امیرفراز نعیموت
کارشناس ارشد حقوق
تابستان 97
همانطور
که در شماره قبل به آن اشاره شد یکی از منابع مالکیت، اموال جامانده از فوت فرداست
که ماترک یا ارث لقب دارد و با انحصار وراثت توسط وراث تملک میشود بعضاً گاهی ممکن
است که به جهت ناآشنایی و نیز شرایط روحی و روانی وراث دچار مشکلاتی شوند که با
شناخت و آشنایی از حقوق و تکالیف خود میتوانند آن را مدیریت کنند. ضمن اینکه
همواره به همه مراجعین خود و افرادی که در پروسه انتقال داراییهای شخص متوفی قرار
دارند توصیه نمودهام که حتماً راهحلهای قانونی را درپیش بگیرند و در چنگال
سودجویان و به اصطلاح کار راهاندازها گرفتار نشوند.
هرگاه شخصی فوت میکند در صورتی که اموالی داشته باشد، وراث او میتوانند بعد از
گرفتن گواهی انحصار وراثت آن را بین خود تقسیم کنند که طبق قانون و اصول شرعی سهم
هر یک از وراث از آن مشخص است.
یکی از اصول بسیار مهم حقوقی که در اینجا باید به آن اشاره کرد این است که هیچ فردی
نمیتواند وراث خود را از رسیدن به ارث محروم کند همانطور که قانونگذار در ماده
837 قانون مدنی مقرر کرده است: اگر کسی به موجب وصیت یک یا چند نفر از ورثه خود را
از ارث محروم کند وصیت مذبور نافذ نیست.
این قاعده که مستنبط از قواعد فقه شیعه میباشد در اصول فقهی دین یهود عیناً موجود
میباشد همانطور که متون دینی یهود آمده است: «اگر کسی در وصیت نامه خود اعلام
دارد. فلانی که نخست زاده من است نباید از میراث سهم مضاعف ببرد یا آنکه، فلان پسرم
نباید مانند سایر فرزندانم از میراث من بهرهمند شود، اظهارات او دارای قوت قانونی
نیست. زیرا او شرطی برخلاف نص صـــریح تورات نموده است»
همانطور که مشاهده شد طبق قوانین مدنی ایران همچنین شرع مقدس یهود هیچ کس نمیتواند
به موجب وصیتنامه وراث خود را از سهم ارث خود محروم کند. ولی بدیهی است که در طول
حیات میتواند به موجب بخشش اموال یا در قالب هر عقد دیگری اموالش را به صورت
دلخواه و به هر میزان به هر شخصی که مدنظرش بود منتقل کند.
اما یکی از سوالات همیشگی در تقسیم اموال، نحوه تقسیم حقوق مستمری فوتشدگان تامین
اجتماعی است. طبق قانون تامین اجتماعی مستمری عبارت از پولی است که طبق شرایط مقرر
در قانون و به منظور جبران قطع تمامی یا قسمتی از درآمد به بیمه شده و در صورت فوت
او برای تامین معیشت بازماندگان وی به ایشان پرداخت میشود. باید توجه داشت که بین
مستمری ناشی از فوت و مستمریهای دیگر از قبیل کارافتادگی، بازنشستگی و ... فرق
وجود دارد. اما سوال اینجا است که در مورد مستمری ناشی از فوت تقسیم آن بین ورثه
متوفی چگونه است؟ آیــا برابر قواعد و مربوط به ارث بین آنان تقسیم میشود؟
میدانیم که ماترک متوفی اموالی است که از بعد از فوت از مالکیتش خارج میشود و طبق
قوانین ارث بین وراث تقسیم میشود، اما مستمری فوقالذکر بعد از فوت شخص در حق ورثه
استقرار پیدا میکند و به منظور کمک به معیشت اشخاص تحت تکفل متوفی برای زمان بعد
از فوت اوست در واقع این حق در زمان حیات متوفی وجود نداشته تا آن را براساس قواعد
ارث تقسیم کنیم. به همین دلیل پرداخت مستمری به بازماندگان به نحو تساوی صورت
میگیرد و چه بسا برخی از بازماندگان حق دریافت آن را نداشته باشند هر چند از اموال
متوفی ارث میبرند. از این رو باید توجه داشته باشیم که برای دریافت حقوق مستمری
شرط اول تحت تکفل بودن میباشد.
