|
|
سيما مقتدر جمهوري چك با جمعيتي بالغ بر 22/10 ميليون نفر و وسعتي حدود 78884 كيلومترمربع در اروپاي مركزي قرار دارد. پايتخت آن پراگ است و زبانهاي چك و اسلواكي زبانهاي رسمي در اين كشور است. مهمترين حركت در چك به عضويت در آمدن اين جمهوري در سال 1999 به پيمان آتلانيك شمالي (ناتو) ميباشد.
قدمت يهوديان چك اولين مهاجرت يهوديان «بوهم» (Böhmen) در پراگ و «محرن» (Mähren) در برون به سال 1090 ميلادي يا به عبارتي در قرن يازدهم به ثبت رسيده است. اما به نظر ميرسد قبل از اين هم يهوديان در اين منطقه سكونت داشتهاند. در قرن يازدهم يكي از برجستهترين اجتماعات يهودي اروپا در پراگ شكل گرفت. اما پس از وقوع اولين جنگهاي صليبي در سال 1096 ميلادي از آزادي يهوديان كاسته شد به حدي كه تحت تعقيب قرار ميگرفتند و به اجبار به مسيحيت ميگرويدند. در سال 1254 ميلادي حكومت وقت براي يهوديان ساكن در بوهم و محرن امتيازات خاصي قائل شد. با توجه به امكانات وضع شده شركت يهوديان در معاملات بازرگاني به دور از هرگونه حركات ضديهودي فراهم شد. اما عليرغم صرفنظر يهوديان از بسياري از حقوق طي قرون 14 و 15 ميلادي مجددا حركات شديد ضديهودي از سرگرفته شد. طي جنگهاي سال 36-1420 تاريخ يهوديت به تبع وضع جغرافيايي خود متحمل سرنوشتهاي مختلفي شد: عدهاي مجبور به ترك مناطق مسكوني خود شدند و عدهاي ديگر كه به طور مثال ساكن پراگ بودند كماكان در اين منطقه به سكونت خود ادامه دادند. جامعه يهود محرن در قرن شانزدهم اكثرا در شهرهاي كوچك و روستايي زيرنظر حكومتهاي مذهبي يا غيرمذهبي سكونت داشتند. اما يهوديان بوهم منحصرا در پراگ حضور داشتند. در قرن هفدهم جمع كثيري از يهوديان لهستان در پي كشتار يهوديان به بوهم و محرن پناه بردند. تجمع كثيري از يهوديان رانده شده از اطريش نيز در سال 1670 نيز به چك گريختند. در سال 1726 ميلادي با وضع قوانين ازدواج و مشخص نمودن هزينه براي ثبت آن به جمعيت يهوديان نظم داده شد. هماهنگي و سازش ژوزف دوم در سال 1781 ميلادي با يهوديان بعدها سرآغاز تساوي حقوق آنان شد. زيرا اين امر بهرهگيري يهوديان از آموزش ابتدايي و مقاطع تحصيلي بالاتر را ممكن ساخت و بدين ترتيب آنها وارد امور تجارت و اقتصاد شدند و ديگر هيچگونه اجباري به نصب علامت خاصي براي مشخص نمودن مذهب خود نداشتند. از اين پس ارزش فرهنگي و اقتصادي جامعه يهود ارتقاء يافت.
در سال 1890 ميلادي در بوهم بالغ بر 95000 يهودي و در محرن 45000 يهودي سكونت داشتند كه اكثرا به زبانهاي چك و آلماني تكلم ميكردند. در نيمه دوم قرن نوزدهم به دنبال ترك جمع كثيري از يهوديان معتقد و روستانشين از روستاها ، بسياري از انجمنهاي محلي منحل شدند. اين حركت كه در راستاي مدرنيزه شدن و تغيير دادن فرهنگ بود، در كشور چك معناي خاصي يافت چرا كه آنها مي بايست ميان دو فرهنگ آلماني و چك يكي را بپذيرند. در ابتدا هدف از اتحاد، تابع شدن جمع اقليت پيرو فرهنگ آلماني مدنظر بود. اين امر باعث ايجاد مخالفتهاي ضديهودي اهالي چك شد زيرا از ديد آنها يهوديان موافق با فرهنگ آلماني بودند. در كنار تنش و جنبش ميان يهوديان و اهالي چك فعاليتهاي صهيونيستي در پراگ فعاليت خود را آغاز نمود. جمهوري چكسلواكي كه پس از جنگ جهاني اول تاسيس شده بود در زمان حكومت اولين رئيس جمهور خود با وجود حركات ضديهودي در سالهاي 1918 تا 1921 ميلادي با درخواست جريان صهيونيستي مبني بر تشكيل شوراي ملي يهوديان موافقت نمود و در قانون اساسي خود در سال 1920 حق تابعيت يهوديان را نيز پذيرفت. چكسلواكي تا سال 1938 همزمان با انعقاد توافق مونيخ داراي يهوديان زيادي بود. در بوهم بالغ بر 76000 يهودي ، در محرن 41000 و در اسلواكي 137000 يهودي سكونت داشتند. شهر كارباتو در روسيه و قسمتي از اسلواكي نيز كه در اواخر 1938 از مجارستان جدا شده بودند داراي 103000 يهودي بودند. بدينترتيب در مجموع در سال 1930 ميلادي بالغ بر 357000 يهودي در چكسلواكي ساكن بودند. بعضي از آمار حاكي از آن است كه بعد از سال 1933 حدود 40000 پناهنده يهودي از آلمان و اطريش نيز به اين منطقه گريختند. اما با آغاز جنگ جهاني دوم بيش از 250 هزار يهودي در جريان يهوديكشي نازيها جان باختند كه از اين تعداد تنها 77297 يهوديان بوهم و محرن بودند. پس از پايان جنگ تنها حدود 55000 يهودي در چكسلواكي سكونت داشتند. بعد از انقلاب صلحآميز سال 1989 ميلادي و جدايي دو كشور چك و اسلواكي تاسيس جمهوري چك در 1993 تجديد حيات يهوديت در اين كشور به ويژه در پراگ به چشم ميخورد. سال 1997 در چك حدود 5000 يهودي زندگي ميكردند كه 4000 نفر آنها تنها در پراگ سكونت داشتهاند. مهاجرت جمع كثيري از يهوديان نيز از امريكا و اسرائيل به پراگ ، برون ، پيلزن و كارلزباد خبر از آيندهاي روشن و اميدواركننده ميدهد.
