نشریه داخلی پرواز - سامان نجاتی
اردیبهشت 87
امروزه، همهی کشورهای دنیا از جمله ایران، به جهت پیشرفت و توسعهی اقتصادی، در
مسیر جهانی شدن قرار گرفتهاند. اصولا جهانی شدن با صنعتی شدن آغاز شده و با ورود
یک کشور به جهان توسعهیافته، وارد فاز جدید خود یعنی «جامعهی فراصنعتی» میشود.
در جوامع صنعتی، «سلطهی عقلانی و قانونی» بر «ارزشهای سنتی اجتماعی» برتری داشته
و «مالکیت خصوصی» و «تقسیمبندی طبقاتی» ساختار جامعه را شکل میدهد. از طرف دیگر،
تقدم «تکنولوژی، علم و فرهنگ» بر سایر مولفهها، ویژگی اصلی جوامع فرا صنعتی است.
به اعتقاد بسیاری از محققان پدیدهی جهانی شدن در غرب، از جمله دانیل بل،
جامعهشناس مشهور آمریکایی، این مرحله، تکامل نهایی فرآیند جهانی شدن و «حاکمیت
باشکوه فنآوری و دانش» و «حکومت فنسالاران» است. بسیاری از کشورهای جهان غرب، از
جمله ایالات متحد و اتحادیهی اروپایی نیز، دیر زمانی است که صنعتی شدن را پشت سر
گذاشته و وارد فاز فراصنعتی شدهاند.
***
هدف از این مقاله، البته بررسی روند جهانی شدن و صنعتی شدن نیست، بلکه این نوشتار
بیشتر به مسئلهای اختصاص دارد که بهنظر میرسد امروز تبدیل به دغدغهای بزرگ
برای مسئولان جامعهی ما شده و به خصوص در شب جشن افتخارآفرینان سال 86، نمود پیدا
کرد و تقریبا تمامی افراد دعوت شده جهت ارائهی هدایا به پذیرفتهشدگان، سخنان خود
را به این مشکل بهنظر بزرگ اختصاص دادند: گویا معضل امسال ما از این قرار بودهاست
که تعداد دخترانی که امسال به دانشگاه وارد شده¬اند بسیار بیش¬تر از پسران بوده و
روندی در حال شکل گیری است که از لحاظ تحصیلات آکادمیک، دختران چه از لحاظ کمی و چه
از لحاظ کیفی، از پسران پیشی می¬گیرند. همین مسئله متاسفانه موجبات نگرانی عدهای
را فراهم آورده، تا جایی که حتی برخی، سازمان دانشجویان را در این زمینه متهم به
کمکاری میکنند! گرچه نگارندهی این مقاله نیز با این نظر که تحصیلات دانشگاهی در
جهت بالا بردن سطح علمی و تخصص فرد و کمک به وی به جهت بهتر فکر کردن و عمل نمودن
موثر است، اما متاسفانه گویا عادت ما این شده که بدون مطالعهی دقیق پدیدهها و
صرفا با ایراد گرفتن و سخن گفتن در مورد مشکلات، بدون ارائهی راه حل، متوقع هستیم
آن چیزهایی که احساس میکنیم معضل جامعهی ما هستند بهطور خودبهخود برطرف شوند.
از طرف دیگر هنوز این تفکر محافظهکارانه که هر فردی که تحصیلات عالی دارد حتما
موفق است و هر کسی که ندارد حتما در آینده دچار مشکل خواهد شد، با وجود تعداد
بسیاری از مثالهای نقض، در جامعهی ما ریشه دارد و حتی مردم ما در انتخاب افراد به
عنوان مدیران جامعه به سطح تحصیلات آنان بیشتر از تجربه و تواناییشان اهمیت داده و
به القابی نظیر «دکتر» و یا «مهندس» نیز واکنش بسیار مثبتی نشان میدهند. از سوی
دیگر، این رویه نیز که واژههای «نخبه» و یا «روشنفکر» به تمامی افرادی که دارای
تحصیلات آکادمیک هستند، اطلاق میگردد، جای تامل دارد.
باید در نظر داشت که دیدگاههایی از این قبیل (که در جامعهی ما دیدگاه¬های غالب
است) صرفا در جوامعی با ساختارهای سنتی مطرح بوده و در کشورها و جوامع در حال
توسعه، اصولا ارزشها تغییر می کنند و مولفههایی دیگر به عنوان آمال و آرزو برای
جوانان مطرح میگردد که در جامعهی کلیمیان ایران، همانا «ثروتمند شدن» یکی از آنان
است.
