودی کشاند، و این کشتارها
برای چندین قرن ادامه یافت. در قرون 19 و20، یهودیت روسی متصل به یهودیت لهستان و
لیتوانی بود، که این امر به دلیل پیوسـتن لهستان به روسیه، و ایجاد اتحاد جماهیــر
شوروی در قرن بیستم بود.
یک حکم در سال 1791 تایید کرد که یهودیان روسی در ناحیهای که از لهستان به روسیه
متصل شده زندگی کنند، و به آنها اجازه داد که در آنجا مسکن گزینند. پیروزیها و
فتوح بعدی منجر به ایجاد ناحیهای معروف به The Pale of Settlement (قلمروی محصور)
گردید، که در 1791 منجر به جدایی مسکوییها از یهودیان گردید.
در بین قرون 16 و 18، یهودیان حتی به صورت غیر قانونی وارد روسیه شدند، و با مجوز
لیتوانی و یا لهستان، به منظور تجارت اقدام به این عمل کردند. برخی از جوامع کوچک
یهودی، علیرغم تبعید و رانده شدن هنوز وجود دارند، و این امر به این خاطر است که
یهودیان نقش مهمی را در تجارت ایفا میکنند. موقعیت اقتصادی یهودیان با محدود شدن
آنها به Pale of Settlement (قلمروی محصور) بدتر گردید. وقتی که آنها تحت نظارت
روسیه درآمدند، این جوامع به دلیل بار سنگین مالیاتی تضعیف گردیدند. به این صورت
جامعه غنی یهودی به سوی یک زندگی پر از فقر رهسپار شد.
در طول دوران به قدرت رسیدن روسیه، مجادله بین Hasidim (حسیدیم) و Mitnagdim
(مِتنَگِدیم ،گروه مخالف حسیدیم) افزایش یافت. این درگیریها منجر به دستگیری یکی
از رهبران اصلی جنبش Hasidic (حسیدی)، به نام Shneur Zalman (شِنِئُور زلمان)
گردید، که در سال 1798 به سن پترزبورگ منتقل شد تا در آنجا مورد بازجویی قرار گیرد.
علیرغم مخالفتها، «دادگاههای» Hasidic (حسیدی) و Mitnaggedic yeshivot (یشیواهای
میتنَگدیم) با یکدیگر ادغام شدند تا یک فرهنگ یهودی جدید و متنوع را ایجاد کنند.
سلطه نیکولاس اول و الکساندر دوم (1825-1881)
امپراتور نیکولاس اول (دوره حکومت: 1825-1855) تلاش کرد تا تمامی یهودیان حاضر در
روسیه و بخشهای تحت سلطه خود را نابود کند، که این قضیه بخشی دردناک و تاریک در
تاریخ یهودیان اروپا میباشد. در 1825، او دستور داد تا جوانان یهودی، با سن 12
سال، بالاجبار به خدمت ارتش روسیه درآیند. خیلی از این جوانان توسط «غارتگران»
ربوده شدند، بدین منظور که آنها سالهای مهم جوانی خود را در ارتش روسیه سپری کنند،
و در حقیقت سرشت آنها در آن محیط شکل بگیرد. برخی از یهودیان از شرایط آزاردهنده
موجود گریختند.
در دهه 1840، یک شبکه از مدارس به خصوص برای یهودیان ایجاد گردید، از آنجایی که
آنها از فرصتی که در جهت مطالعه و تحصیل در مدارس معمولی اختیار داشتند بهرهای
نبرده بودند. هزینه این مدارس، توسط عوارض به خصوصی که به یهودیان تحمیل شده بود
پرداخت میشد. در سال 1844، یک حکم جاری گردید که معلمان این مدارس باید شامل هم
مسیحیان باشند و هم یهودیان. جامعه یهود مشاهده کرد که دولت در این تلاش است تا از
طریق این مدارس، نسل جوان را به سمت غیر روحانیت و دنیوی بودن هدایت کند. ترس آنها
بیپایه و بیخود نبود، از آنجایی که حکم استفاده از معلمان مسیحی نشان دهنده این
امر بود که، «هدف از تعیلم و تربیت یهودیان این بود که آنها را به مسیحیان نزدیکتر
سازند، و از این طریق عقاید خطرناک آنها را که تحت تاثیر Talmud (تلمود) هستند را
ریشه کن کنند».
