انجمن کلیمیان تهران
   

برشیت - فصل پانزدهم

   

 

 

 

لِخ‌لِخا-فصل پانزدهم

1.      بعد از این وقایع سخن خداوند در رؤیا به اَورام چنین بود. اَورام نترس، من مدافع تو هستم. پاداشت بسیار زیاد است.

2.      اَورام گفت ای خداوند خالق، به من چه خواهی داد؟ من زندگی را بی‌فرزند می‌گذرانم و پیشكار خانه‏ام اِلیعِزِر دمشقی است.

3.      اَورام گفت اینك به من اولادی ندادی و همانا خانه‌زادم وارث من می‌شود.

4.      سخن خداوند خطاب به او چنین بود. این (الیعِزِر) وارث تو نمی‌شود، بلكه كسی كه از وجودت خارج می‌گردد وارث تو خواهد شد.

5.      او را بیرون آورد و گفت به آسمان نظر افكن و ستارگان را بشمار. می‌توانی آن‏ها را بشماری؟ به او گفت نسل تو چنین خواهد شد.

6.      به خداوند اعتماد كرد. (خداوند) آن (اعتماد) را نیكوكاری محسوب داشت.

7.      به او گفت من خداوند هستم كه تو را از اوركَسدیم بیرون آوردم تا این سرزمین را به تو بدهم كه آن را به ارث ببری.

8.      گفت ای خداوند خالق از كجا بدانم كه آن را وارث خواهم شد.

9.      به او گفت سه گوساله ماده و سه بز ماده و سه قوچ و یك قمری و جوجه كبوتری برای من بگیر.

10.  تمام اینها را برایش گرفت و آن‏ها را از میان شقه كرد و هر شقه را مقابل شقه‌ی دیگر قرار داد ولی پرندگان را شقه نكرد.

11.  لاشخور(ها) بر لاشه‌ها فرود آمد(ند). اَورام آن‏ها را راند.

12.  وقت غروب آفتاب بود كه خواب سنگینی بر اَورام مستولی گشت و اینك وحشت تاریكی شدیدی، بر او مستولی شد.

13.  به اَورام گفت حتما بدان كه نسلت چهارصد سال در كشوری كه مال خودشان نیست غریب خواهند بود و (نسل تو) بندگی آن‏ها (یعنی اهالی آن كشور) را خواهند كرد و آن‏ها (نسلت) را رنج خواهند داد.

14.  من آن قومی را هم كه (نسلت) بندگی آن‏ها را خواهند كرد محاكمه می‌كنم و بعد از آن با اموال بسیار بیرون خواهند آمد.

15.  و تو با خاطری آسوده به پدرانت خواهی پیوست. عاقبت به‌خیر مدفون خواهی گشت.

16.  و نظر به اینكه گناه (قوم) اِمُوری تاكنون تكمیل نشده است نسل چهارم به اینجا بازخواهند گشت.

17.  وقت غروب خورشید بود كه تاریكی غلیظی شد و اینك تنوری (از) دود و شعله‌ی آتش بین آن شقه‌ها گذشت.

18.  در آن روز خداوند با اَورام چنین عهد بست. این سرزمین را از نهر مصر تا نهر بزرگ، نهر پِرات، به نسلت خواهم داد.

19.  (همچنین سرزمین قوم‌های) قِنی و قِنیزی و قَدمونی.

20.  و حیتی و پِریزی و رِفائیم.

21.  و اِمُوری و كِنَعَنی (کنعانی) و گیرگاشی و یووسی را.

 
 

Back • Next


دیگر فصلهای این کتاب:

برشیت - فصل اول پاراشای برشیت
برشیت - فصل دوم
برشیت - فصل سوم
برشیت - فصل چهارم
برشیت - فصل پنجم
برشیت - فصل ششم پاراشای نوَح
برشیت - فصل هفتم
برشیت - فصل هشتم
برشیت - فصل نهم
برشیت - فصل دهم
برشیت - فصل یازدهم
برشیت - فصل دوازدهم پاراشای لخ لخا
برشیت - فصل سیزدهم
برشیت - فصل چهاردهم
برشیت - فصل پانزدهم
برشیت - فصل شانزدهم
برشیت - فصل هفدهم
برشیت - فصل هجدهم  پاراشای ویرا
برشیت - فصل نوزدهم
برشیت - فصل بیستم
برشیت - فصل بیست و یکم
برشیت - فصل بیست و دوم
برشیت - فصل بیست و سوم پاراشای حیی سارا
برشیت - فصل بیست و چهارم
برشیت - فصل بیست و پنجم پاراشای تولدوت
برشیت - فصل بیست و ششم
برشیت - فصل بیست و هفتم
برشیت - فصل بیست و هشتم پاراشای ویصه
برشیت - فصل بیست و نهم
برشیت - فصل سی ام
برشیت - فصل سی و یکم
برشیت - فصل سی و دوم پاراشای وییشلح
برشیت - فصل سی و سوم
برشیت - فصل سی و چهارم
برشیت - فصل سی و پنجم
برشیت - فصل سی و ششم
برشیت - فصل سی و هفتم پاراشای ویشو
برشیت - فصل سی و هشتم
برشیت - فصل سی و نهم
برشیت - فصل چهلم
برشیت - فصل چهل و یکم پاراشای میقص
برشیت - فصل چهل و  دوم
برشیت - فصل چهل و سوم
برشیت - فصل چهل و چهارم پاراشای وییگش
برشیت - فصل چهل و پنجم
برشیت - فصل چهل و ششم
برشیت - فصل چهل و هفتم پاراشای ویحی
برشیت - فصل چهل و هشتم
برشیت - فصل چهل و نهم
برشیت - فصل پنجاهم

 

 



 

 

 

Back Up Next 

 

 

 

 

استفاده از مطالب اين سايت تنها با ذكر منبع (بصورت لینک مستقیم) بلامانع است.
.Using the materials of this site with mentioning the reference is free

این صفحه بطور هوشمند خود را با نمایشگرهای موبایل و تبلت نیز منطبق می‌کند
لطفا در صورت اشکال، به مسئولین فنی ما اطلاع دهید