ترجمه
:سیما مقتدر
آبان 86
سورینام، کهنترین جامعه یهود امریکای لاتین
تا
قبل از سال 1667 میلادی «سورینام» به انگلستان تعلق داشت. اما این کشور در سال 1667
طی معاوضهای سورینام را به هلند منتقل نمود و نیویورک فعلی را در اختیار گرفت.
سورینام در سال 1954 یک قسمت مستقل و دارای حقوق یکسان با هلند بود که در نهایت در
سال 1975 میلادی استقلال کامل یافت.
جمهوری سورینام واقع در شمال شرقی امریکای لاتین، با جمعیتی بالغ بر 480000 نفر، از
تنوع مذهبی خاصی برخوردار است. در این جمهوری با وسعت 163265 کیلومترمربع، پیروان
ادیان الهی، هندوها و مکاتب دیگر در کنار یکدیگر زندگی میکنند و تنها جامعهی
یهود است که سعی در جلوگیری از اضمحلال خود دارد.
در
گذشتهای نه چندان دور در پایتخت این جمهوری به نام پاراماریبو، دو کنیسای بسیار
قدیمی وجود داشت که به واسطهی معماری ویژه و کف شنی خود، از شهرت خاصی برخوردار
بودهاند. اما چند سالی است که به علت سیر نزولی جامعهی یهود، کنیسای کوچک سفارادی
به نام «صدق و شالوم»، اجاره داده شده است. پس از انتقال کلیهی اشیاء مقدسه از
ساختمان، کنیسای مذکور به اجارهی یک شرکت کامپیوتری درآمد. از آن پس در این
ساختمان، یک کافی نت فعالیت دارد.
مسئول انجمن کنیسای دیگر بنام «نوشالوم» می گوید : «ساختمان کنیسا را به جهت درآمد
حاصله از اجارهی آن، در اختیار شرکت کامپیوتری گذاشتیم. جامعهی کوچکی چون ما از
عهدهی خرج دو کنیسا برنمیآید».
حدود 350 سال پیش مسـتعمرهی قدیم هلند یا به عبارتی سورینام فعلی، در حاشیهی
شمالی آمازون، محلی امن برای پناه بردن یهودیان تحت تعقیب شمرده میشد. اما در حال
حاضر، جامعهی یهود که کماکان زندگی خود را در این محل، امن و بیخطر میبیند به
علت مسائل مالی، با انحلال دست و پنجه نرم میکند.
یکی دیگر از مسئولین کنیسای «نوشالوم» میگوید : «ما قدیمیترین جامعهی یهود موجود
در امریکای شمالی، مرکزی و یا جنوبی شمرده میشویم اما این امر از نظر جامعهی یهود
دنیا، امری عادی به نظر میرسد و از آنجایی که هیچگونه کمکی دریافت نمیکنیم،
مجبور به تعطیلی کنیسای دوم شدیم».
از سال 1975 میلادی، همزمان با اعلام استقلال مستعمرهی هلند، تولید خالص داخلی
سالانه به طور محسوسی کاهش یافت. پس از آن، جمع کثیری از سکنهی «سورینام» و به
خصوص یهودیان، در پی استقلال به هلند گریختند و دیگر مراجعت ننمودند. این کشور
کماکان با نتایج حاصله از جنگهای داخلی در اواخر دههی هشـتاد و اوائل دههی نود
میلادی دست به گریبان است. مبارزه با مواد مخدر، مشابه با اکثر کشورها از جمله
مسائل مهم در این کشور محسوب میشود. علاوه بر آن، هرروزه بر میزان خشونت بومیان
علیه کارگران مهاجر برزیلی که در جستجوی طلا هستند، افزوده میشود.
اما در سورینام، برخلاف بقیهی کشورهای امریکای جنوبی که تنها در آنها پیروان
مسیحیت کاتولیک سکونت دارند، پیروان هر دین و آئینی در کنار یکدیگر به چشم
میخورند. یکی از تجار معروف یهودی ساکن پاراماریبو، در ارتباط با این موضوع
میگوید : «هیچیک از مذاهب با یکدیگر مشکلی ندارند، بلکه همهی مسائل، توسط
سیاستمداران ایجاد میشود».
تاریخ یهودیان سورینام به قرن هفدهم میلادی باز میگردد. در سال 1660 میلادی، جمع
کثیری از یهودیان قبل از هلندیها جهت گریز از دادگاه تفتیش عقاید در برزیل، به
سورینام گریختند. این یهودیان به زبان پرتغالی تکلم مینمودند. تعدادی از این
گریختگان متمکن شدند و عدهای نیز حتی بردهدار بودند. در جنوب پایتخت سورینام
منطقهای وجود دارد که به علت وجود آثار به جای مانده از کنیسای «برخاو شالوم»
(تاسیس شده به سال 1685 میلادی)، کماکان مورد توجه مورخین و زمینشناسان قراردارد.