در سال 1844، جوامع لهستانی شکل، منحل گردیدند، اما آنها با ساختاری همگانی جدیدی
جایگزین شدند. قانون به گونهای برقرار گردیده بود که یهودیان را از رشد، پرورش
پئُوت (pe’ot) (بلند کردن موهای شقیقه) و پوشیدن لباسهای سنتی باز میداشت.
نیکولاس اول سپس یهودیان را به دو گروه تقسیم بندی کرد، «مفید» و «غیر مفید».
بازرگانان پولدار و آنهایی که برای امر بازرگانی ضروری بودند به عنوان «مفید» در
نظر گرفته شدند و بقیه افراد باقی مانده به طور کلی به عنوان گروه «غیر مفید»
بودند. این دستور باعث ایجاد مخالفتها در جوامع یهودی حاضر در غرب اروپا و در
سراسر جهان گردید، اما به هر حال در سال 1851 این امر صورت پذیرفت. این دستور با
جنگ Crimean (کریمه) به میزانی به تعویق افتاد، اما تنها حاصل این جنگ افزایش نرخ
بچه دزدی و ربودن افراد بزرگ سال به منظور خدمت سربازی بود، که غالبا دیگر این
افراد توسط کسی پیدا و یا دیده نمیشدند.
سلطنت
الکساندر دوم (1855-1881) به رفتارهای خشن و نامناسب با یهودیان پایان بخشید، اما
با این حال سیاستهای جدید اجرا گردید تا از ادغام یهودیان اطمینان حاصل گردد. در
حالی که یهودیان شروع به خارج شدن از Pale of Settlement (قلمروی محصور) کردند، به
آنهایی که تحصیلات دبیرستانی روسی داشتند حق و حقوق بیشتری اعطا گردید، که باعث
افزایش نام نویسی یهودیان در مدارس روسی گردید. این امر باعث افزایش ادغام (با
مسیحیت) گردید.
به هر حال در سالهای بین 1850 و قرن نوزدهم، جمعیت یهودیت در روسیه به دلیل افزایش
زاد و ولد و کاهش نرخ مرگ و میر افزایش چشمگیری داشت. در سال 1850، تعداد یهودیان
حاضر در روسیه در حدود 2.350.000 نفر بود، در حالیکه این رقم در قرن 19 تقریبا دو
برابر گردید و به تعداد 5.000.000 نفر رسید. به دلیل افزایش نرخ تولد، رقابت در
کارهای سنتی یهودی افزایش یافت. افزایش رقابت به گسترش طبقه کارگری و طبقه با کلاس
بالا منجر گردید. افزایش رقابت منجر به گوناگونی در اقتصاد گردید. گروههای کوچک
یهودیان برجسته و دارای قدرت در صنایع بانکی شدند، و شروع به نفوذ در حیطه
دانشگاهی، علم و دانش، موقعیتهای حرفهای (وکیلها، دکتران، دانشمندان، نویسندگان)
کردند. رهایی از آن فقر و بردگی نیاز برای داشتن سرزمینها را افزایش داد، از این
رو دولت از تشویق برای قراردادهای کشاورزی روسی بازایستاد. این کمیابی در زمین باعث
شد تا جوامع یهودی به دیگر بخشهای سلطنت روسی مهاجرت کنند.
جنبش روشنفکری Haskalah (هسکالا) در روسیه
برخلاف غرب اروپا، haskala، یا روشنفکری یهودیان، از فرهنگ و ارزشهای یهودیان
محافظت کردند حتی زمانی که جامعه یهودی در حال تغییر از بافت مذهبی خود بود.
در سال 1881، امپراطور الکساندر دوم ترور شد، و شرایط برای یهودیان بدتر گردید. این
ترورها باعث ایجاد شورشهای بسیاری گردید، و شرایط در روسیه پر هرج و مرج و بحرانی
شد. یهودیان سرزنش میشدند. کشتارها افزایش یافت، که بیشتر شامل غارت و دزدی بود
ولی برخی از آنها شامل قتل و جنایت و سواستفاده جنسی نیز میشد. یهودیان را از
زندگی در روستاها منع کردند، و تعداد یهودیانی که در مدارس سکولار درس میخواندند
به 10 درصد در Pale of Settlement (قلمروی محصور) و 3- 5 درصد در جاهای دیگر کاهش
یافت. این مغایرت شرایط یهودیان را در جامعه روسیه سختتر کرد. در سال 1891،
یهودیان بر طبق برنامهای مشخص از مسکو رانده و تبـــعید شدند
و رسانه شروع به تبلیغات منفی علیه یهودیان کرد.
