الهام مودب
بهمن 1378
اثر صمیمیت در رفع اختلافات زناشویی_ بخش اول
بخش اول
در عصر حاضر سرخوردگی ، کدورت، سکوت و فرصت های از دست رفته در روابط تعدادی از زوج
ها به چشم می خورد، یکی از معضلات زندگی مدرن آن است که زوجهای بسیاری در کنار هم
همچون غریبه با نارضایتی زندگی می کنند آمار طلاق نشان می دهد که در 20 سال گذشته
صمیمیت در روابط زوجها کاهش یافته است در حقیقت آنان هرگز نیاموخته اند که چگونه
شادی را در روابطشان حاکم کنند.
بسیاری تصور می کنند که تنها کار و فعالیت به زندگی ارزش میدهد اما باید این نگرش
را تغییر داد و به بهبود روابط خود با همسر توجه کرد.
متاسفانه برخی زوجها می کوشند تا روابطشان را بر مبنای تساوی احساسات قرار دهند .
آنان برای بهبود روابطشان الگوی رفتاری صحیحی ندارند و به ندرت الگوهای رفتاری
والدینشان مثمر ثمر است بسیاری چنان سرگرم فراهم کردن نیازهای مادی هستند که به
نیازهای معنوی توجه نمی کنند در حقیقت کیفیت خوب روابط به زندگی معنا و مفهوم می
بخشد .
صمیمیت هوس روانی نیست ، بلکه نیاز زیستی همه زوجهاست . تجربه و کار با نوجوانان
بزهکار به ما می آموزد که آنان چه کمبودهایی را در زندگی احساس می کنند این
نوجوانان به محبت ، حمایت و فرصتی برای ابراز عقاید و نمایان ساختن هیجانهایشان
نیاز دارند درک نیازها و غم و اندوه نوجوانان که از عدم همدلی و صمیمیت والدینشان
نشات میگیرد، از اهمیت بسزایی برخوردار است.
کودکان به تماس جسمی نظیر نوازش و بغل کردن نیاز دارند بدون تحقق آن رشد عاطی کودک
ممکن نیست و او در زندگی آتی موفق نخواهد بود نیاز به برقراری ارتباط با دیگران،
همواره در سراسر زندگی انسان مطرح است نبود آن افسرگی ، اعتیاد، بیماری و اعمال
خشونت در پی خواهد داشت.
مشکلات نوجوانان بزهکار ریشه در روابطشان با والدین دارد. آنان از نعمت محیط پرورشی
مناسبی که برای رشد سالم ضروری است محرومند نتیجه تحقیقاتی که در زمینه روابط صدها
زوج به عمل آمده ، نشان می دهد احساسات جریحه دار شده، منشا بسیاری از اختلافات و
کدورتهاست.
از توهم تا توهم زدایی
برای آغاز زندگی مشترک، فردی را به امید آنکه بهترین دوست سرشار از عشق ، محبت،
مهربانی و ایثار باشد بر می گزینیم . یافتن او را تحربه کاملاً موفق و خوبی می
دانیم این مرحله روابط توهم خوانده می شود.
مدتی پیش از ازدواج دچار توهم زدایی می شویم. خواسته ها و آرزوهایمان تحقق نمی یابد
شوهر وظایفش را به خوبی انجام نمی دهد خانم دیگر مثل سابق هنگام مراجعت به منزل به
استقبالمان نمی آید شوهر ایرادگیر می شود و محبت سابق را ندارد.
متاسفانه مهارتهای لازم را برای رویارویی با مسائل و مشکلات زندگی مشترک کسب نکرده
ایم از این رو ناامید می شویم ناامیدی و سرخوردگیهای کوچک و بزرگ بر روابط آتی ما
تاثیر می گذارد.
اگر فرد ابتدا "دچار توهم" و سپس "توهم زدایی" شود سرخورده می شود.
هر یک از زوجها می کوشند تا در روابطشان فقط به تحقق بخشیدن نیازها و خواسته های
خود توجه کنند . بدین ترتیب مشکلات زیادی در زندگی بروز می کند. زوجی همواره به
دیگری امر و نهی می کند و دیگر سازشکار می شود و هر یک به روشهای ارتباطی خاص خود
متوسل می شوند.
بحران پس از سرخوردگی
پس از سرخوردگی، در روابط زوجها، بی اعتمادی ، تحقیر، شماتت ، بی توجهی به
سخنان هم به چشم می خورد به تدریج زوجها علیه همدیگر جبهه می گیرند و فاصله شان روز
به روز بیشتر می شود. می کوشند به کارها و فعالیت های دیگر رو آوردند ، روابطشان را
با دوستان و دیگران بهبود بخشند درنهایت ناامید و افسرده می شوند. در این شرایط با
یکی از زوجها همسرش را ترک میکند یا در کنار هم زندگی مشترک را ادامه میدهند اما
نسبت به هم بی توجه می شوند و به وظایفشان در قبال هم عمل نمی کنند در حقیقت "جدایی
عاطفی" بر زندگیشان حاکم می شود.
تحقیقات ثابت کرده است که رفتار انسان پیچیده و شامل عوامل زیستی ، روانی، اجتماعی
و حتی معنوی می باشد دراین مقاله یک برنامه آموزشی برای ایجاد صمیمیت بین زوجها شرح
داده است با کمک این برنامه می توان خشم و نگرانی که در روابط پاره ای زوجها وجود
دارد را ، کاهش داد.