براساس ماده 81 قانون تامین اجتماعی بازماندگان متوفی که واجد شرایط دریافت مستمری
و یا غرامت مقطوع میباشند عبارتند از:
الف) همسر دائمی بیمه شده، که حق دریافت مستمری را دارد و با ازدواج مجدد این حق
ذائل میشود.
ب) فرزند ذکور متوفی تا بیست سالگی و پس از آن در صورت اشتغال به تحصیل در مقاطع
دانشگاهی تعیین شده و یا اینکه معلول شناخته شود.
ج) پدر و مادر متوفی در صورتی که تحت تکفل متوفی بوده و سن پدر از 60 سال و سن مادر
از 55 سال تجاوز کرده باشد و یا اینکه از کار افتاده باشد و در صورت مستمری از
سازمان دریافت ننمایند.
د) فرزند اناث متوفی در صورتی که فاقد شغل و شوهر باشد.
لازم به ذکر است در اجرای قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بیسرپرست و بد سرپرست
مصوب 10/7/92 و آییننامه هیات وزیران مصوب 14/4/94 فرزند خوانده در حکم فرزند
حقیقی بوده و از تمام حقوق و مزایای قانونی بهرهمند خواهند گردید در خصوص میزان
سهم مستمری هر یک از بازماندگان باید گفت: همسر یا همسران بیمه شده 50 درصد مستمری،
هر فرزند 25 درصد مستمری و پدر و مادر نیز 20 درصد مستمری استحقاقی بیمه شده را
دریافت مینمایند. بدیهی است مجموع مستمریها نباید از میزان مستمری متوفی تجاوز
نماید و چنانچه تجاوز کند سهم هر کدام به نسبت دریافت تقلیل مییابد.
از دیگر مسائل و سوالات همیشگی نحوه تقسیم حقوق بازماندگان مسئولین صندوق بازنشستگی
کشوری میباشد که به شرح ذیل بررسی میگردد.
هرگاه کارمند دولت در زمان اشتغال یا بازنشستگی فوت نماید وراث قانونی وی شامل
افراد ذیل استحقاق دریافت حقوق وظیفه دارند :
همسر فرزندان ذکور تا سن بیست سال و در صورت اشتغال به تحصیلات عالی تا سن 25 سالگی
فرزندان و نوادگان اناث به شرط نداشتن شغل و شوهر.
پدر و مادری که در زمان حیات متوفی تحت تکفل وی بوده باشند شوهر در صورتی که در از
کار افتاده بوده و در زمان حیات عیال خود تحت تکفل او بوده باشد فرزندان و نوادگانی
که علیل و یا ناقص العضو بوده و مادامالعمر قادر به انجام کار نباشند. هرگاه
بازنشستهای فوت شود از تاریخ یک روز بعد از فوت برای وراث واجد شرایط وی حقوق
وظیفه برقرار خواهد شد.
لازم به ذکر است که همین حقوق برای بازماندگان قانون تامین اجتماعی که واجد شرایط
هستند در نظر گرفته شده است. مضافاً اینکه، حمایتهای قانونی سازمان تامین اجتماعی
برای بازماندگان محدود به مستمری ماهیانه نیست، بلکه برخورداری از خدمات بهداشتی و
درمانی، دریافت کالابرگ، کمک هزینه مسکن، عیدی و ... از دیگر خدماتی است که به
بازماندگان بیمه شدگان و مستمری بگیران متوفی ارائه میشود.
در مقابل حقوقها که قانون برای ورثه در نظر گرفته است و تکالیفی هم طبق قانون برای
وراث در نظر گرفته شده است در قانون هر جا حقوقی برای افراد در نظر گرفته شده است،
اصولاً وظایفی نیز بر صاحب حق وضع گردیده که وراث نیز از این قاعده استنثناء
نیستند.
