انجمن کلیمیان تهران
   

رقص و پایکوبی گمراهان در برابر گوسالهء طلایی

   

ابراهیم سعیدیان (آریا)
تهران 1387

اُمَّتِ خسته زِ بیدادِ زمان
کلبه‌شان خِشت و گِلِ بی‌سایه‌بان

سال‌ها در وادی و در کوه و دشت
زار و سرگردان،زِ هامون می‌گذشت

همرهِ جادوگران و کافران
همنشینِ گمرَهان و ساحران

با هیاهویی عظیم و بس شگفت
اتّفاقِ جان‌گدازی درگرفت

کوره شد آماده و زرها شد آب
شد عیان،گوساله از زرهای ناب

شور و شوق و اشتیاقِ کافران
مُلحدان و زرگران و قِبطیان

بس صُراحی، خالی و ساغر به دست
جامِ مینا بر لبِ مردانِ مست

رقص می‌کردند زن ها پر فُسون
مستِ مِی ‌بودند و در راهِ جنون

جملگی ِ مؤمنان، گریان و زار
با دلی خونین،زِ خشمِ روزگار



مقاله های مرتبط:

 کلیمیان و ادبیات ایران

معرفی ابراهیم سعیدیان (آریا)


 



 

 

 

Back Up Next 

 

 

 

 

استفاده از مطالب اين سايت تنها با ذكر منبع (بصورت لینک مستقیم) بلامانع است.
.Using the materials of this site with mentioning the reference is free

این صفحه بطور هوشمند خود را با نمایشگرهای موبایل و تبلت نیز منطبق می‌کند
لطفا در صورت اشکال، به مسئولین فنی ما اطلاع دهید