نشریه پرواز -
تیر 1391-
شماره30
به چشمام نگاه می کنم،
انگار که هزارتا چشمِ دیگه بهم زل زدن.
نمی تونم بفهمم رنگ پریدگیِ صورتم به خاطر چیه!
به صورتم دست می کشم، خیلی صافه اما به همون اندازه هم سرده.
فکرکنم لاغر شدم، به خاطر دَوَندگیه.
پشت سرم کلی چراغ روشنه و مردم می رن و می یان، انگار نه انگار که دارم نگاهشون می
کنم، انگار که توی یه دنیای شیشه ای
گیر افتادن و منم مال این دنیای مادی ام.
تا به خودم می یام، بلند می گم:
»آقا، قاب این آینه قشنگ نیست، چیزه دیگه ای ندارین؟«
ولی تو دلم می گم که مشکل قاب نیست، آدم توی آینه س.
فکرکنم اون هم از من خوشش نیومده و پشت آینه دنبال یه مدل دیگه می گرده.
|