وقتی که نیکولاس دوم(1893-1918) روی کار آمد، شرایط برای یهودیان بدتر گردید، از
کشتار Passover (پسح) در سال 1903، کشتارها به یکی از سیاستهای دولت مبدل شدند که
این امر در اکتبر 1905 به اوج خود رسید. در سال 1912، یک قانون جدید تصویب گردید
که، حتی بچههای بزرگ یهودیان که به عنوان افسرهای ارتش خدمت میکردند، علیرغم
خدمات زیاد یهودیان و میراث به جا مانده آنها در ارتش، منع گردیدند. آماری از سال
1897 نشان می دهد که یهودیان روسی (تعداد 5189400)، 4 درصد از کل جمعیت روسیه را
تشکیل میدادند، که این رقم نیز شامل نصف جمعیت کل یهودیان جهان بود.
جنگ
جهانی اول
با ظهور جنگ جهانی اول، یهودیان روسی احساس کردند که نقش خود را در جامعه
پررنگتر کنند، در دفاع از روسیه کمک کنند. بیش از 400000 یهودی در خط پشتیبانی
آماده جنگ بودند، و حدود 80000 در خطوط جبهه جنگ در حال نبرد بودند. نبردها در Pale
of Settlement (قلمروی محصور) رخ داد، جایی که میلیونها یهودی در آنجا زندگی
میکردند. با این حال وقتی که ارتش روسیه شکست خورد، ارتش روسیه یهودیان را سرزنش
کرد، و آنها را به متهم به جاسوسی برای آلمانها کرد. یهودیها حتی ربوده شدند تا
از آنها برای جاسوسی استفاده گردد. به مدت کمی بعد، اخراج و تبعید حجم عظیمی از
یهودیانی که در نزدیکی جبهه جنگ زندگی میکردند سازماندهی شد. در ماه ژوئن سال
1915، یهودیان از بخش های شمالی لیتوانی و Courland (کورلند) رانده شدند.
یک ماه بعد، استفاده از حروف و علائم عبری در نقاشی و نوشتن ممنوع گردید، و نوشتن
به هر دو زبان عبری و Yiddish (ییدیش) امکان ناپذیر شد. عقیده غربی به مخالفت در
زمینه فرقگذاری علیه یهودیان پرداخت، که این امر باعث مشکل و سختتر شدن خرید وام
از کشورهای غربی گردید.
پیروزیهای اتریش و آلمان در سال 1915 حدود 2.260.000 یهودی (40 درصد از یهودیان
روسی) را تحت قانون ارتش درآورد. این یهودیان از سواستفادههای سلطنتانه رهایی
یافتند، اما همچنین از خانواده و همسایگانشان جدا شده بودند. در روسیه، نشریات سکوت
اختیار کرده بودند، و جوانان یهودی به سربازی اعزام شده بودند. هنوز یهودیان باقی
مانده در شرق اروپا از یهودیت روسی فاصله داشتند که به تحول اجتماعی منجر میشد، و
برروی تمام وجوه یهودیت در شرق اروپا تاثیر گذار بود.
انقلاب فوریه
در اوایل ماه مارس 1917، نیکولاس دوم تخت و پادشاهی را واگذار کرد و به 300 سال
قانون Romanov (روُمانوُو) پایان بخشید. یک دولت موقت جایگزین آن گردید. در 16 مارس
1917، این دولت موقت تمامی محدودیتهای حاکم بر یهودیان را منحل کرد. یهودیان قادر
بودند که به هر موقعیتی موجود در جامعه دسترسی داشته باشند، و در معرض آزادیهای
تازهبنیان قرار گرفتند. با توجه به آزادیهای اعطا شده به یهودیان، انقلاب شاهد
حمایتهایی عظیمی از جانب یهودیان بود. یهودیها در هر جنبهای از زندگی انقلابی
سیاسی فعال بودند، و توانستند جایگاه رهبری را در چندین جناح بدست آورند. آزادیهای
تازهبنیان همچنین این اجازه را به یهودیان میداد تا به سیاستهای ملیتی یهودی قدم
بگذارند. کمی بعد، روسیه با یک جنگ داخلی مواجه گردید که تا سال 1921 به طول
انجامید.
