نشریه پرواز -
تیر 1391-
شماره30
لایه
ها را ورق می زنم
تا به آنچه می خواهم برسم
حریص از یافتنم
شاید جرعه ای از روشنایی
شاید هم تکه ای از تاریکی را
رنگ به کمکم می شتابد
باز هم ورقی می زنم
هشیار و مست
فاصله را کمرنگ می بینم
ناگاه از لای مشتی فرم و کالبد پوسیده ی
آبستره 1کارها
نمایان می شود
می کشمش بیرون
خودش است همان که خیانت را نمی شناسد
دروغ را شعار نمی دهد
و هرگز خود را نمی فروشد
|