چقدر
بايد بگذرد، تا آدمى بوى تن كسى را كه دوست داشته از ياد ببرد؟
چند روز؟ چند هفته؟ چند ماه؟ چند سال؟
از من بپرسى ميگويم هيچوقت، ميگويم دوست داشتنى كه از ياد بردنى نيست، حتى اگر
تا آخر عمر هم صبر كنى، دوست داشتنى از ياد نميرود، كه گفته از دل برود هر آن كه
از ديده برفت؟
به هيچ وجه اينگونه نيست. اويى كه بخواهد با رفتنش از دل هم برود، از همان اول هم
نبوده، از همان اول هم جايى در دل نداشته.كسى كه دوست داشتنى باشد تا عمر دارى در
يادت ميماند، تا نفس ميكشى با خاطراتش زندگى ميكنى، تا جان در بدن دارى از او
ياد ميكنى، عطر تنش در مشامات هميشگي است. ديگر هيچ وقت هيچ كس بوى او را نخواهد
داد، ديگر مشامات از عطر تنش پر نخواهد شد، حتى اگر كسى عطرى كه او ميزد را بزند،
حتى اگر خودت همان عطرى كه او ميزد را بزنى، باز هم بوى او را نخواهد داد. عطر تن
خودش بوده كه اين طور به رخت كشيده ميشده...
منتظر فراموشى نباش،تا آخرين نفست از ياد نخواهى برد، هيچ چيزش را، نه عطر تنش، نه
طرز نگاهش، نه مهربانى هايش، نه آغوش گرمش، و نه وجود آرامش بخشش، با هنرِ دل تنگ
كردنت، با هنرِ دوست داشتنى بودنش، با هنرِ خواستنى بودنش، و غم فراموش نشدنىِ
نبودش زندگى خواهى كرد...
استفاده از مطالب اين سايت تنها با ذكر منبع (بصورت لینک
مستقیم) بلامانع است. .Using the materials of this site with
mentioning the reference is free
این صفحه بطور
هوشمند خود را با نمایشگرهای موبایل و تبلت نیز منطبق میکند
لطفا در صورت اشکال، به مسئولین فنی ما
اطلاع دهید