انجمن کلیمیان تهران
   

طلاق: یک آسیب و زخم گاه ناگزیر

   

 

مرجان يشايايي
روزنامه‌نگار و کارشناس ارشد جامعه‌شناسي

پاییز 1401

 

مرجان یشایاییجامعه‌ی یهودی ایران جامعه‌ای سنتی است و به دلیل بافت در هم تنیده‌ی اجتماعی و روابط سنتی که قرنها در یک محدوده خاص قومی و مذهبی در جریان بوده، نسبت به تغییرات مقاوم است. این جامعه با کمک همین روابط به‌هم تنیده سنتی و مذهبی توانسته خود را در جریان تند رویدادهای به‌خصوص 150 سال گذشته در ایران که جریان مدرنیته آغاز شده، حفظ کند.
دیوار سنتی که ایرانیان یهودی طی قرن‌ها به دور خود ساخته‌اند، بی‌آنکه بخواهیم درباره کلیت آن نظر خوب یا بد بدهیم، در واقع سنگر روابط و باورهای سنتی آن‌ها بوده که یهودیان را به صورت جامعه‌ای بسته نگه داشته و حتی با وجود مهاجرت، این شرایط تا حدودی باقی مانده و همچنین روابط یهودیان ایرانی در کشورهای دیگر را تحت تاثیر قرار می‌دهد.
به دلیل همین دیوار فرهنگی و مذهبی و شرعی، تحولات دنیای جدید از جمله تغییرات در روابط خانوادگی و اصل تعریف خانواده و نوع حل و فصل روابط خانوادگی بسیار دیر در جامعه کوچک ما خود را نشان داده است. هر چند که بسیاری از ما بر این باوریم که مشکل همواره در زیر پوست جامعه خزیده، اما توان بیان نداشته است.
• طلاق
طلاق یکی از پرچالش‌ترین موضوعات اجتماعی در بین یهودیان ایرانی و سراسر جهان است. روحانیت یهودی که در برخی موارد جاری شدن احکام عرفی و رایج را به جای احکام شرعی پذیرفته است، درباره‌ی روند و دادن حق طلاق به هر یک از زوجین هیچ انعطافی نشان نداده و در بر همان پاشنه می‌گردد که ده‌ها و صدها سال قبل می‌گشته است.
بنای این قلم بر قضاوت درباره چند و چون ورود روحانیت یهودی در مسئله‌ی طلاق نیست، بلکه غرض نگاهی به جنبه‌های اجتماعی و فرهنگی طلاق است که در اکثریت موارد تبدیل به گره‌ای کور می‌شود.
• جنبه‌های فرهنگی: طلاق از دیرباز در فرهنگ یهودی امری نکوهش‌شده‌ بوده است و اعتقادات دینی و همین‌طور باورهای فرهنگی، آن را تا حد یک فروپاشی کامل نشان داده است. خوب یا بد، امروز دیگر نمی‌توان وجود اختلافات خانوادگی را نادیده گرفت و فکر کرد با ریش سفیدی و پادرمیانی می‌توان زوجی را وادار به ادامه‌ی زندگی تا پایان عمر کرد. اگر نخواهیم دگرگونی‌های جهان جدید را بشناسیم و با آنها همراه شویم، طوفان این جریانات ما را با خود خواهند برد.
پیشرفت‌ها در نقش اجتماعی زنان و امکان ادامه تحصیل و کسب درآمد مستقل و نیز امکان مهاجرت که افقی دیگر برای زندگی را برای دختران جوان باز کرده، باعث فاصله گرفتن زن یهودی از نقش سنتی خود شده و طبیعی است که دختران و زنان جامعه یهودی امروز دیگر با دلایل سنتی برای ادامه زندگی‌ای که بر وفق مرادشان نیست قانع نمی‌شوند.
در هر صورت، بر هم خوردن یک زندگی مشترک زخمی است بر زندگی هر دو طرف ازدواج و اگر فرزند یا فرزندانی هم در این بین باشند، بی شک این زخم، فرزندان را هم بی‌نصیب نمی‌گذارد و بحرانی را در کل خانواده و حتی بستگان دیگر ایجاد می‌کند.
ناممکن بودن طلاق بدون حضور و رضایت هر دو طرف که روزگاری بر مبنای اصل درست مشارکت زوج و زوجه در طلاق پایهگذاری شده بود، حالا با تغییرات دنیای مدرن و ناکارآمد شدن ابزارهای سنتی و ریش-سفیدی در حل مسائل خانوادگی، در بسیاری از موارد عملا به ابزار فشار و اعمال خشونت و حتی باج‌گیری بدل شده است.
پیشنهادهای هنگفت مالی برای دادن طلاق که اغلب از سوی مرد داده میشود، عملا خانواده‌ی طرف مقابل را به دادن باج مجبور میکند و سرمایهای که قرار است آینده‌ی فرزند طلاق گرفته را بسازد، باید تقدیم طرف مقابل شود.
