نشریه پرواز شماره 54 آذر 98
احتمالا
تاکنون اکثر مخاطبان این نشریه، میـنی سـریـال چـرنوبیـل (2019) را دیده و
یا دستکم دربارهاش شنیدهاند. فاجعهی چرنوبیل یک حـادثهی هـستـهای بود
که در سال ۱۹۸۶م.
(۱۳۶۵ خورشیدی) در رآکتور هستهای شمارهی ۴ در نیروگاه چرنوبیل که در شمال
اوکراین واقع شده بود، رخ داد. این فاجعه یکی از دو بحران هستهای است که
در حد «بالاترین مقیاس» طبقهبندی شده و از نظر ایمنی نشاندهنده ی «حادثه
ی عظیم» است.
این حادثه در جریان آزمایش ایمنی در یک رآکتور آغاز شد. سه آزمون این چنینی
از سال ۱۹۸۲ انجام شده بود اما هیچکدام موفق به ارائهی یک راهحل نشده
بودند. در این تلاش چهارم، آزمون به مدت ۱۰ ساعت به تعویق افتاد، بنابراین
اعضای شیفت عملیاتی که برای این آزمایش آموزش دیده بودند، حضور نداشتند.
سپس سرپرست آزمایش موفق به پیروی از دستورالعمل اجرایی فرایند نشد و شرایط
عملیاتی ناپایداری را ایجاد کرد که همراه با نقصهای ذاتی در طراحی رآکتور
و غیرفعال بودن چندین سیستم ایمنی اضطراری، منجر به وقوع واکنشهای
زنجیرهای کنترلنشده گردید. این اتفاق باعث شد که مخزن تحت فشار رآکتور در
اثر یک انفجار بهطور کامل از بین برود. این اتفاق بلافاصله با آتشسوزی
سرباز در هستهی رآکتور ادامه پیدا کرد که در حدود ۹ روز آلایندههای هوایی
رادیواکتیو قابل ملاحظهای را وارد هوا کرد. این آلایندهها به قسمتهایی
از اتحاد جماهیر شوروی و غرب اروپا منتقل شد. معتبرترین پیشبینیها، کل
موارد مرگ و میر ناشی از آلایندههای چرنوبیل را تا ۱۶۰۰۰ نفر (زمانی که کل
قارهی اروپا درگیر شد) ارزیابی میکنند. برای تعیین بیشترین خطر نسبی
سرطان در میان گروههای درگیر، زمان و تحقیق بیشتری لازم است.
***
آنچه که به مخاطبان این نشریه و دانشجویان و دانشآموختگان جامعهی ما
مربوط است، فقدان مسئولیتپذیری و دامنهی تبعات آن است. حادثهی چرنوبیل
در 3 فاز قابل بررسی است. در فاز احداث و بهرهبرداری، طبق آنچه که در
فیلم و در گزارشهای مربوط آمده است، ایمنی کافی و پیشبینیهای علمی و فنی
لازم برای بحرانهای آتی در نظر گرفته نشده بود. حتی در یکی از جلسات
دادگاه این حادثه اعلام شد که این نیروگاه اتمی پیش از آنکه تمام تستهای
ایمنی را پشت سر بگذارد افتتاح شده و مدالها و لوحهای تقدیر هم به
سازندگان آن اهدا شده و پس از گذشت سالها از شروع به کار آن، همچنان در
حال گذراندن آزمایشهای ایمنی بوده که فاجعه طی آن رخ داد.
فاز دوم، که علت اصلی فاجعه بود، اجرای مانوری مملو از بیمسئولیتی بود.
چندین اشتباه واقعه مهلک چرنوبیل را رقم زد؛ با به تأخیر افتادن زمان
آزمایش به مدت ۱۰ ساعت و بدون توجه به آثار آن تاخیر، هستهی رآکتور دچار
آسیب گردید. با شروع آزمایش، عملیات مطابق برنامه پیش نرفت و متصدیان
رآکتور دکمهای که برای توقف کار رآکتور هست را فشار میدهند ولی آنها خبر
ندارند که این دکمه یک نقص مخرب دارد. افراد مجری آزمایش نه تجربهی کافی
داشتند (یکی از آنها مطابق فیلم 25 ساله بود) و نه حتی از انجام آزمایش
پیش از شروع شیفت کاری خود مطلع بودند و بدتر آنکه پروتکل ناقص و مبهم
انجام آزمایش همان لحظه به آنها جهت مطالعه ارائه شد. پس از ناکامی آزمایش
و وقوع انفجار، مسئولان همچنان از شناخت ماهیت حادثه عاجز بودند و مهندسین
حاضر را به جای خروج سریع محل، وادار به بازدید از خطرناکترین بخش نیروگاه
– هستهی آن- کردند.
و فاز سوم، پس از وقوع حادثه بود که علیرغم آلودگی شدید اتمی منطقه،
مسئولان در تمام ردهها تا ساعتها و روزها و هفتهها یا بیخبر از عمق
فاجعه بودند یا علی رغم آگاهی، مانع از اطلاعرسانی محلی و جهانی شدند و
تبعات حادثه به طور تأثرانگیزی گسترش یافت. هنوز پس از 33 سال، همچنان
منطقهی وسیعی آلوده است و هنوز بسیاری از مردم دچار بیماری های ناشی از
تشعشعات هستند و چه بسیار کودکان که به خاطر آن فاجعه معلول و ناقص متولد
میشوند.
خلاصه آن که بخش اعظم مسئولیت این حادثهی عظیم تاریخی بر دوش
دانشآموختگانی بود که نتوانستند یا نخواستند از علم خود به طور کامل و
صحیح استفاده کنند.
مهم نیست که ما دانشآموختهی کدام رشتهی دانشگاهی هستیم یا پس از فراغت
از تحصیل در کدام حرفهی مرتبط یا غیرمرتبط مشغول خواهیم شد. مهم آن است که
اگر مسئولیتی بر عهده داریم، به جد، آگاهانه و متعهدانه آن را به سرانجام
برسانیم.
***
به خاطر میخی نعلی افتاد
به خاطر نعلی اسبی افتاد
به خاطر اسبی سواری افتاد
به خاطر سواری جنگی شکست خورد
به خاطر شکستی مملکتی نابود شد
و همهی اینها به خاطر کسی بود که میخ را خوب نکوبیده بود.
(ضربالمثل ژاپنی)
***
تحلیل این سریال بینظیر را به همهی مخاطبان پرواز توصیه میکنم.
منابع:
فاجعهی چرنوبیل، ویکیپدیا، دانشنامهی آزاد
نیایش چرنوبیل: رویدادنامهی آینده، نویسنده: سوتلانا آلکساندرو الکسیویچ،
مترجم: الهام کامرانی، نشر چشمه، 1398
|