بهناز وفامنصوری
مرداد 1378
فرهنگ ده جلدی انتشارات سخن در حال تدوین است. خانم وفا منصوری
از مولفین این فرهنگ ، در باب تاریخچه فرهنگ نویسی، فلسفه آن و روش کار این فرهنگ
گزارشی تهیه کرده اند که در پی می آید.
مقدمه
فرهنگ نویسی یکی از دشوارترین کارهایی است که در حوزه تحقیقاتی علوم انسانی انجام
می شود در زبان فارسی فرهنگ های گوناگونی موجود است که نشان از تلاش و پشتکار صاحب
یا صاحبان اثر دارد.
ایرانی ها یکی از قدیمی ترین ملت هایی هستند که به فرهنگ نویسی پرداختند اما در
آغاز فرهنگ ها را فقط برای آن می نویسند که لغات و ترکیباتی مشکل را که دیگر در
زبان روزمره به کار نمی رفت برای مردم توضیح دهند از قدیمی ترین فرهنگ هایی که در
زبان فارسی به دست آمده کتابی است به نام "اویم" (OIM) که برای حل دشواریهای اوستا
تدوین و مطالب آن بر حسب موضوع تقسیم بندی شده بود فرهنگ دیگری که در زبان پهلوی
تالیف شده "فرهنگ پهلوی" می باشد این فرهنگ نیز یک فرهنگ موضوعی است که مثلاً اسامی
حیوانات در یک فصل، اسامی میوه ها در یک فصل و به همین ترتیب مو ضوعاتی که در حیطه
معارف آن عصر بوده در سی فصل تدوین شده است از این جهت است که فرهنگ پهلوی را باید
پدر فرهنگ های موضوعی دانست قرایتی هست که نشان می دهد این دو کتاب در دوره ساسانی
یا در عصری به دوره ساسانی تالیف شده اند.
از دیگر فرهنگ های قدیمی "فرهنگ اسدی طوسی" معروف به "لغت فُرس" متعلق به قرن پنجم
هجری است که در آن فقط الفاظی را ضبط کرده که نه تنها در محاوره روزانه بلکه حتی در
آثار منثور مردم عصر او دیگر به کار نمی رفته است.
شیوه تالیف این فرهنگ تا قرن های بعد هم چنان ادامه یافت و فرهنگ نویس خود را موظف
نمی دانست که مثلاً لغاتی چون خنده ، گریه، باران، و .... را تعریف کند و اگر اسمی
از این لغات به میان می آورد در برابرشان به همین اکتفا می کرد که بنویسد "معروف
است" و دیگر هیچ و معنای این واژه ها ر برای همه کس واضح و بدیهی می دانست و پر
واضح است که در چنین فرهنگ هایی مقولات دستوری، اعداد و ... هیچ جایگاهی نداشتند.
پس از گذشت تقریباً 1500 سال از رواج این نوع فرهنگ نگاری در آغاز قرن حاضر فرهنگ
نویسان ایرانی به پیروی از شیوه فرهنگ نویسی غربی شروع به تالیف فرهنگ هایی کردند
که علاوه بر ضبط لغات کهن، شامل لغات روزانه و گفتاری و مقولات دستوری نیز می شد.
نمونه های ممتاز این نوع فرهنگ ها در روزگار ما "فرهنگ نفیسی" و "فرهنگ نظام" و
"لغت نامه دهخدا" و پس از آن "فرهنگ معین" می باشد . این فرهنگ ها با هدف ارئه
واژگان عمومی زبان و واژگان متروک و هم چنین ضبط چگونگی تلفظ و مشخص کردن ریشه لغت
و هویت دستوری تدوین و تالیف شد.
به دنبال این فرهنگ ها و غالباً به همین سیاق فرهنگ های کوچک و بزرگی در زبان فارسی
تالیف شد که هر کدام از آنها با وجود کاستی ها و ناتمامی ها در حد خود مفید و کار
آمدند.
با توجه به این که زبان ، امری تحول پذیر و پویا است باید که همراه با جامعه روز در
حال متحول شدن باشد در دنیایی که در آن هر لحظه پدیده جدیدی کشف می شود ی این که
در عالم فلسفه، هنر، علوم انسانی و ... افکار و ایده های جدیدی به وجود می آید و هر
کدام از این آرا و عقاید نیازمند یک نام مستقل میباشد همه این اسم ها و عناوین باید
در جایی به نام فرهنگ جمع آوری شود تا مراجعه کنندگان به فرهنگ بتوانند درمورد
لغات، اطلاعات مورد نظر خود را از قبیل نوع تلفظ، هویت دستوری، رسم الخط، ریشه،
معنی و ... به دست آوردند.
