شرگان انورزاده
فعال اجتماعی
پاییز 1401
به
نظرم، زندگی کردن و چگونه زندگی کردن، به نوع نگاه ما بر میگردد.
تعامل ما با انسانها، دوستان، همکاران، خانواده، جامعه، همه و همه، نگرش ما را در
خود دخیل میکند و با خود به همراه دارد.
آنچه که فکر میکنیم، نقشههایی که برای زندگی می-کشیم، برنامهریزیمان برای حال
و آینده، همه و همه به طرز فکر و نوع نگاه ما بر میگردد.
اینکه در لحظهی قضاوت دیگران، حداقل کمی هم که شده، خودمان را در شرایطشان قرار
دهیم و اصلا قضاوتشان نکنیم.
اینکه ما مسئول و برنامهریز زندگی کسی نیستیم.
حتی در ارتباط با خود خودمان هم، مهرورزی با خویشتن خویش، بهتر از عناد است و
مهربان بودن با خودمان هم شاید حالمان را و حال دلمان را بهتر کند.
شاید اندیشیدن به صفات مثبت دیگران، کلید حل معمای ارتباطاتمان باشد.
یا اگر صفت مثبتی هم در شخصی پیدا نکردیم، لااقل فکر نکردن به شخص را که بلدیم.
نوع نگاهمان را عوض میکنیم و به این همه زیباییهای دیگر جهان فکر میکنیم یا به
صفات مثبت اشخاص دیگر.
این همه جنگ و جدل با خودمان و دیگران، به راستی برای چه؟
|