|
|
هفته
نامه نوانديش ايمره كرتز، برنده يهودي جايزه
نوبل ادبيات 2002 است. نويسنده در اين اثر كه جلد اول از يك تريلوژي محسوب ميشود، داستان پسري 15 ساله به نام «جيوبرجر كووس» را روايت ميكند، كه به جرم يهودي بـــــودن توسط نيروهاي اشغالگر آلماني دستگير و به آشويتس منتقل ميشود. راوي اين داستان تاثيرگذار مانند خود كرتز موفق ميشود خود را با شرايط دشوار اردوگاه هماهنگ كرده و سرانجام خلاصي يابد. اين رمان حقايق عريان زندگي در ادوگاه مرگ را با يكنواختي حاصل از زندگي روزمره تلفيق كرده و آن را به واقعيتي روزمره تبديل ميكند كه اگر چه دشوار است اما از لحظههاي شاد خالي نيست. رويكردي كه براي خوانندگان امروز اين رمان يادآورفيلم تاثيرگذار «زندگي زيباست» ساخته روبرتوبنيني خواهد بود. اين كتاب بازتابي از واقعيتهاي يهودكشي به شمار ميآيد. «بيسرنوشت» يا «بخت برگشته» كه كرتز ده سال را صرف نوشتن آن كرده بود، در زمان انتشار با برخورد سردي از جانب منتقدان لهستاني مواجه شد. آنها تصور ميكردند گفتن اين كه كسي در اردوگاه مرگ هم ميتواند لحظات شادي را تجربه كند «يك رسوايي» است. با گذشت 50 سال هنوز هم خاطرات آشويتس او را رها نكردهاند. وي در سال 1994 در جايي مينويسد: « اين خاطرهها مثل سگهاي تربيت نشده و بيصاحب هستند، گرد آدم حلقه ميزنند و با نگاهي نافذ به او خيره ميشوند، له له ميزنند و رو به ما زوزه ميكشند، دلت ميخواهد آنها را از خودت بتاراني، ولي كنار نميروند، پشت سرت ميدوند، گازت ميگيرند». به گفته آكادمي سوئد، آشوويتس براي اين نويسنده جوان تجربهاي ويژه نيست، بلكه نهايت واقعيت از سقوط و انحطاط بشر در چارچوبي تازه است. موضع غيرقابل انعطاف كرتز بدون شك نمودي از روش و نگارش اوست كه به مثابه بوتهاي پرخار و پر شاخ و برگ براي عابري است كه انتظار رويارويي با آن را ندارد. اين سرنوشت در سه كتاب او به اشكال مختلف روايت ميشود كه هر يك به نوعي به كشتار يهوديان اشاره دارد. كتاب دوم اين تريلوژي با عنوان «ناكامي» در سال 1988 منتشر شد ( كتابي كه كرتز اميدي براي يافتن ناشر و چاپ آن نداشت). اما هنگامي كه «ناكامي» منتشر و با استقبال بسيار روبهرو شد، احساس نويسنده از اين موفقيت، احساس كسي بود كه خلوت و تنهايياش از كف ميرود. سومين كتاب از اين تريلوژي «مرثيه براي كودكي كه زاده نشد» است كه در سال 1990 منتشر شد. در ايـــن رمان سخن از بازماندگان اردوگاه آشوويتس و مرد ميانسالي است كه حرفه نويسندگي و ترجمه را براي خود برگزيده است و از زندگي گذشته خود رنج ميبرد. به ازدواج ناموفق و حرفه بيحاصل خود نـــــگاه ميكند و افسوس ميخود كه نميتواند در جهاني چنين بيرحم و بيروح، كودكي را در دامان بپروراند. به اعتقاد او، اين كودك بهتر است در جهاني كه اجازه داده است اتفاقي همچون آشويتس روي دهد، متولد نشود. منتقدين لهستاني در ابتدا تصور ميكردند گفتن اين كه كسي در اردوگاه مرگ هم ميتواند لحظات شادي را تجربه كند «يك رسوايي» است ديگر آثار داستاني ايمره كرتز عبارتند از «جهتياب» كه در سال 1977 منتشر شد و «پرچم انگليسي» كه در سال 1991 روانه ويترين كتابفروشيها شد. پس از فروريختن پرده آهنين در سال 1989 كرتز كه از منتقدان نظام سوسياليستي شوروي سابق بود امكان بيشتري براي حضور در مجامع عمومي و ابراز عقيده پيدا كرد. او در سال 1992 خاطرات خود را از سالهاي 1961 تا 1991 در قالب كتابي به نام «خاطرات ممنوعه» منتشر كرد و اين گفتگوي دروني را كه در فرم داستاني ارائه ميشود در سال 1997 با كتاب «من ديگري : گزارش يك دگرديسي» كه دربرگيرنده خاطرات سالهاي 1991 تا 1995 بود ادامه داد. سخنرانيهـــــا و مقالات وي نيز در اين ســــــالها در قالب سه كتاب به نامهاي «يهودآزاري به مثابه يك فرهنگ»(1993)، «لحــــظههاي سكوت در خلال باز توليد جوخههاي مرگ» (1998) و «زبان تبعيدشده» (2001) منتشر شدهاند. آكادمي سوئد در تاريخ ده اكتبر 2002 جايزه نوبل در رشته ادبيات را به اين نويسنده مجاري به خاطر «نوشتن آن چه تجربه يكهفردي را در برابر بيرحمي وحشيانه تاريخ نشان ميدهد» اهدا كرد. اين آكادمي در بيانيه رسمي خود كرتز را به خاطر «نشان دادن امكان ادامه حيات و تفكر فردي در محيطي كه در آن سركوبي بشريت توسط نيروهاي اجتماعي به گونهاي فزاينده در حال اوجگيري است» ستود. ايمره كرتز كه در هنگام دريافت خبر، در حال گذراندن يك دوره تدريس در دانشگاه برلين بود در يك كنفرانس مطبوعاتي پس از دريافت خبر، به خبرنگاران گفت: «من از درياف اين خبر خوشحال شدم. در مجارستان توجه زيادي به مقوله يهودآزاري نميشود و مردم با اين موضوع بيگانهاند. اميدوارم در سايه اين قضيه آنها بيشتر از پيش به موضوع يهودآزاري توجه كنند». كميته ادبي نوبل متشكل از 18 عضو دائمي هيأت داوري آكادمي سوئد با آراي مخفي، نام برنده ادبي را هر سال از ميان انبوه نويسندگان برتر جهان اعلام ميكند و براي دريافتكنندگان اين جايزه هيچگونه مرز، تابعيت و حزب و نژادي نميشناسد. اما دريافتكنندگان اين جوايز بايد بزرگترين خدمت را به بشريت كرده و در زمينههاي ادبي و فرهنگي و خلق آثار استثنايي در جهت آرمانهاي صلحجويانه تلاش كنند. ايمره كرتز جايزه خود را به همراه ساير برندگان امسال روز 10 دسامبر در مراسمي در استكهلم كه به يادبود درگذشت بنيانگذار اين جايزه آلفرد نوبل برگزار ميشود از كارل وستاو پانزدهم پادشاه سوئد دريافت كرد. منابع : كتاب هفته 27/7/81 همشهري 15/8/81 هفتهنامه نوانديش – آبان 81 * توضيح : در منابع فارسي، تلفظ Imre Kertesz به اشكال مختلف كرتژ، كرتس و كرتز آمده است. |
|