انجمن کلیمیان تهران
   

باز گفتن خواب دِهشَتناک فرعون برای محرمان دربار

   

ابراهیم سعیدیان (آریا)
تهران 1387


بَرده‌ای از آن غلامانِ ضعیف
طفلِ عِبرانیِ رنجور و نحیف

در درونِ کاخِ من آمد پدید
بارگاهم را به خاک و خون کشید

تاج و تختم را زِ چنگم در ربود
شادی‌ام را غصّه و ماتم نمود

کاهنی گفت: « ای خداوندِ جهان!
ای عظیم و ای بزرگ و جاودان!

نورِ خورشیدی و مِهرِ بی‌کران
حاکمِ این آسمان و کهکشان

خواب و رؤیا را نباشد اعتبا ر
دل، قوی می‌دار و بیم از کس مدار»

انجمن کردند با هم، قِبطیان
کُشت باید هر پسر، از عِبریان



مقاله های مرتبط:

 کلیمیان و ادبیات ایران

معرفی ابراهیم سعیدیان (آریا)


 



 

 

 

Back Up Next 

 

 

 

 

استفاده از مطالب اين سايت تنها با ذكر منبع (بصورت لینک مستقیم) بلامانع است.
.Using the materials of this site with mentioning the reference is free

این صفحه بطور هوشمند خود را با نمایشگرهای موبایل و تبلت نیز منطبق می‌کند
لطفا در صورت اشکال، به مسئولین فنی ما اطلاع دهید