تحت کنترل شوروی
هنگامی که کنترل مرزهای روسیه شوروی تشدید شدند، عدهای زیادی از یهودیان که
قبلاً تحت کنترل روسیه بودند، خود را خارج از کنترل امپراطوری شوروی یافتند، تنها
در حدود 000/500/2 یهودی تحت کنترل شوروی باقی ماندند. بلشویکها ضدیت با یهودیان
را رد کردند و محدودیتهای مدنی یهودیان را فرو ریختند.
بلشویکها با استفاده تأثیر یهودیان متفق و بانفوذ شروع به جذب یهودیان به عوان
تنها راهحل برای مشکلات یهودیان کردند. در سال 1926 یهودیان 4/4 درصد از افسران
ارتش سرخ را تشکیل دادند (بالغ بر 2 برابر نسبت به جمعیت عمومی) نخبگان یهودی نیز
در بازسازی اداری کشور شرکت کردند.
در حالی که آنها گروهی کوچک بودند ولی به بازسازی روسیه کمک کرده و تأثیرگذار
بودند، کمونیستها دستاندرکاران غیرمذهبی یهودی را به رسمیت شناختند تا بتوانند
سبب ایجاد تنفر نسبت به دین یهودیت، شوند. در ماه آگوست 1919 جوامع یهود منحل شد و
اموالی مصادره گشتند، مؤسسات و آموزشگاههای قدیمی مربوط به آموزش و پرورش و فرهنگ
یهودی مثل شیفیوت و چوبر تعطیل شدند. مطالعه زبان عبری ممنوع شد. در سال 1928 حتی
کتابهای مذهبی و تقویمهای یهودی ممنوع شد. در سال 1927 رهبر حسیدیم، ربی جی
اسندسون زندانی شد و سپس از روسیه اخراج شد ولی هنوز فعالیتهای مذهبی و زیرزمینی
همچنان ادامه داشت اما بعد از جنگ جهانی دوم صدها نفر از پیروان حسیدیم، روسیه را
به مقصد اسرائیل ترک کردند. محدودیتهای رو به رشد در زندگی مذهبی یهودیان سبب
تقویت صهیونیسم شد.
عفو آناتلی شارائکی در اتحاد شوروی یهودی
در طی جنگ جهانی دوم تلاش جهت آزار و اذیت یهودیان متوقف شد. هنگامی که جنگ
جهانی دوم آغاز شد یهودیان بخش مهمی از تلاش در بخش نظامی شوروی را ایفا کردند. نقش
آنها در خط مقدم بیشتر از دیگر گروههای ملی بود. در حالی که بسیاری از یهودیان
اتحاد جماهیر شوروی در هولوکاست آسیب دیده بودند افرادی که در روسیه زندگی میکردند
نجات یافتند، با این حال بعد از جنگ جهانی دوم تلاش جهت سرکوب نمودن یهودیان اتحاد
جماهیر شوروی از سر گرفته شد. تا موقع مرگ استالین در سال 1953 برخی یهودیان شوروی
در گولاک بودند و با سرکوبهای فیزیکی قابل توجهی مواجه شدند.
استالین در سال 1952 تعدادی از روشنفکران برجسته یهودی روس را در شب شعر شاعران به
قتل رساند.
حتی بعد از مرگ استالین تلاش جهت سرکوب کردن یهودیان و فرهنگ یهودی ادامه داشت.
کتابهای مذهبی یهودیان باید به کشور قاچاق میشد و همه تلاش میکردند تا کتابها
را مطالعه کرده و مقالات مذهبی را مورد استفاده قرار دهند. طبیعتاً این پنهانکاری
باعث شد فقط نفراتی محدود به زندگی یهودیان دسترسی داشته باشند. تعداد کمی از
یهودیانی که در این نوع زندگی مشارکت داشتند رفوسنیک نامیده میشدند و توسط مقامات
شوروی شدیداً مجازات شدند. تا سال 1965 فقط حدود 60 کنیسه در روسیه باقی ماند. تا
هنگامی که میخائیل گورباچف به قدرت رسید و سیاست گلاسنوست را به کار گرفت که
محدودیتهای یهودیان شوروی را کاهش داد، این اوضاع ادامه یافت.