عشق یک احساس و ازدواج تعهدی دو جانبه است بسیاری از زوجها تا زمانی که خواسته ها و
توقعاتشان برآورده نشود از آنها بی اطلاع هستند.
در زمان نگرانی همسر، دیگری به او توهین میکند و نا خواسته روابط را پیچیده تر
میکند هنگامی که زنی غمگین و افسرده است همسرش تصور می کند که باید از او فاصله
بگیرد و او را تنها بگذارد.
اما به راستی زن می خواهد که همسرش با او صحبت کند و به او تسلی دهد. ولی مردان به
جای آنکه به سوی همسر بروند. او را تنها می گذارند زمانی که نگران و افسرده هستند و
نزدیکترین فرد در زندگیتان خواسته و توقع تان را برآورده نمی سازد و به شما کمک نمی
کند ، عشق را احساس نمی کنید به جرات می توان گفت که این نیاز مهم نیز در مردان
وجود دارد، اما از ترس آنکه حمایت همسر آنان رابه وابستگی دوران کودکی بازگرداند از
خود مقاومت نشان می دهند.
آغاز از خود
همدلی، درک ، تفاهم، همدردی، غمخواری، که متاسفانه کمتر در روابطی که برمبنای
خشونت، اجتماعی می باشد توهین، بی احترامی به یکدیگر، کتک زدن دیده می شود و تفاهم
و همدلی و همدردی از بین میرود. زنان و مردان که رفتارها و آموخته های کاری را به
روابط زناشویی وارد می کنند ، پس ازمدتی متوجه می شوند که با ادامه رفتارهای خشونت
بار روابطشان روز به روز بدتر میشود.
شناخت ماهیت روابط و بهبود آن را اولویت قرار داد برای بهبود در روابط باید از خود
آغاز کرد. پیش از آنکه به همسرتان اعتماد کنید ، باید خود را بشناسید . خودشناسی
رکن مهم و ضروری برای بازسازی و رسیدن به صمیمیت می باشد بسیاری از ناامیدها،
سرخوردگی ها، کنشها و واکنش های ما از توقعات نهفته ناشی می شود از طریق والدین
تجارب و روابط گذشته ما با باورها و عقاید مختلف آشنا می شویم و بر اساس آنها
ناآگاهانه رفتارهایمان را جهت میدهیم . تغییر روابط بدون شناخت عقاید و باورها و
جهت گیری آگاهانه ممکن نیست.
زن یا مردی که در مسیر خودشناسی گام برمیدارد، ممکن است بدون حضور همسر و صحبت با
او احساس خوبی نداشته باشد . بنابراین بیان افکار و احساسات و با دقت و حوصله به
صحبت های همدیگر گوش کردن، نخستین گام در راه بازسازی صمیمیت است . همسری که با دقت
و حوصله به گفته های شما توجه می کند، زمانی که مسایل گذشته و مشکلاتتان را برای او
بازگو می کنید در کنارتان خواهد بود.
زوجها همواره نیاز دارند که مسایل حال و گذشته را با هم در میان بگذارند و برای
آنکه واکنش های درستی در قبال هم داشته باشند، باید مهارت هایی را کسب کنند و
بکوشند بدون قضاوت و نصیحت کردن به سخنان یکدیگر کوش دهند . علت اصلی مراجعه بسیاری
از زوج ها به روان درمانگر، بی توجهی همسر به شنیدن صحبت ها، مسایل و مشکلات آنان
است.
همه ما انتظار داریم همسرمان خواسته های مثبت را در نظر توجه، ابراز علاقه و محبت ،
وفاداری، توافق، سازگاری، تشویق، دوستی، صداقت، راستی ، احترام و پذیرش را برآورده
سازد اما خودمان در قبال همسر رفتاری متضاد در پیش می گیریم.
اگر ما از توقعات خود آگاه نباشیم چگونه از همسرمان انتظار داریم آنها را برآورده
سازد؟ متاسفانه در اغلب موارد به "ذهن خوانی" متوسل می شویم.
"ذهن خوانی" اغلب بر اساس تجارب ناموفق گذشته است . ما انتظار داریم که در هر موقعی
همان رویدادهای قبلی به وقوع بپیوندد و بر مبنای آن حدس می زنیم . اگر در گذشته
افرادی موجب رنجش، اضطراب و افسردگی ما شده اند اکنون هر عملی مشابه ای که از همسر
سرزند خاطرات گذشته را به یادمان می آورد شدید هیجانی ما را موسوم به "حساسیت
هیجانی" در پی دارد. در نهایت واکنشهای انفجاری نظیر کناره گیری و رفتار متقابل
بروز می کند که برای همسر غیرقابل درک است. اگر انتظار دارید همسرتان نیازها و
خواسته هایتان را درک کند باید آنها را با او در میان بگذارید . البته در وهله اول
باید نیازهای واقعی و منطقی و قابل قبول خود را مشخص کنید در صورتی میتوانید از
همسرتان انتظار داشته باشید که احساساتتان را به او بگویید.
اگر رفتارهای همسرتان را درک نمی کنید یا دوست ندارید علل آن را جویا شوید با او
صحبت و از او سئوال کنید .
اثر صمیمیت در
رفع اختلافات زناشویی (بخش دوم)
|