وضعيت يهوديان در قرن حاضر جوانك كاملا آشفته به نظر ميرسد. او تنها 20 سال دارد و از زماني كه تعريفهاي مادرش را شنيده دچار چنين تشويشي شده. جوانك براي نجات از وضع خود نزد حاخام (رهبرمذهبي يهوديان) ميرود و ماجرا را براي او شرح ميدهد. مشكل او از اين قرار است كه بر طبق تعاريف مادرش كه خود زماني پيرو مكتب كمونيست بوده، مادربزرگ جوانك يهودي الاصل است و جوانك بيم آن را را دارد كه اگر واقعا يهودي باشد جامعه اكثريت وي را طرد خواهند كرد. “رون هوفبرگ“ به عنوان رهبر مذهبي اين منطقه با سئوالاتي از اين دست زياد روبرو ميشود. وي كه در گذشته رياست مجمع حخاميم انستيتوي مذاهب شمال نيوجرسي را عهدهدار بوده پس از حملات تروريستي 11 سپتامبر 2001 به پراگ ميرود و در آنجا جمعيت حمايت از يهوديان مذهبي را تاسيس مينمايد. مشاهدات وي خبر از يك شوك فرهنگي ميدهد كه يهوديان امريكايي زماني كه سعي در حل اختلافات و جدايي ميان يهوديان بلوك شرق در گذشته بودند اين شوك را تجربه كرده بودند. «هوفبرگ» در آغاز مسئوليت انجمن يهوديان ليبرال پراگ را عهده دار بود. اعضاي اين انجمن اكثرا يهوديان غيربومي و گردشگران بودند. اما طي كمتر از يك سال وي اين انجمن را به دنبال عدم موافقت با شرايط كاري خود ترك نمود. او در آن زمان 57 سال داشت و تصميم گرفت كماكان در چك بماند. گرچه دستيابي و تغيير ساختار اين جامعه پس از سالها زندگي كمونيستي ناممكن به نظر ميرسيد همكاري فشرده وي با جواناني كه علاقمند به يهوديت بودند چگونگي مسئوليت را براي وي مشخص نمود. او به عنوان تنها رهبر مذهبي معتقد در اين كشور ميگويد: «از ميان دوازده رهبر مذهبي خارجي كه در اين انجمن فعاليت داشتند من تتها فردي هستم كه تصميم گرفتم مدت طولاني در پراگ اقامت كنم. من متوجه شدم كه حضور من براي كساني كه مايل به آشنايي با يهوديت اصيل ميباشند موثر است». از دو سال پيش تاكنون در مركز اصلي يهوديان پراگ هر هفته مراسم مذهبي اجرا ميشود. در اين مراسم حدود 20 تا 40 نفر به طور منظم حضور پيدا ميكنند. علاوه بر آن هر هفته كلاسهايي براي افرادي كه مايل به آشنايي با يهوديت هستند تشكيل ميشود. اكثر شركت كنندگان در اين كلاسها داراي ريشه هاي يهودي هستند اما اطلاعي از اين مذهب ندارند. از زمان حضور وي در پراگ بالغ بر 40 نفر تحت نظر او به يهوديت رجوع كرده اند. «مرتبا به افرادي برميخورم كه معتقدند ريشه يهودي دارند و مايلند مجددا راه خود را در جامعه باز يابند اما نميدانند چگونه». جهت كاهش جدايي ميان گروههاي مختلف جامعه يهود، در انجمن پراگ اقداماتي انجام ميشود كه جامعه اكثريت نيز از آن بيخبر نميمانند. به عنوان نمونه هوفبرگ در سال جاري جهت كاهش تعصبات مذهبي، مراسم جشن پوريم را با شركت اعضاء مذهبي- ارتودكس و رفورم در كنار يكديگر برگزار نمود. او ميگويد: «مخاطبين ما افرادي هستند كه از كشمكشهاي دائمي و اينكه چه كسي از بقيه مقام بالاتري دارد گريزان هستند. براي شخص من واقعا ناراحت كننده است كه انسانها اينطور فعال و خستگي ناپدير و در عين حال عصبي به يكديگر پرخاش ميكنند. من شخصاً در اين منازعات از هيچ طرفي حمايت نميكنم. هدف بايد ايجاد انجمن و گروهي باشد كه با آغوش باز پذيراي همه يهوديان باشد». «هوفبرگ» كه امريكاييالاصل است تنها در پراگ فعاليت نميكند. او