تدوین فرهنگی که بتواند پاسخگوی توقعاتی از این دست باشد نیازی بود که سالهای
طولانی احساس می شد و ب این انگیزه که نوشتن چنین فرهنگی در دنیای امروز یک نیاز
مبرم اجتماعی و مدنی است، گروهی با تخصص ها و دانش های متفاوت، مدتی است که دست به
تدوین فرهنگی به نام "فرهنگ بزرگ سخن" زده اند. نوشتاری که در زیر می خوانید گزارشی
است از چگونگی فرهنگ یک زبانه فارسی به فارسی سخن که تالیف آن از شش سال پیش آغاز
شده و اکنون در مرحله ویرایش است.
ساختار فرهنگ
اساس کار این فرهنگ مبتنی بر واژگان بسیاری از متن های معاصر و کهن زبان فارسی است
. از این میان برای زبان معاصر حدود 150 اثر داستانی و نزدیک به همین تعداد لغت
هایی از مقاله های مجلات، روزنامه ها و گفتارهای روزانه مردم، ضبط شده و از زبان
فارسی قدیم نیز حدود دویست متن مهم فارسی فیش برداری شده و حدود دو میلیون مورد از
کاربرد واژه ها در زبان، مبنای شروع کار قرار داده شده است.
آنچه که در نگاه اول در این فرهنگ پیش روی خواننده قرار دارد نوع لغت(مدخل اصلی) با
رسم الخط درست می باشد. پس از آن "آوانگار" یا تلفظ لغت است ، با توجه به این کار
زبان متعلق به مردم است و صحیح آن چیزی است که اکثریت مردم به کار می برند آن تلفظی
که بسامد بیشتری در بین مردم دارد تلفظ درست کلمه قرار داده می شود و البته لازم به
ذکر است که زبان و تلفظ معیار در تالیف این فرهنگ، زبان پایتخت و از نظر تاریخی
زبان نیم قرن اخیر و گونه نوشتاری این زبان است پس از تشخیص تلفظ صحیح، ریشه لغت و
هویت دستوری آن مشخص می شود و اگر واژه ای در زبان امروزکاربرد نداشته باشد به آن
کدی به عنوان (قد) داده می شود که قدیمی بودن آن مشخص شود.در این فرهنگ چهار حوزه
جدید در مدخل اصلی برای لغات در نظر گرفته شده که در فرهنگ های دیگر بر آن تاکید
نشده است یکی از این حوزه ها، تعیین مراتب زبانی است مراد از این اصطلاح این است که
بعضی واژه ها به موقعیت اجتماعی خاص تعلق دارند و مرابت زبانی به خواننده فرهنگ این
آگاهی را می دهد که واژه در چه موقعیت اجتماعی به کار می رود. این مراتب عبارتند از
: احترام آمیز، توهین آمیز، شاعرانه، طنز، کودکانه ، منسوخ، فرهنگ عوام، گفتگو....
اگر در ذیل مدخل هیچ کدام از این مراتب ذکر نشود یعنی این مدخل خنثی است و هیچ
مرتبه زبانی ندارد، مثلاً آمدن و تشریف آوردن، در لغت هم معنی هستند، اما از نظر
مراتب زبانی آمدن یک واژه خنثی است اما تشریف آوردن علاوه بر بار معنی آمدن یک بار
معنای دیگر هم با خود دارد و آن احترامی است که گوینده به مخاطب خود می گذارد دراین
موارد مرتبه زبانی لغت احترام آمیز است.
یکی دیگر از این حوزه ها "حوزه کاربرد" لغت است که معروفترین آنان می توان به حوزه
های جانوری، گیاهی، ساختمان، فلسفه، سینما، جغرافی، ریاضی، و.... ده ها حوزه دیگر
اشاره کرد.
جز اینها باید به تعیین "نحوه دلالت" اشاره کرد که چگونگی کاربرد لغات را از جهت
حقیقی یا غیر حقیقی (مجاز و استعاره) مشخص می کنند.
