|
|
ارديبهشت 84 همه ساله با فرا رسيدن پانزدهم ماه عبري نيسان در فصل بهار يهوديان سراسر جهان با برگزاري يكي از مهمترين اعياد مذهبي خود يعني عيد «پسح» خروج از مصر و آزادي اجداد خود را يادآوري ميكنند. آغاز اين عيد هشت روزه ديني، در دو شب اول با چيدن سفره مخصوص و اجراي مراسم، طبق ترتيب ذكر شده در كتاب «هگادا» (شامل شرح مراسم اين شب وقايع خروج از مصر) برگزار ميشود. اين مراسم شامل چندين مرحله است كه مفسرين دلايل متعددي براي هر يك ذكر كردهاند. در اين مختصر مفاهيم و نشانههاي هر مرحله عنوان ميشود: قدش (تقديس) همانند شبهاي شنبه و ساير اعياد شروع مراسم سفره بزرگ خانواده براخاي (دعا) يائين ميگويند و كليه افراد خانواده پياله اول را مينوشند. «اين مرحله نشانگر شادي و سرور به خاطر اجراء فرمان خدا است» اورحص (طهارت دستها) دستها را شسته ولي براخاي «عل نطيلت يادئيم» را نميگوئيم. «طبق آيهاي از كتاب يشعياي نبي فصل 1 آيه 16 اشاره است به طهارت قلبها» كرپس (خوردن كرفس) كرفس را در سركه يا آب نمك فرو ميبريم و براخاي (دعا) هاداما ميگوئيم و ميخوريم. «سبزي سمبل تجديد حيات نباتات در آغاز فصل بهار است. كه اشارهاي است به شروع حيات نوين بنياسرائيل پس از آزادي كه آن هم در فصل بهار بود» يحص (نصف كردن مصا يا نان فطير) از سه مصاي نشانهدار وسطي را گرفته و آن را نصف ميكنيم، نصف بيشتر آن را براي «افيقومن» پنهان كرده و نصف ديگر آن را بين دو مصا قرار ميدهيم. «دليل معمول اين كار برانگيختن سؤال براي كودكان حاضر بر سر سفره و اشتياق آنها براي دنبال كردن مراسم است...»
گفتگوي وقايع خروج بنياسرائيل از مصر) پس از خواندن (هالحما) «با دست گرفتن مصا در دست» «هگادا» را (موضوع خروج از مصر) شروع ميكنيم و موقع رسيدن به «هي شعامداه» سفرهاي روي چيزهاي چيده شده در سفره پهن ميكنيم و موقع «دينو» آن را برميداريم و در آخر «گائل ايسرائل» پياله دوم را مينوشيم». «اين بخش هدف اصلي مراسم است كه يكي از صوابهاي بزرگ كليميان است كه سعي ميشود با دقت در اين شب انجام شود». رحصا (شستن دستها قبل از صرف شام) دستها نطيلا گرفته (شسته) و قبل از خشك كردن آن براخاي «عل نطيلت يادئيم» ميگوييم. «اين بخش دومين طهارت دستها را دربردارد طبق روال معمول قبل از غذا دستها با ترتيب خاص طاهر ميشوند». موصي مصا (گفتن براخاي «دعا» نان فطير) سه مصا را در دست گرفته براخاي هموصي ميخوانيم. مصاي زيرين را رها كرده و از دو تاي باقي مانده تقسيم ميكنيم و قبل از خوردن براخاي «عَل اخيلت مصا» را ميگوئيم و ميخوريم. «عبارت موصي مصا به معني خارج كردن و آشكار كردن نان فطير است و اين بخش جزء احكام معمول يهود است كه قبل از خوردن نان بر آن براخا (دعا) ميخوانند». مارُور (سبزي تلخ) مقداري كاهو يا سبزي تلخ در حَلِق (معجوني مثل سمنو كه براي پسح تهيه ميشود) فرو ميبريم و براخاي «عَل اخيلت مارُور» را گفته و ميخوريم. «خوردن سبزي تلخ نشانه چشيدن و احساس تلخيهاست كه بنياسرائيل در دوران بندگي مصر متحمل شدهاند». كُورِخ (پيچيدن لقمه) از مصاي زيري مقداري جدا كرده با مقداري كاهو يا سبزي تلخ گرفته هر دو با هم در حلق فرو برده و جمله «مصا او مارُور» خوانده و ميخوريم. «اين لقمه حاوي نان فطير و سبزي تلخ در حلق كه شبيه گِل است و نشانه كار سخت و گِلمالي و خشتزني عبرانيان است. ضمنا نان فطير سمبل غريزه خوب و سبزي تلخ در اينجا نشانهاي از نفس اماره است به تفسيري از فرمان خداوند در تورات آمده است ز(ب*ن ن(ز*ز(مً يعني «خدا را با تمامي قلبت دوست بدار و عبادت كن» به معناي آن كه با هر دو غريزه خوب و بد ميتوان به عبادت خدا پرداخت». شولحان عُورِخ (سفره گسترده) شام را با شادي صرف ميكنيم و رسم است شام را با تخم مرغ پخته شروع ميكنند. «سفره گسترده اشاره است به دعوت همه براي شركت در اين مراسم مقدس و تخممرغ پخته كه هر چه حرارت ميبيند سفتتر ميشود نشانه حالات مؤمنين است كه عليرغم تحمل مشكلات و مصائب زندگي به خاطر ايمان به حكمت خالق خود مقاومتر و استوارتر ميشوند». صافون بارخ (خوردن مصاي پنهان شده و گفتن دعاي پس از خوردن غذا) بعد از صرف شام مقداري از نصف مصاي پنهان شده را به نام «افيقومن» گرفته و قبل از خوردن جمله «زِخِر لِقُربان پسح» را خوانده و ميخوريم و پس از شستن دستها بيركت همازُون (دعا بعد از غذا) ميخوانيم و در آخر پياله سوم يائين را با گفتن براخاي «بوره پِري هَگِفِن مينوشيم». «افيقومن نشانگر پاداش پنهان الهي است در ازاي صوابهاي انسان همانگونه كه در آيه آمده است (خدايا چقدر نعماتي كه براي پارسايان خود پنهان نمودهاي كثيرند). نظر مفسر ديگر اين است كه هيچ چيزي تا ابد پنهان و پوشيده نخواهد ماند». هِلل نيرصا (خواندن مدح و ثنا و رضايت پروردگار) پس از خواندن سرود «هلل» پياله چهارم يائين را مينوشيم و پس از نوشيدن براخاي آخر يائين «عَل پِري هگِفِن» را ميگوئيم. «اين بخش مدح و ثنا و رضايت الهي است كه در چند فصل از مزامير حضرت داود تشكيل شده است به نشانه قدرشناسي از آيات و معجزات الهي در حق بندگانش قرائت ميشود كه اميد است در نظر او مقبول افتد و رضايتش حاصل گردد».
|
|