گرچه تا پیش از این، جوانان جامعهی ما به تحصیلات آکادمیک اهمیت داده و معمولا شرط
اساسی ازدواج نیز سطح تحصیلات بود، ولی امروزه بهنظر میرسد که میزان ثروت، در
انتخاب افراد نقش بیشتری بازی میکند. از آنجا که رشتههایی نظیر پزشکی و یا
گروههای فنی و مهندسی، نمیتوانند به اندازهی بازار آزاد درآمدزا باشند و همچنین
در طی سالهای اخیر، شاهد آمار بالای بیکاری، بهخصوص در میان این دو قشر
تحصیلکرده بودهایم، جوانان جامعهی ما دیگر شرایط سخت چندین سال تحصیل و اخذ مدرک
را تحمل نمیکنند و پس از اتمام دوران متوسطه (و یا حتی پیش از آن) وارد بازار کار
میشوند. از سوی دیگر، امروز شاهد آن نیز هستیم که بسیاری از افراد تحصیلکرده در
جامعهی ایرانیان یهودی، با وجود مدارک بسیار معتبر دانشگاهی که در اختیار دارند،
کار در بازار را به فعالیتهای علمی، پزشکی و یا صنعتی، ترجیح میدهند. از طرف
دیگر، چون معمولا پسران جامعه، زودتر از دختران خود را با تغییرات در ساختار شغلی
جامعه، وفق میدهند، شاهد آن هستیم که اکثر پسران به تدریج به مشاغل آزاد روی
آورده، در حالی که اکثریت دختران، هنوز هم تمایل به ادامهی تحصیل را حفظ کردهاند.
اما سوالی که در اینجا مطرح میگردد، این است که دلیل رونق گرفتن بازار آزاد در
چیست و چرا مشاغل تخصصی چنین جذابیتی را ندارند؟ گرچه پاسخ به این سوال، نیاز به
تحقیقات کارشناسی فراوانی دارد ولی به عنوان یک دلیل ساده از میان بسیاری از دلایل،
میتوان بیان نمود چون که کشور ایران در مسیر جهانی شدن، هنوز به توان صنعتی لازم
جهت رقابت با کشورهای عظیم تولید کننده نرسیدهاست، بیشتر یک وارد کنندهی محصولات
است تا یک تولید کنندهی صنعتی. مثال واضحی که در این زمینه میتوان بیان کرد،
مسئلهی فراوردههای نفتی است که سالها است بخش اعظم این نیاز کشور، از دیگر ممالک
تامین میگردد. در کنار نبود تولیدات صنعتی، با توجه به رشد تبلیغات در رسانههای
گروهی از جمله اینترنت، تمایل جوانان به مصرف کالاهای مرغوب خارجی افزایش پیدا
میکند و چنین چیزی خود مزید بر علت شده و سطح واردات را بالاتر میبرد. در چنین
شرایطی است که بازار آزاد رشد و رونق روزافزونی پیدا کرده و بیشتر افرادی که در
این حوزه فعالیت میکنند، در امور بازرگانی، به واردات کالاهای مورد نیاز جامعه از
دیگر کشورها مبادرت مینمایند.
متاسفانه، مشکل اساسی ما در این بخش اقتصادی این است که جوانان صرفا به ثروت اندوزی
توجه دارند در حالی که هیچکدام از آنان، سرمایهدار نمیشوند. به واقع، تفاوتی
آشکار بین «ثروت مند بودن» و «سرمایهدار بودن» وجود دارد، که اولی بیانگر آن است
که شخص پول فراوانی در اختیار دارد ولی دومی یعنی آنکه آن شخص، از پول در اختیار
خود به عنوان ابزاری برای فعالیتهای مهم اقتصادی بهره میگیرد و در جهت عمران و
آبادانی کشور خویش در بخشهای مختلف علمی، تحقیقاتی، صنعتی و... «سرمایهگذاری»
مینماید.
به نظر میرسد امروز که ما نیز همپای دیگر کشورهای جهان، در مسیر توسعهی اقتصادی
و فرآیند جهانیشدن قرار گرفتهایم، باید شرایطی را فراهم آوریم که جوانان جامعه،
با پیروی از مسیری مناسب، ضمن آنکه تلاش کنند استعدادهای خود را در زمینههایی که
بدان علاقهمند هستند، شکوفا نمایند، بتوانند در پیشرفت و توسعهی کشور نیز سهیم
شوند.
مسلما، مسئولین جامعه باید برای آینده برنامهای را در نظر بگیرند که ضمن حفظ حداقل
تعداد افراد لازم برای ورود به حوزهی آکادمیک و کسب تخصصهای علمی مورد نیاز (که
امروز تعداد این افراد، در سطحی فراتر از انتظار قرار دارد) بتواند شرایطی را برای
آگاهیدهی به جوانان جامعه، جهت استفادهی صحیح از منابع مالی و تغییر نگاه نادرست
نسبت به پول (که متاسفانه، برخی مواقع تعبیر نامناسب «چرک کف دست» برای آن بهکار
میرود) و قرار دهی آن منابع در مسیر سرمایهگذاری و توسعهی اقتصادی، فراهم آورد.
در اینجا است که از سازمان دانشجویان یهود ایران نیز انتظار میرود تا همپای نهاد
انجمن کلیمیان تهران و دیگر سازمانها، با تشکیل یک گروه فکری،برنامهریزی مناسب را
برای کنار گذاشتن عقاید سنتی،تطبیق دادن جامعه با شرایط روز و کسب آمادگی لازم برای
ورود به عصری نوآغاز نمایند.
|