شرگان
انورزاده
فعال اجتماعی
تابستان 1400
با هر
طلوع خورشید تابان طلایی، با شکرگزاری به درگاه خداوند مهربان، بیدار میشویم.
شکرگزاری برای آغاز روزی دیگر.
سپاس برای شروع داستانی دیگر، در روزی دیگر.
در ذهنمان، برنامهریزی میکنیم و امیدواریم که امروز هم روز خوبی باشد .
کارهایمان با موفقیت، به نتیجه برسد.
امروز هم خاطرات خوشی برایمان رقم بخورد و امروز هم قهرمان پیروز زندگی خود باشیم.
امروز، در محل کارمان، خوش میدرخشیم. امروز با دوست عزیزی، اوقات خوبی را سپری
خواهیم کرد.
امروز، به کارهای عقب افتاده خواهیم رسید. امروز، خبرهای خوبی برایمان خواهد رسید.
امروز، غذاهای متنوع و لذیذی خواهیم پخت.
امروز، به دیدن منظرهی زیبایی که در گوشهی ذهنمان، جا خوش کرده، میرویم و با
لذتی بیپایان، تماشایش میکنیم.
امروز، امروز، همین امروز عاشق میشویم. عاشق انسانهای خوب. عاشق هر نفسی که
میکشیم. عاشق لحظه به لحظهی زندگی. همین زندگی، که با افکارمان، برایمان قصه
میسازد.
|