تردیدی نیست که راه حل قطعی را در این یادداشت نمیتوان برای این مشکل قدیمی ارائه کرد، اما حتما باید برای پیدا کردن راه حل با اجماع نهادهای مسئول اقدامی کرد.
• زخم را بشناسیم نه این‌که انکار کنیم
پیشگیری بهتر از درمان است. در قدم اول باید به جوانان و نوجوانان‌مان یاد بدهیم، از نظرهای روانشناسی و مشاوره در طول زندگی کمک بگیرند و پیش از قدم گذاشتن در راه ازدواج، با کمک کارشناسان امکان خطا و شکست را به حداقل برسانند و با آگاهی پا به میدان دشوار زناشویی بگذارند. اما در صورت بروز اختلاف، بی‌تردید، اولین قدم در هر اختلاف زناشویی باید حل مشکل با مشارکت زن و مرد و با کمک کارشناسان صاحب صلاحیت باشد، اما این مهم با چند عامل مهم محقق می‌شود:
اول: زن و مرد هر دو بخواهند که از کارشناسان کمک بگیرند. متاسفانه تجربه نشان می‌دهد که زن و مرد یهودی ایرانی هنگام بروز مشکل‌های خانوادگی، در قدم اول به جای حل مشکل با کمک کارشناسان، به راه‌هایی می‌روند که اغلب مشکل را حادتر می‌کند. یا لجبازی می‌کنند، یا خشونت اعمال می‌کنند، یا دست به دامان فلان و بهمان کس می‌شوند، یا با نقل اختلاف خود البته به صورت یک‌طرفه در محافل اجتماعی می‌خواهند با ایجاد فضای آبروریزی، شریک زندگی خود را در تنگنا قرار بدهند و مجبور به تسلیم کنند.
• خشونت تنها فیزیکی نیست
همین‌جا بگویم که هدف از اعمال خشونت تنها خشونت فیزیکی نیست. خشونت کلامی مانند فحاشی، مسخره کردن و دست انداختن، تحقیر و تهدید یا حتی ترساندن و خشونت‌های اقتصادی که مانع از آزادی اقتصادی و رفاه در خانواده می‌شود و همینطور نقل قول‌هایی که طرف مقابل را بی‌آبرو می‌کند، همگی مصادیق خشونت هستند که اغلب در اختلافات خانوادگی از هر دو طرف دیده می‌شود و طلاق را بسیار آسیب‌زا و پرهزینه می‌کند. در جامعه‌ی یهودی ایران و جهان، داشتن حق انحصاری طلاق برای مرد و اعمال فشار از طرف زوج هم نوعی خشونت به حساب می‌آید.
• کار فرهنگی چیست؟
با توجه به رشد سریع تقاضاهای طلاق در جامعه‌ی یهودی ایران، دیگر نمی‌توان از کنار این مسئله به سادگی عبور کرد. اینکه زوج‌ها باید از هر راهی و مهم‌تر از همه از طریق مراجعه به مشاور کارآمد، بیشترین تلاش را برای حفظ یک ازدواج انجام دهند، البته گزینه بسیار درستی است. اما آنگاه که به هر دلیل، کار یک زندگی مشترک به طلاق می‌کشد، باید فرهنگ جامعه آنقدر رشد پیدا کرده باشد که این روند با حداقل آسیب به افراد خانواده طی شود.
نقش روحانیت یهودی و سایر ارگان‌های مدیریتی جامعه را می‌توان این‌گونه شمرد:
اول- دیدن مشکلی به نام اختلافات زناشویی و طلاق، و نه انکار و سرکوب آن.
دوم- وارد کردن کارشناسان به روند اختلافات خانوادگی و شناسایی نقش آنها در حل کردن این اختلافات یا طی کردن روند طلاق با کمترین آسیب.
سوم- کار فرهنگی بر جامعه برای پذیرش امری ناخوشایند که گاه گریزی از آن نیست. یکی از آسیب‌های جدی در روند طلاق در جامعه‌ی ما، دخالت‌ها و اظهارنظرهای اطرافیان است. این دخالت‌ها چه دلسوزانه باشد یا غرض‌ورزانه، در هر صورت دردی از خانواده‌ی بحران‌زده دوا نخواهد کرد. بنابراین، بهتر است به جامعه آموزش دهیم که در امر اختلافات زناشویی تا حد امکان و به‌خصوص بدون رضایت زوج و زوجه، دخالت نکنند.
 


 

 



 

 

 

Back Up Next 

 

 

 

 

استفاده از مطالب اين سايت تنها با ذكر منبع (بصورت لینک مستقیم) بلامانع است.
.Using the materials of this site with mentioning the reference is free

این صفحه بطور هوشمند خود را با نمایشگرهای موبایل و تبلت نیز منطبق می‌کند
لطفا در صورت اشکال، به مسئولین فنی ما اطلاع دهید