نشریه پرواز شماره 51 آبان 1397
پیشگفتار
چند روز قبل مشغول گشتوگذار در اینترنت بودم که به یک موضوع نه چندان قابل طرح در
جامعه برخوردم، در واقع موضوعی که برخلاف اهمیتش از نظر بهداشتی و مهم تر از آن
اجتماعی خیلی با احتیاط و محافظهکارانه در موردش صحبت میشود، یکی از چندین موضوع
این چنینی در جامعه ی ما و جوامع مشابه.
موضوع راجع به بهداشت قاعدگی خانمها و اینکه یک روز به نامش ثبت شده، بود؛ البته
این نوشته در مورد این مسأله ی به خصوص نیست ولی شامل آن هم میشود.
تابو
میتوان
گفت تابو همهی کارها و رفتارها و گفتارهایی است که انجام یا عدم انجام آنها از
نظر اکثریت جامعه خصوصا قشر سنتی، ناپسند یا ناخوشایند به نظر میرسد و طبعا در
مناظر عمومی به آن ها پرداخته نمیشود یا کمتر پرداخته میشود. از اتفاقات مشترک در
زندگی همه ما خجالت کشیدن از طرح بعضی مسائل در حضور سایرین خصوصا بزرگترهاست؛
چیزی که به طور شایع در بسیاری از جوامع خصوصا جامعه و مملکت ما رخ داده و خواهد
داد تابوی مطرح کردن سوالاتی در مورد بلوغ، تولید مثل، روابط زن و مرد و امثال
اینهاست. ولی کار به همین جا ختم نمیشود و تابوها در بسیاری از اتفاقات روزمره
جلوی ما قد علم میکنند. برای مثال بارها این جملات را شنیدهایم:
- روی حرف بزرگترت حرف نزن!
- دختر که بلند نمیخنده!
- این لباس مناسب این موقعیت نیست!
امثال این جملات به قدری زیادند که شاید قابلیت کتاب شدن داشته باشند و نکته این
جاست که همهی این جملات ریشه در فرهنگ، آداب و رسوم و دین و مذهب ما دارند و سوال
مهم اینکه آیا شکستن این تابوها صحیح بوده و به نفع ماست یا نه؟ آیا ریختن قبح یک
سری از کارها (اگر واقعا قبحی در کار باشد) باعث پیشرفت ما رو به جلو میشود یا
باعث و بانی انحطاط جامعه؟
تابوشکنی چیست و تابو شکن کیست!؟
در جوامعی که تابوها بسیار دست و پا گیر یا مسأله ساز می شوند عدهای از
روشنفکرهای آن جامعه که اغلب هم از نسل جوان هستند با مطرح کردن و عادی سازی این
تابوها سعی در بی اثر کردن آن ها داشته و همانطور که گفته شد تلاش میکنند قبحشان
را از بین ببرند.
آیا همهی تابوها بد هستند و آیا همهی تابوها باید شکسته شوند؟
متأسفانه تابوشکنی یک شمشیر دولبه است و همیشه در کنار جریان روشنفکر جامعه یک سری
روشنفکرنما هم وجود دارند که نه تنها تابوهای غلط را از بین نمیبرند بلکه با انجام
و تشویق افراد به یک سری رفتار ناهنجار باعث رواج آنها در جامعه و آسیب به جامعه و
بدتر از آن بی اثر شدن تمام تلاش قشر روشنفکر برای از بین بردن تابوهای نادرست
میشوند که البته مسلما این کار نه تنها تابوشکنی محسوب نمیشود، بلکه یک هنجارشکنی
است؛ برای مثال تشویق قشر نوجوان به انجام رفتارهای پر خطر (مثل کشیدن سیگار یا
انجام روابط جنسی محافظت نشده) شاید در نگاه عدهای هیجانانگیز و منجر به ایجاد
تجربه باشد ولی در عمل خطرناک، تهدیدکننده ی سلامت و حیات بوده و با نتایج اغلب
ناخوشایند همراه است. در نقطه ی مقابل آموزش محافظت در برابر رفتارهای پر خطر در
مدارس (مثلا آموزش نه گفتن در برابر خواسته های مذموم و یا آموزش استفاده از وسائل
محافظتی در روابط جنسی) که اگرچه مخالفان بسیاری دارد که معتقد هستند باعث »باز شدن
چشم و گوش بچه« میشود ولی اغلب با نتایج مثبت همراه بوده و باعث محافظت از خود فرد
و جامعه میشود.