سال 1980 و فراتر از آن
حتی پس از فروپاشی شوروی، روسیه یکی از بزرگترین جوامع یهودی در جهان است.
روسیه بعد از ایالات متحده، اسرائیل و فرانسه، چهارمین جمعیت بزرگ یهودیان را تشکیل
میدهد. مسکو و سنت پترزبورگ به همراه دیگر شهرهای بزرگ روسیه شامل هزاران یهودی
هستند.
جمعیت یهودیان روسیه به دلیل مهاجرت و کهولت سن رو به کاهش است. در زمان سقوط اتحاد
جماهیر شوروی میلیونها یهودی از روسیه و کشورهای شوروی سابق جان خود را از دست
دادند. ابتدا یهودیان به اسرائیل و ایالات متحده منتقل شدند. هر چند از سال 2000
مهاجرتها کاهش یافته است و برای احیای زندگی یهودیان در روسیه و اتحاد جماهیر
شوروی تلاشهای بسیاری صورت گرفته است.
کنیسه بزرگ کوران
در سال 2003 روسیه شبکهای از مدارس یهودی داشت که شامل 17 مدرسه، 11 مهدکودک و
81 مدرسه تکمیلی و حدود 7000 دانشآموز بود. همچنین 4 دانشگاه یهودی نیز وجود
داشت.
شهرهای بزرگ، یهودیان، کنیسهها و ربیها را داشتند. جنبش حسیدیم حَباد – لوباویچ
نقش مهمی در بازسازی زندگی یهودی ایفا میکند. حَباد در مسکو چهار مدرسه تأسیس کرده
است و طبقه هفتم آن یک مرکز اجتماعی برای یهودیان است. برنامه مطالعات یهودی به
درسهای دانشگاه افزوده شده است.
بسیاری از شهـرهای روسیه، روزنامه یهـــودی خود را با چاپ میرسانند و در دیگر
نهادهای فرهنگی، اجتماعی و مذهبی گسترش مییابند. مسکو دارای 5 کنیسه، 6 مدرسه
روزانه، یشیوا و رستوران کاشر است.
علیرغم رو به رشد مؤسسههای مذهبی در روسیه، با این حال پس از سالها بسیج شدن،
اکثر یهودیان روسی مذهبی نیستند و فقط از لحاظ رفتاری، قومی و فرهنگی موضوع را
مینگرند.
پس از امواج فراگیر مهاجرت در اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم در روسیه
حدود 700000-400000 یهودی وجود دارد که تقریباً 0.48 – 0.27 درصد از جمعیت روسیه را
تشکیل میدهند.
موزه یهودیان در مسکو
یکی از جوامع فعال یهودیان روسیه، در سن پترزبورگ قرار دارد. کنیسه¬ی بزر کورال
مسئول اکثر فعالیتهای فرهنگی در شهر است. سن پترزبورگ دو مدرسه یهودی روزانه و
یشیوا برای مردان و زنان دارد. یک آشپزخانه و سالن ناهارخوری کاملاً کاشر موجود است
که به شهروندان فقیر روزانه غذا میدهد.
همچنین کنیسه، خانهای را برای کودکان فقیر یا یتیم در جامعه ایجاد کرده است.
بسیاری از اعضای کنیسا متعلق به مرکز خیریهاند.
موزه جدید یهودیان، تلاش میکند تا سنتهای فرهنگی یهودیان و همچنین رسم و رسوم و
تاریخ روسیه را به حالت عینی به مردم یهودی نشان دهد و به عنوان مکانی برای گفتگو
در مورد موضوعاتی مثل تحمل، درک متقابل احترام و روابط بین فرهنگی استفاده میشود.
منابع :
1.Beyond the pale: The History of Jews inn Russia.
2.Federation of the Jewish Communities of Russia .
3.History of the Russian Federation February Revolution.