رسماً حاخام (رهبرمذهبي) شهرهاي دسين و پيلزن هم ميباشد. اين دو شهر از جمله ده شهري به شمار ميآيد كه در جمهوري چك داراي جامعه يهودي است. سومين كنيساي بزرگ دنيا قرار بود در شهر پيلزن باشد كه اخيراً هوفبرگ در آنجا مراسم شبات را برگزار نموده است. اما در حال حاضر از اين كنيسا بيشتر براي اجراي كنسرت و مراسم فرهنگي استفاده ميشود. بدينترتيب اجراي مراسم مذهبي شبات پس از گذشت بيش از يك دهه در اين كنيسا برگزار شد. در اين مراسم حدود 40 نفر شركت داشتند. از نظر هوفبرگ حضور اين تعداد شركت كننده براي جامعهاي كه در ابتداي راه بازگشت به يهوديت است رقم اميدوار كننده اي است. هوفبرگ براي شهر دسين يك جلد تومار تورات از شهر «اوتسراوا» در چك تهيه نموده است. بدين ترتيب جامعه يهود دسين كه حدودا داراي 120 عضو ميباشد براي اولين بار پس از جنگ جهاني دوم داراي يك جلد تومار تورات شد. معاون رئيس انجمن يهوديان دسين ميگويد سالهاست كه اعضا زيادي از اين انجمن مايل به فعال نمودن مجدد جامعه يهود در اين شهر هستند. اما تاكنون موفقيتي نداشتهاند. اما پس از حضور هوفبرگ پيشرفتهاي خوبي صورت گرفته است. او ميگويد: «هوفبرگ علاوه بر برگزاري سخنرانيهاي جذاب در مورد يهوديت با شوخ طبعي و سبك شيواي سخنراني مخاطبين زيادي را به خود جلب نموده است. علاوه بر آن وجود تومار تورات جديد و تعميرات در كنيسا حاكي از آغاز يك دوره پيشرفت و ارتقاء در اين جامعه است». البته در آغاز ، كار به اين آساني نبود. اوائل وظايف هوفبرگ در اين مسئله خلاصه ميشد كه مشخص نمايد چه افرادي يهودي الاصل هستند و چه كساني رسما اجازه پذيرش دين يهود را دارند اگر مادر آنها يهودي نباشد. طي جنگ جهاني دوم هزاران يهودي اسنادي را كه هويت يهودي بودن آنها را به اثبات ميرساند براي رهايي از انتقال به بازداشتگاههاي مرگ سوزاندند. از آنجائي كه در دوره كمونيستي نيز يهوديان مورد تعقيب بودند بعد از خاتمه جنگ نيز تمايلي به مشخص كردن مذهب وجود نداشت. به عنوان نمونه مي توان به فردي اشاره نمود كه پس از مدتي به يهوديت رجوع نمود. اما پس از آن مداركي پيدا شد كه وي اصالتاً يهودي بوده است. هوفبرگ مي گويد: « با گذشتهاي كه اين افراد داشتند همه چيز را فراموش كردهاند. بدينترتيب در اين سرزمين عملاً در حال حاضر روند بازيابي وجود دارد».
مشكل ديگري كه هوفبرگ به عنوان رهبر مذهبي با آن روبروست، حضور جمع كثيري از ملحدين در جمهوري چك است. اين كشور داراي بالاترين آمار ملحدين ميان كشورهاي اروپايي است. وجود چنين فضايي بالطبع كار وي را مشكلتر ميسازد. زيرا تعداد زيادي از افرادي كه مردد به پذيرش يهوديت هستند از مذهبي بودن نيز واهمه دارند. آنها نگران هستند كه اگر يهوديت را بپذيرند بايد كلاه مشكلي برسر داشته باشند و كنارههاي ريش خود را نيز اصلاح نكنند. اغلب از هوفبرگ اين سئوال پرسيده ميشود كه چرا افرادي كه داراي خانواده يهودي هستند فقط به شرط داشتن مادر يهودي، يهودي شمرده ميشوند ، او پاسخ اين سئوال را به وضعيت رانندگاني شبيه ميداند كه سالها بدون داشتن گواهينامه رانندگي عملاً رانندگي ميكنند و با فوت و فن اين كار آشنا هستند. اما آنها رسماً زماني اجازه رانندگي دارند كه گواهينامه رانندگي را پس از مراحل رسمي و قبولي در امتحانات مربوطه اخذ نموده باشند.
|
|