تابوها چگونه به وجود میآیند و چگونه از بین میروند؟
زیگموند
فروید معتقد بود که انسانهای اولیه در دستههایی زندگی میکردند که یک نر مسلط
(پدر خانواده) مادههای آن دسته را تحت تسلط داشت وقتی پسران این پدر بالغ شدند
برای اینکه جای پدر را بگیرند، او را کشتند و گوشت او را خوردند (در واقع پدر را
قربانی کردند با این تصور که این قربانی منجر به قدرتمند شدن آنها میشود) بعد از
مدتی پشیمان شدند و نمادی را جایگزین پدر کردند (و آن را توتِم نامیدند) و همچنین
قوانینی بین خود وضع کردند مثلا هیچ کس حق خوردن توتم را ندارد و نباید اعضای یک
دسته با هم ازدواج کنند، این قوانین تابو نامیده شد.1 همانطور که فروید معتقد بود
تابوها ریشه در یک سری از اعتقادات مذهبی، ملی ، فرهنگی و سنتی دارند و البته طی
سال های طولانی و به تدریج به وجود میآیند و به همین دلیل هم از مقاومت بالایی در
مقابل تابوشکن ها و مقو له ی تابوشکنی برخوردارند. برای مثال تضییع حقوق زنان در
بسیاری از جوامع به دنبال سالها مرد سالاری و قدرت داشتن مردها و اتفاقا همکاری
بسیاری از زنها در جااندازی این قضیه اتفاق افتاده است؛ مثلا در بسیاری از کشورها
حق رأی زنان یک مقوله ی غیرمعقول محسوب میشده و سالهای طولانی برای مقابله با این
طرز تفکر و احقاق این حق صرف شده و همچنان نیز صرف میشود.
روش
دیگر به وجود آمدن تابو به دنبال ناآگاهی نسبت به یک مسأله در گذشته و بقای آن تابو
حتی با وجود آگاهی پیدا کردن نسبت به نادرست بودن آن است. بسیاری از مسائل خصوصا در
حیطه ی زیستشناسی انسان به علت ناآگاهی از پروسهای که در بدن رخ میدهد به عنوان
اتفاقات زشت و کریه و بعضا با عنوانهای نجس، ناپاک و امثال اینها شناخته میشود و
متأسفانه در بسیاری از تریبونهای رسمی و غیر رسمی نیز آموزش داده میشود.
مثلا در همین مورد قاعدگی خانمها تصور بسیاری از افراد دفع خون »کثیف« بوده و از
این دوره به عنوان دورهی ناپاکی (و کلمات و جملات مشابه و به مراتب ناخوشایندتر)
یاد میکنند در حالی که محیط تولیدکننده این خون - یعنی دیوارهی رحم - یک محیط
کاملا استریل بوده و از نظر علم پزشکی در صورت سلامت فرد هیچ جزء آلودهای در این
محیط تولید و از آن خارج نمیشود.2
تابو یا هنجار؟ بشکنیم یا نه؟
اولین مشکلی که در برابر تابو و تابوشکنی خودی نشان میدهد این است که گاهی از
اوقات تشخیص یک تابو از یک هنجار خوب ساده نیست و اغلب نظر اکثریت یک جامعه است که
این دو را از هم افتراق میدهد و ممکن است علیرغم نتایج مفیدی که شکستن آن تابو
دارد از نظر خیلیها هنجارشکنی به نظر بیاید و مانع این کار شوند.
اما نکتهای که مهم است ارزیابی سود و زیان این تابو و شکستن آن برای یک جامعه است
که البته باز هم کار سادهای نیست و نیاز به کارشناسی و بررسی تخصصی دارد.
سخن آخر
آنچه که از نتیجهی این بحث انتظار میرود نه تصحیح کامل فرهنگ تابو و نه
یادگیری روش های تابوشکنی است که هر کدام نه در یک مقاله ی مختصر که در چند جلد
کتاب تخصصی نیز قابل نتیجه گیری نیست و نیازمند سال ها کار اساسی و کارشناسانه و
بدون تعصب است اما شاید بتوان با مطالعهی فراوان و استفاده از تجارب جوامعی که
قبلا پا در این راه نهادهاند، کنار گذاشتن تعصبات بیجا و استقبال از تغییرات مثبت
و در نهایت درک تفاوت بین نسلها و فرهنگها و احترام به آنها بتوان بهترین راه یا
حداقل راهی مناسب برای حل و تصحیح تابو پیدا کرد.
1- بر اساس کتاب توتم و تابو اثر زیگموند فروید
2- Williams Gynecology 2nd edition
|