نشریه پرواز شماره 53 تیرماه 98
گزارش یک دوران
سی سال زندگی یهودیان ایرانی
نویسنده: هارون یشایایی
ناشر: ماهریس، 1398
سال 87 در ملاقات با راو داوید شوفط – رهبر یهودیان ایرانی لُس آنجلس- وی گفت سلام
مرا به آقای یشایایی برسانید و بگویید تاریخ را بنویسد. در بازگشت موضوع را با او
مطرح کردم و یشایایی گفت که خود پیش از این در همین فکر بوده و در حال تدوین این
تاریخ است. امروز پس از بیش از یک دهه، این اثر منتشر شده و خلائی را که در این
حوزه (تاریخ پس از انقلاب) وجود داشت تا حدودی مرتفع نمود. حجم متن اصلی کتاب حدود
300 صفحه است که تقریبا اکثر وقایع اجتماعی جامعه ی کلیمیان پس از انقلاب 1357 (با
ذکر چکیده ای از گذشته ی پیش از آن) را پوشش می دهد. علیرغم حذف بیش از 100 صفحه ی
آن طی فرآیند ممیزی، این اثر همچنان منبعی با ارزش بوده و امیدوارم دانشجویان و
نسل جوان جامعه برای درک چگونگی تعامل مدیران جامعهی کلیمی با نظام پس از انقلاب
آن را حتما مطالعه کنند. از آن جا که خود طی سال های اخیر حداقل در 4 مرحله به
ویرایش محتوایی آن پرداخته ام، به تمام جزئیات متن آگاهم و به همین جهت آن را به
عنوان منبع تدریس و تحلیل اوضاع جامعهی یهودی در سازمان دانشجویان به جد مناسب
میدانم. متنی که در مقدمه ی کتاب نوشته ام در ادامه می آید.
***
یادداشت ویراستار
یهودیت به شدت با تاریخ پیوند دارد، هم به لحاظ دینی، که قرائت و مطالعه ی
مداوم تورات و سایر بخش های کتاب مقدس و تلمود (اکثرا حاوی شرح وقایع تاریخی) جزو
فرایض شرعی است، و هم به لحاظ عبرت و تعیین نقشه ی راه، که متون تاریخ پسا تلمودی و
قرون وسطایی به ذکر تاریخ مهاجرت های متعدد یهودیان، آزارها و تبعیدها و مخفی داشتن
باورهای دینی در عین پایبندی به آن، برخورد و تعامل با دیگر ادیان و عقاید می
پردازد و در نهایت در دوران اخیر به پوگروم ها و هولوکاست ختم میشود و بقا ...
همه ی این وقایع دائما در گوش یهودیان زمزمه و یادآوری میشود، حتی مراسم شادمانه ی
سفره ی شب مهم ترین عید یهود – پِسَح- با مرور وقایع برگزار می شود، و مراسم حزن
انگیزترین روز تقویم عبری – نهم ماه آو- نیز با مرور مصائب و تلخی های تاریخی یهود
به سر می شود. هر چند این ها در اکثر موارد تنها «فریضه» و تکلیف شرعی تلقی شده و
کمتر درس عملی از آن آموخته می شود.
کلیمیان ایران با سابقه ی طولانی سکونت در این سرزمین، تاریخی غنی و پر فراز و نشیب
دارند، که البته در دوران معاصر کمتر مکتوب شده است. شاید بخشی از آنچه که گاه به
رشته ی تحریر درآمده نیز تحت تأثیر حکومت های وقت، بیشتر رنگ و بوی مدح و سپاسگزاری
از حاکمان داشته تا «گزارش دوران». پس از انقلاب سال 1357 به دلیل شرایط خاص،
بسیاری از صاحبان قلم یهودی ایران مهاجرت کردند؛ آنان که ماندند نیز سکوت و محافظه
کاری پیشه نموده و یا حداکثر در حوزه های امن ادبی و فرهنگی قلم زدند. در حالی که
در خارج از ایران عده ای به شرح مواردی از تاریخ یهودیان ایران در دهه های اخیر
پرداختند، در داخل کشور غیر از معدود مقالات و اخباری در نشریات و بولتنهای جامعه
ی کلیمی (به طور عمده دو نشریه ی »تموز« و »افق بینا« که هر دو حاصل تلاش هارون
یشایایی است) اثر مکتوب موثقی دیده نمی شود.
هارون یشایایی قبل و بیشتر بعد از انقلاب 1357 تا امروز در متن وقایع اجتماعی
جامعهی کلیمیان ایران حضور مؤثر داشته و در بازه ای طولانی از این دوران مسئول
بوده؛ لذا ذکر وقایع به قلم خودش، ارزشی دو چندان دارد. هرچند ممکن است نویسنده،
تاریخی را که بازیگر آن نیز هست به گونه ای بنویسد که خود را از هرگونه کوتاهی یا
خطایی مبرا نشان دهد، اما در این کتاب، این نقیصه را– بر فرض وجود- دو عامل کمرنگ
می سازد: اول، ذکر مستندات و مدارک متعدد است که برای نخستین بار منتشر می شود و
وثاقت متن را بسیار بالا می برد و دوم، نگاه انتقادی متن است، انتقاد و گاه اعتراض
به فضای زمانه و عملکرد متولیان امور کشور و جامعه ی یهودی، همانند آن که وی می
نویسد: » ... برای غلبه بر این مشکل همراه با سایر دوستان تلاش های فراوان نمودیم
که متأسفانه مداخلات نهادهای ... دولتی و امنیتی... نتیجه ی تلاشهایمان را بسیار
کم اثر نموده... به نظر می رسد ما مسئولین جامعهی یهودی ایران بخشی از آن آشفتگی
بوده ایم« (فصل یهودیان ایران در آیینهی زمان- ص 31).
می گویند املای نانوشته غلط ندارد، اکنون هارون یشایایی املایی خود را نوشته؛ و
امید است بسیاری دیگر که در این دوران بحرانی دستی بر آتش داشتند نیز املاهای خود
را بنویسند، نه به جهت تایید یا تکذیب یشایایی و عملکردش، بلکه برای نسل آینده ی
ایرانیان یهودی، تا پازل تاریخ معاصر یهودیان ایران را تکمیل کنند و تا بدانند
چگونه جامعه ای در اقلیت، مورد سوء ظن و در معرض تهاجم های گوناگون را از مسیر
حوادث به سلامت عبور دهند.
نگارنده از حدود سال 1368 که در نقش دبیر تعلیمات دینی و فعال فرهنگی به طور مداوم
با انجمن کلیمیان و رئیس وقت آن – یشایایی- در ارتباط (گاه تقابل و تخاصم و گاه
همکار و همدل) بوده ام، پویایی، جسارت، عمل گرایی و واقع بینی وی را (که کتاب حاضر
گواه آن است) ارج می نهم.
نویسنده ی کتاب، آنچه را که در حافظه و در آرشیو چند ده سالهی خود داشته به طور
سخاوتمندانه به مخاطب عرضه نموده است؛ و به نظرم پاداش وی، نه مطالعه و جای دادن
کتاب در قفسهی کتابخانهها، بلکه تحلیل، نقل آن و به کار بستن حاصل »گزارش یک
دوران« برای بهروزی جامعه خواهد بود.
|