ماده 226 قانون امور حسبی مقرر میدارد: ورثه ملزم نیستند غیر از ترکه چیزی به
طلبکاران بدهند و اگر ترکه برای اداء دین متوفی دیدن کافی نباشد ترکه و دین تمام
بستانکاران به نسبت طلب آنها تقسیم میشود، مگر اینکه آن را بدون شرط قبول کرده
باشند. پس اگر از میت مالی باقی مانده باشد و ورثه آن را قبول کنند مسئولیت تصفیه
ترکه به عهده آنها خواهد بود و اگر ترکه را رد کنند تصفیه آن با دادگاه خواهد بود و
از آنجا که هر کس مسئول ایفای تعهدات خود در برابر دیگران است ورثه مسئولیتی در
قبال تعهدات و دیون متوفی ندارند.
در هر صورت قبل از تقسیم ترکه بین وراث باید دیون و حقوقی که به ترکه میت تعلق
میگیرد پرداخت شود، و پس چنانچه سهمی باقی ماند مابین ایشان به نسبت سهمالارث
تقسیم می گردد. این حقوق و تعهدات طبق قانون به شرح ذیل میباشد ابتدا به ساکن
باید هزینه کفن و دفن و دیگر هزینههای ضروری از قبیل هزینه حفظ و اداره ترکه از
ماترک داده شود. در برداشتن وجه نقد یا فروش قسمتی از ترکه که برای هزینه کفن و دفن
متوفی لازم است، اجازه تمام ورثه و اشخاص ذینفع در ترکه لازم نیست.
پس چنانکه اشاره شد دیون و واجبات مالی متوفی (طلب طلبکاران و سایر بدهیهای مالی)
باید پرداخت شود. و همچنین وصیت میت در حد و حدود قوانین شرعی و قانونی در اولویت
بعدی امور مربوط به ترکه قرار دارد و سپس نوبت به تقسیم ماترک به نسبت سهم قانونی
فرا خواهد رسید. در این بین برای پرداخت طلبهای طلبکاران شخصی فوت شده عدهای طبق
قانون در اولویت قرار دارند که عبارتند از:
الف) حقوق خدمه منزل برای مدت سال آخر قبل از فوت
ب) حقوق خدمتگزاران محل کار متوفی برای سه ماه قبل از فوت.
ج) دستمزد کارگران روز مرد یا هفتگی، برای مدت سه ماه قبل از فوت
د) نفقه و جهیزیه زن
در خصوص تکالیف مالیاتی قابل توجه است از آنجا که سهمالارث نیز یک نوع مال یا حقوق
مالی وراث محسوب می شود، طبق قانون مالیاتهای مستقیم، براساس تعرفههای مشخص که
تا میزان خاصی نیز معاف از مالیات است مشمول مالیات میشود. البته میزان این مالیات
چون بر مبنای ارزش منطقهای محاسبه میشود و معافیتهای مالیاتی نیز در آن اعمال
میشود مبلغ قابل توجهی نخواهد بود این در حالی است که این مالیات فقط برای اموال
دارای سند که سابقه ثبتی دارند اعمال میشود به طوری که اسناد غیررسمی و اموال
منقول و هرگونه مالی که سابقه ثبتی نداشته و نقل و انتقال رسمی نیز درباره آن صورت
نمیگیرد مشمول مالیات نمیشود.
در پایان باید به این نکته توجه کرد، چنانچه فرد متوفی بدهکار باشد، برای مثال قبل
از فوت محکوم به پرداخت دیه شده باشد، برداشت این مبلغ از حقوق مستمری فاقد وجاهت
قانونی بوده و امکانپذیر نمیباشد زیرا مستمری جزو ترکه نیست، بلکه حقی است که
قانونی با هدف حمایت مالی از بازماندگان شخص فوت شده در نظر گرفته است. اما در مورد
بیمه عمر این سرمایه جزو ماترک محسوب نمیشود و اگر بیمهگذار شرایط خاصی در مورد
نحوه تقسیم آن در قرارداد بیمه آورده باشد، مطابق همان رفتار و عمل میشود و سرمایه
مزبور بین وراث تقسیم میشود. اگر در بیمه نامه سهام وراث تعیین نشده باشد، این
سرمایه بر مبنای قاعده ارث بین وراث تقسیم خواهد شد.
با تشکر از راهنمایی جناب حاخام دکتر یونس حمامی لاله زار و جناب حاخام صیون
تهرانی.
منابع
1. قانون مدنی ایران
2. قانون امور حسبی ایران
3. مجلات قوه قضائیه
4. گنجینه تلمود
|