(اين هم يك مطلب براي دوستاني كه به ما خرده ميگرفتند كه چرا در مجلهتان مطلب
علمي نداريد)
آيا شما به حيات در كرات ديگر اعتقاد داريد؟
آيا شما به آدمهاي فضايي اعتقاد داريد؟
آيا شما بشقاب پرنده ديدهايد؟
بودن يا نبودن يوفوها (UFO) بزرگترين و يا حداقل يكي از بزرگترين بحثهاي علمي
بين دانشمندان و ستارهشناسان بزرگ است. كتابها و مقالات زيادي در مورد خاطرات
اشخاصي كه مدعي هستند بشقابهاي پرنده را ديدهاند و يا حتي با آدمهاي فضايي
ملاقات داشتهاند نوشته شده. حتي از اين اشياء پرنده عكسهايي هم گرفته شده كه صحت
آنها توسط دقيقترين و ماهرترين كارشناسان تأييد شده است.
اما در اين مقاله قصد ما اثبات و يا تكذيب وجود حيات در فضا نيست بلكه تنها به نقل
آخرين اكتشافات در مورد اين مقوله پرداخته و نيز اعلام ميكنيم اين نشريه هيچگونه
مسؤوليتي در قبال صحت و سقم اين مطلب ندارد.
طبق آخرين مشاهدات و كشفيات به عمل آمده در يكي از سيارات بسيار دوردست به نام
FENTO (با نام علمي Entroustmnkalouiau wxyz800) كه حدود سه ميليون سال نوري با
زمين فاصله دارد، حيات دقيقاً مانند آنچه در زمين ما وجود دارد، ديده شده است.
مطلب زير مستقيماً بدون تغيير از مجلهي HOVANEWS نقل شده است:
در اين سياره تنها دو شهر به نامهاي ”آپلوس الف“ و ”آپلوس ب“ وجود دارند. شهر
”آپلوس الف“ به علت وجود آدمخوارهاي خيلي آدمخور قابل سكونت نيست و كاملاً متروك
است.
اما درست برعكس آن شهر ”آپلوس ب“ داراي آب و هواي بسيار خوب و مناسب است (درست
مثلشمالخودمان). بنابراين اينشهر بسيار پرجمعيتبوده و براساس آخرين سرشماري
(سال 1385 شمسي) با تبديل به يك ابرشهر جمعيتي بالغ بر 2 نفر دارد
بر اساس همين سرشماري اين شهر داراي 3 سازمان (!) و بيش از 71 سوكميته و زيرگروه و
نهادهاي وابسته است.
به دليل درخواستهاي شما عزيزان و e-mailها و اسـامـاسهاي ارسالي از طرف شما
هواخواهان توضيح ميدهيم كه شهري با 2 نفر جمعيت، چگونه ”سه“ سازمان دارد.
طبيعتاً دو سازمان از مجموع 3 سازمان هر كدام توسط يكي از اهالي شهر تأسيس و با
حداكثر توان به فعاليت و جلب عضو مشغولند و اما سازمان سوم پس چي ميشه؟
سازمان سوم در طي يك اقدام تاريخي كه در FENTO و حتي در زمين خود ما نيز سابقه
ندارد با همكاري دو رقيب تأسيس شد و هدف آن اين بود كه بتونه پوزهي سازمانهاي
ديگر شهر را به خاك بمالاند.
در جريان همكاريها، همياريها، رقابتها، دعواها، زد و خوردها، بد و بيراه
گفتنها، فحش ناموسي دادنها بين اين سه سازمان بالاخره يكي از اهالي كه علاوه بر
عضويت در اكثر زيرگروههاي سازمان خودش در اكثر زيرگروههاي سازمان رقيب هم عضو بود
و علاوه بر اين به عنوان مقام دوم سازمان مشترك هم فعاليت ميكرد (البته سازمان
مشترك نفر اول نداشت و بنا بر توافق و انتخابات انجام شده هر دو، نفر دوم سازمان
محسوب ميشدند) فكر بكري به سرش زد و با مشتهاي گرهكرده و سري پر قورمهسبزي و
دلي خون و لبي خندان و صورتي گوگولي مگولي به شهر ”آپلوس الف“ رفت.
اما او براي مهاجرت نرفته بود حتي براي گردش هم نرفته بود پس او رفته بود اونجا
چيكار كنه؟
بله اين شهروند خوب رفته بود توي اين شهر تا پيش آدمخوارهاي بسيار خطرناكش ”زير
آب“ دوست و رقيب هميشگياش را بزند تا بدينگونه براي ابد از شر اين مزاحم خلاص شود
ا ينگونه بود كه وقتي آدمخورها از وجود شهري ديگر و ساكنان بسيارش مطلع شدند به آن
حمله كرده و تمامي ساكنين آن شهر (دقت كنيد تمامي ساكنين شهر) را ضمن يك قتل عام
نوش جان فرمودند.
متأسفانه بدين ترتيب آخرين آثار حيات در سيارهي FENTO از بين رفت و اينگونه بود كه
كليهي ستارهشناسان و منجمين ضمن نااميدي از وجود حيات (و نه حياط) در اين سياره
مجبور شدند تا همچنان به دنبال حياتهاي احتمالي ديگر (و نه حياطهاي ديگر) در ساير
سيارات بگردند .... .
استفاده از مطالب اين سايت تنها با ذكر منبع (بصورت لینک
مستقیم) بلامانع است. .Using the materials of this site with
mentioning the reference is free
این صفحه بطور
هوشمند خود را با نمایشگرهای موبایل و تبلت نیز منطبق میکند
لطفا در صورت اشکال، به مسئولین فنی ما
اطلاع دهید