|
|
فروردين 85 «پسح» يادگار و يادآور قيام حضرت موسي كليمالله عليه فرعون را به عموم موسائيان زمان و همكيشان عزيز يهودي خود تبريك ميگوييم. شروع اين عيد روز 15 ماه عبري نيسان، اولين ماه سال، است كه اين عيد 8 روز طول ميكشد. در زمانهاي پيشين عيد پسح جشن كشاورزان نيز به شمار ميآمد زيرا اين عيد همزمان با آغاز فصل درو جو در سرزمين مقدس است. در روز دوم عيد پيمانهاي از جو به عنوان هديه نوبرانه به معبد بيتالمقدس آورده ميشد. در تورات مقدس به بنياسرائيل فرمان داده شده كه از روز دوم عيد پسح يعني روزي كه پيمانه نوبرانه جو را به معبد بيتالمقدس ميآوريد هفت هفته تمام بشماريد و در روز پنجاهم كه شمارش پايان مييابد عيد شاووعوت (اعطاي ده فرمان) را جشن بگيريد. مفهوم اساسي اين فرمان، در رويداد تاريخي ويژه خروج از مصر و آزادي نهفته است، آزادي كه بنياسرائيل را از گروهي برده به يك ملت تبديل كرد بنابراين از ديدگاه وسيعتر اين عيد نمايانگر روز تولد ملت يهود است و از اين نظر مهمترين عيد تاريخي ملت يهود ميباشد. اين مطلب را دانشمندان يهود در اين گفته خلاصه كردهاند: در هر دورهاي هر يهودي بايد چنين پندارد كه خود او بوده كه از مصر خارج شده است. پسح، تنها هدف رهايي از بردگي مصريان و لذت بردن از آزاد زيستن نيست بلكه منظور تبديل آزادي به وسيلهاي براي خدمت به بشريت است. قيامهاي رهاييبخش همواره پرافتخارترين صفحات تاريخ قوم يهود را به خود اختصاص داده و رهبران آن با برخورداري از ايمان به خدا و پشتيباني از قدرت توده مردم، عليه بيعدالتي شوريده و پايههاي ظلم را به لرزه درآوردهاند. مهمترين اين قيامها، قيام عليه كاخ ستم فرعون بود كه حدود 3318 سال قبل (2448 عبري) به رهبري حضرت موسي عليهاسلام پيامآور توحيد و عدالت انجام گرفت. حضرت موسي كه در بطن دربار فرعون پرورده شده بود پس از آشنايي با رنج برندگان و شناخت قوم خويش به تدريج بر انديشه شكستن كاخهاي بيعدالتي و ظلم فرعون گشت و از طرف خداوند نيز اين عمل به عنوان آغاز رسالت وي بر او محول شد. چندين واژه مختلف به عنوان نام اين عيد بكار رفته اند: 1= حَگ پِسَح به معني گذر كردن و جستن و رحم نمودن بيان شده است 2 = حَگ هَمَصُوت عيد مصاها يا فطير: از آنجا كه يهوديان هنگام خروج از مصر فرصت كافي براي تهيه خمير مناسب جهت پختن نان نداشتند ناگزير از خمير ترش نشده (فطير) استفاده كرده و نان فطير تهيه كردند. 3 =حَگ هاآويوْ جشن بهاره از آنجا كه اين عيد همواره در اوايل فصل بهار واقع ميشود اين نام را نيز به آن نسبت دادند. 4=حَگ هَحروت جشن آزادي اين عيد جشن آزادي بنياسراييل از يوغ بندگي مصريان است. در دو شب اول اين عيد هشت روزه خانوادههاي يهودي با چيدن سفره مخصوص و اجراي مراسم، طبق ترتيب ذكر شده در كتاب ريسر (هَگادا) (كه شامل شرح مراسم اين دو شب و وقايع خروج از مصر است) جشن را برگزار ميكنند. اين مراسم شامل چندين مرحله است كه مفسرين دلايل متعددي براي هر يك ذكر كردهاند. مطالب گوناگوني در مورد پسح و فلسفه مراسم دوشب اين عيد در شمارههاي 1، 8 و 12 و 25 همين مجله مفصلاً به چاپ رسيده است كه در اينجا اشارهاي مختصر به فلسفه و مراحل اين مراسم ميشود: قَدِش (تقديس): گفتن براخاي (دعا) يايين اشاره به شادي و سرور به خاطر اجرا فرامين الهي است. اورْحَص (طهارت دستها): دستها را شسته همانطور كه در كتاب يشعياي نبي (16-1) آمده، اشاره است به طهارت قلبها. كَرْپَس (خوردن كرفس): اشاره است به سبزي كه سمبل تجديد حيات نباتات در آغاز فصل بهار است و اشاره به آزادي بنياسرائيل كه آن هم در فصل بهار بود. يَحَص (نصف كردن نان فطير): اين كار جهت برانگيختن سؤال براي كودكان براي دنبال كردن مراسم است. مَگيد (گفتگوي وقايع خروج بنياسرائيل از مصر): اين بخش هدف اصلي مراسم است كه با دقت بايد انجام شود. رُحْصا (شستن دستها قبل از صرف شام): اين بخش دومين طهارت دستها است كه با ترتيب خاص، طاهر ميشوند. مُوصي- مَصا (گفتن براخا يا دعاي نان فطير): اين بخش جزء احكام معمول يهود است كه قبل از خوردن نان دعا ميخوانند. مارُور (خوردن سبزي تلخ): كه نشانه چشيدن و احساس تلخيهاست كه بنياسراييل در دوران بندگي مصر متحمل شدهاند. كُورِخ ( پيچيدن لقمه نان با سبزي و زدن در حلق): خوردن اين لقمه كه حاوي نان فطير و سبزي تلخ در حلق كه شبيه گِل است و نشانه كار سخت و گل مالي و خشتزني عبرانيان در مصر است. شولْحان عُورِخ (سفره گسترده): خوردن شام كه سفره گسترده اشاره است به دعوت همه براي شركت در اين مراسم مقدس. صافون (خوردن مصاي پنهان شده): اين مصا به نام «اَفيقُومِن» نشانگر پاداش پنهان الهي در ازاي صوابهاي انسان است. بارخ (گفتن دعاي بعد از خوردن غذا): بايستي نيت بر تبريك گفتن الهي بنماييم و خالق خود را به خاطر كرامات و اعجاز او تسبيح بگوييم. هَلِل - نيرْصا (مدح و ثنا و مورد قبول شدن): خواندن سرود «هَِلل» اين بخش مدح و ثنا و رضايت الهي است كه از چند فصل از مزامير حضرت داود تشكيل شده است به نشانه قدرشناسي از آيات و معجزات الهي در حق بندگانش. در خاتمه جملهاي از هگادا (شرح وقايع خروج از مصر): برما فرض است كه درباره خروج (پدرانمان) از مصر تعريف كنيم. «هركه (از معجزات الهي) بيشتر تعريف كند، بيشتر شايسته بركت خداوند خواهد بود». |
|