پس از تعیین موارد ذکر شده در خط اصلی مدخل، دشوارترین مرحله کار یعنی تعریف واژه
ها آغاز می شود، امروزه فرهنگ نویس بر خلاف گذشته، بیشترین توجه خود را معطوف به
کلمات رایج و روزانه می کند و برای او هیچ لفظی و هیچ معنایی بدیهی نیست بنابراین
دشواری کار یک فرهنگ نگار از جایی است که باید سعی کند به لغات زبان مادری خود به
چشم یک بیگانه نگاه کند تا بتواند از بدیهی انگاشتن معانی لغت ها مصون بماند و
بتواند برای هر واژه یا ترکیب یک معنی کامل همراه با شاهد و یا مثال بنویسد و در
صورت نیاز با دادن تصویر آن را کامل کند.
محدوده لغات فرهنگ
شیوه عمل در مورد انتخاب لغات در متون قدیمی چنین است که فقط واژگانی به عنوان
مدخل با ترکیب انتخاب شده اند که از فارسی دوره اسلامی مثلاً از زمان رودکی در زبان
فارسی کاربرد داشته اند واگر واژه ای در دو متن (چه از نظم، چه از نثر) به کار رفته
باشد مورد قبول واقع می شود و از آزمون واژه هایی که کاربرد نداشته یا صحت آنها
مورد تایید نیست خودداری شده است، ولی در متون معاصر که بیشتر از رمان ها استفاده
شده و فقط زبان نیم قرن اخیر پایتخت معیار قرار گرفته است.
تفاوت این فرهنگ با دیگر فرهنگ ها
هر فرهنگی در زمان خاص خود امتیازات ویژه ای دارد، اما تفاوتی که فرهنگ سخن با
دیگر فرهنگ هیا معاصر دارد این است که این فرهنگ ناظر بر جنبه روز آمد بودن لغات ها
است و سعی دارد که تعابیر امروزی را وارد فرهنگ کند که در هیچ کتاب فرهنگی نگاشته
نشده است.
به همین خاطر علاوه بر فیش کردن لغات نشریات و مجلات و حتی نیازمندیهای روزنامه ها
عده ای برای تحقیقات میدانی و مصاحبه ها به میان مردم کوچه و بازار رفتند و کلمات
گروهای مختلف شغلی نظیر کفاش، قصاب، گل فروش و ... را مستقیماً از صاحبان مشاغل
پرسیده و جمع آوری کرده اند که این گستردگی و حجم کار در فرهنگ های فارسی تاکنون
دیده نشده است.
دیگر تفاوت اساسی این فرهنگ در این است که تمام ترکیباتی که در فرهنگ های دیگر به
صورت مدخل جداگانه آمده، یا اصلاً منظور نشده اند ، در ذیل مدخل اصلی قرار داده شده
اند مثلاً ترکیباتی چون به پای کسی ایستادن، پا کوبیدن، از پا افتادن ، پا پیش
نهادن، و ....ده ها مورد دیگر همگی در ذیل مدخل "پا" گردآوری شده اند.
از امتیازات دیگر می توان به شواهد اشاره کرد تمام واژها ، ترکیبات و مدخل هایی که
در فرهنگ سخن به کار رفته با شاهد همراه است به جز اصطلاحات علمی یا علوم انسانی ،
اگر واژه یا تعبیر ، جدید و امروزی باشد با شواهدی از معاصران همراه است و اگر واژه
ای قدیمی باشد با یک شاهد از قد ما و اگر واژ ه ای از قدیم بوده و امروز نیز در
زبان زنده باشد با دوشاهد همراه می باشد که یکی از معاصرین و دیگری از قدما است
مثلاً واژه "دین" که از قدیم در زبان کاربرد داشته و امروزه به کار میرود برای نشان
دادن پویایی و زنده بودن این در طول قرن های متمادی شاهدی از جمال زاده وشاهدی
از فردوسی در ذیل این مدخل قرار داده می شود. این شاهدها با ذکر نام نویسنده ، نام
کتاب به صورت کد وشماره صفحه در اختیار خواننده قرار می گیرد.
تالیف اصطلاحات علمی دراین فرهنگ که هر کدام توسط متخصص مربوط به آن رشته نوشته و
ویرایش شده ازمهم ترین ویژگی های این فرهنگ است.
لازم به ذکر است که فرهنگ سخن، تنها در برگیرنده لغات و ترکیبات عمومی زبان فارسی
است و بر خلاف فرهنگ مرحوم معین و لغت نامه دهخدا، اعلام در آن ذکر نشده است.
حجم کار این فرهنگ که بین ده تا یازده هزار صفحه تخمین زده شده است در 10 تا 11 جلد
هزار صفحه ای توسط نشر سخن به بازار عرضه خواهد شد.
|