در حال حاضر، 27 درصد از جمعیت سورینام را هندوهای معتقدی تشکیل میدهند که در
اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم میلادی به طور گسترده به این کشور مهاجرت
نمودند. این سیر عظیم مهاجرت، عملا هندو را به عنوان اولین مذهب در این کشور تبدیل
نمود. آمار پیروان دین اسلام نیز به علت تاریخ مستعمرات نسبتا بالاست . زیرا افراد
زیادی برای کار در شالیزارهای برنج و مزارع نیشکر از جزیرهی «جــوا» در اندونزی به
سورینام آورده شدند. در کنار پیروان مسیحیت پروتستان و آئین بودا، امروزه حدود 200
یهودی در سورینام سکونت دارند که از احترام خاصی نزد دیگر سکنه برخوردار میباشند.
از تفکرات ضد یهودی هیچ خبری نیست. تعداد زیادی از واژگان جاری در زبان محاوره، حتی
ریشه در زبان عبری دارند. به طور مثال، واژهی «ترف» به معنای خوراک حرام، ریشه در
لغت عبری «ترفا» دارد.
تنوع مذاهب در هیچ منطقهای قابل مقایسه با پاراماریبو، پایتخت سورینام نمیباشد.
در پاراماریبو انجمن نوشالوم و جامعهی اسلامی سورینام در مجاورت یکدیگر واقع
شدهاند. مسجد مسلمانان جزیرهی «جوا» نیز از میان یک صد مسجد موجود در این منطقه،
به عنوان بزرگترین مسجد شمرده میشود. کنیسای نوشالوم نیز در سال 1719 میلادی
تاسیس و پس از آتشسوزی در سال 1835 میلادی، مجددا بازسازی شده و در حال حاضر تنها
کنیسای دایر در این کشور محسوب میشود.
یکی از مسئولین بنیاد خیریه میگوید : «فرهنگ هریک از گروههای موجود برای ما محترم
است. درصورتی که در میان این گوناگونی فرهنگها بزرگ شویم هیچ سئوالی مطرح نمیشود
و وضعیت کاملا عادی خواهد بود. یکی از دوستان من هندو است، دوست دیگری دارم که
مسلمان و اهل جوا است. بدین ترتیب با گوناگونیها آشنا میشویم و هریک را ارج
مینهیم. در مناسبتهای مهم مثل جشن پسح، مسلمانان را دعوت میکنیم و در مناسبتهای
مهم آنها نیز دعوت میشویم».
پسح یا همان جشن خروج از مصر، بیشتر از هر مناسبتی باعث حضور یهودیان در کنیسا
میشود. جمع کثیری در مراسم دو شب پسح (ســـدر) در انجمن کنیسای نوشالوم حضور
مییابند. یکی از حضار که پدرش به عنوان سرباز از هلند به سورینام مهاجرت کرده است،
معتقد است که تنها فرد متمکن یهودی در سال گذشته فوت کرده و تقریبا بقیهی یهودیان
به جای مانده، اکثراً از وضعیت مالی خوبی برخوردار نیستند. اکثر متمکنین مهاجرت
نمودهاند و امکان استخدام یک رهبر مذهبی برای ما وجود ندارد.»
در گذشتهای نه چندان دور در مراسم شب شبات، 28 نفر در کنیسا حضور مییافتند و برای
مراسم عبادت صبحگاهی شبات، تنها 4 مرد شرکت مینمودند.
با توجه به سیر نزولی اعضاء انجمن که ناشی از پیر شدن جامعه و خروج از مذهب میباشد
و از طرفی به جهت تامین آینده این جمع کوچک، سالهاست که انجمن مذهبیون تندرو، تبدیل
به یک انجمن لیبرال شده است. اما اعتدال در عقاید، پوشانندهی همه مشکلات نیست.
تعداد اعضای انجمن در حال حاضر، 125 نفر میباشد. آیندهی یهودیت در سورینام،
مخاطرهانگیز است. اما رئیس انجمن سورینام هنوز قطع امید نکرده و میگوید: «درگذشته
یهودیان در سورینام با مشکلاتی روبهرو بودند. اما این کشور از قرن هجدهم به بعد از
صمیم قلب پذیرای ما بوده است. بدینجهت ساختمان کنیسای «صدق و شالوم» را هرگز
نخواهیم فروخت. شاید زمانی مجددا کنیسا شروع به فعالیت نماید. آینده برکسی روشن
نیست». |