انجمن کلیمیان تهران
   

آبتنی کردن زنان و دختران در آب نیل

   

ابراهیم سعیدیان (آریا)
تهران 1387


پایکوبی بود و رقص ِ دختران
آمدند از کا خِ شَه، نیک اختران

بس کنیزان، هَمْرهِ آزادگان
دخترِ فرعون و آن شَه‌زادگان

شُر شُرِ آبی و نیزاری و نیل
نیمه عریان، حوریانِ بس جَمیل

رقصِ آنان، در میانِ آب بود
در کفِ ساقی، شراب نابِ بود

یک سبد بر نیل،ناگَه شد عیان
هم‌چو یک زورَق که بر آبی، روان

پا نهادند آن کنیزان، اندر آب
کودکی دیدند، هم‌چون آفتاب

خفته در گهوارهء گردانِ خویش
کاب نیل1، او را به پس می‌بُرد و پیش

دستِ یزدان، شامل و همراهِ او
تا بیاساید زِ کِید ِ هر عَدو

یک بَلَم با گوهری چون شبچراغ
مادری گریان بُد و دل، پُر زِ داغ

در درونش، خفته طفلی هم‌چو ماه
تا که ظلمت را کُند هم‌چون پگاه

آرَمیده طفلِ پاکِ با خدا
تا نماید خوب را از بد، جدا

فرّ و آزادی ببخشد در جهان
آیه‌هایی آ وَرَد از آسمان

بت شکن گردد، بگوید از خدا
تا جهان گردد زِ محنت‌ها، رها

زورقی بی‌ناخدا بر آبِ نیل
چون سُکاندارش بُوَد، ربِّ جلیل

آن صدف، با لؤلؤِ لالای خویش
اندک اندک دور شد، از جای خویش

با شجاعت، مادری با قلبِ ریش
با نماز و روزه و حالِ پَریش

میریام در ماتم و با ترس و بیم
التماسش با خداوندِ کریم

در غم و هجرانِ او شد بی‌قرار
ناظرِ قایق شد و در انتظار



مقاله های مرتبط:

 کلیمیان و ادبیات ایران

معرفی ابراهیم سعیدیان (آریا)


 



 

 

 

Back Up Next 

 

 

 

 

استفاده از مطالب اين سايت تنها با ذكر منبع (بصورت لینک مستقیم) بلامانع است.
.Using the materials of this site with mentioning the reference is free

این صفحه بطور هوشمند خود را با نمایشگرهای موبایل و تبلت نیز منطبق می‌کند
لطفا در صورت اشکال، به مسئولین فنی ما اطلاع دهید