دکتر مریم حناسابزاده اصفهانی
زمستان 1389
در
این شماره از نشریه نیز به ادامهی مبحث «استرس و تاثیر آن بر سلامتی» پرداخته
میشود که برگرفته شده از کتاب «شیوههای مراقبت از سلامتی روانی» تالیف دکتر مریم
حناساب زاده اصفهانی است و در انتشارات قطره زیر چاپ می باشد.
* آیا استرسها و حوادث محیطی همیشه تهدید کنندهی سلامتی جسمانی و روانی هستند؟
- اشخاصی که در زندگی با حوادث و رویدادهای استرسزای زیادی مواجه میشوند واکنشهای
متفاوتی به این حوادث و رویدادها دارند. مرگ یکی از عزیزان ممکن است فرد داغدار را
از نظر جسمانی و روانی از پا بیندازد چون روشهای کنار آیی با آن را به کار
نمیبرد، درحالی که فرد دیگری را در اندوه بلندمدت و نگرانی شدید دچار سازد. یکی
ممکن است با گذران فرآیند سوگواری و پس از گذشت یک یا دو سال، قادر باشد سرانجام
آرامش خود را بازیابد و دیگری ممکن است پس از گذشت سالها، بهقدری پریشان و مضطرب
باقی بماند که خواب آرام برایش غیرممکن شود و همچنان کابوسهای وحشتناک شبانه داشته
باشد.
بنابراین داشتن یا نداشتن سلامتی روانی محکوم به رویدادهای زندگی نیست و انواع
حوادث و استرسها تنها هنگامی میتوانند سلامتی را به مخاطره بیندازند که در افراد
نسبت به آنها آسیبپذیری وجود داشته باشد و یا به شکل کارآمد با آنها رویارویی
نشود.
* منظور از رویارویی کارآمد با حوادث استرسزا چیست؟
- رویارویی یا کنار آمدن شامل تلاشهایی برای کنترل، تحمل یا کاهش مشکلات
استرسزاست. بر این مبنا وقتی فرد با موقعیت استرسزایی مواجه میشود، بهتر است به
تمام کارهای ممکن دست بزند تا پیامدهای زیانبخش موقعیت را کاهش داده و امید به
بهبود اوضاع را افزایش دهد. لازمهی این کوششها این است که فرد ابتدا موقعیت تنش
برانگیز را بپذیرد و به شکل واقعگرایانه با آن کنار آید.
* چگونه میتوان با این حوادث کنار آمد؟
- یکی از وظایف شخصی که با حوادث استرسزا رویارویی کارآمد دارد، این است که
بکوشد رویدادها یا واقعیات منفی را از نظر عاطفی تحمل کرده و با آنها سازگار شود.
در این شرایط، چنین فردی باید سعی کند «احترام به خود» را حفظ کند. یعنی همچنان
باور داشته باشد که «فردی ارزشمند است و لیاقت اینکه فشار روانی و تنش را برای خود
کم کند دارد.» همچنین لازم است در شرایط بحرانی و فشارزا برای قابل تحمل کردن
ناراحتیها و تعادل عاطفی، شخص روابط رضایتبخش خود را با دیگران ادامه دهد . به این
روش چنین فردی قادر است با انواع فشارهای روانی به گونهای کارآمد رویارویی کند.
* چگونه میفهمیم فرد رویارویی کارآمد با استرس داشته است؟
- هرگاه فردی به خوبی با استرسها کنار بیاید، احساسهای ناراحتی روانی (عواطف
دردناک) در وی کاهش مییابد. این وضعیت حتی به لحاظ جسمانی نیز تأثیرات خود را خواهد
داشت. مثلاً با کنار آمدن مفید و موفقیتآمیز، ضربان قلب، تنفس و تنشهای ماهیچهای در
افرادی که فشارهای روانی را تجربه می کنند، بهبود مییابد. بهطور کلی هر وقت فرد به
رفتارها و عملکرد پیش از بهوجود آمدن موقعیت استرسزا برگردد، به معنی این است که
توانسته است بهنحو موفقیتآمیزی با یک محرک استرسزا مقابله کند. البته لازمهی رسیدن
به چنین وضعیتی به کار گرفتن روشهای مقابله با استرس است.
* با استفاده از چه روشهایی میتوان با استرسها کنار آمد؟
- روشهای زیادی برای رویارویی موفق با استرسها وجود دارد. به اعتقاد روانشناسان
بهطور کلی پنج راهکار مهم در این زمینه وجود دارد:
1) جستجوی روشهای حل مسالهای که برای مواجهه با استرس در پیشروی شخص قرار دارد.
2) اجرا نمودن این روشها با در نظر داشتن پیامدهایی که هریک میتوانند داشته باشند.
3) ممکن است در برخی از موارد داشتن یک نگرش همراه با پذیرش و یک اقدام بازدارنده
بهترین راه رویارویی با استرس باشد. مثلاً سرکوب میل فریاد زدن بر سر رئیس احتمالاً
منافع بلندمدتتری دارد، تا آنکه فرد بخواهد خود را از این روش تخلیه کند.
4) درخواست کمکهای فکری، عاطفی، مالی و... از دیگران هنگام بروز شرایط پراسترس.
5) تنظیم عواطف، احساسات یا هیجانات دردناکی که عامل استرسزا آن را ایجاد کرده است
و تلاش برای کاهش افکار نگران کننده مربوط به انواع استرسها
6) بهرهگیری از انواع روشهای آرامسازی ذهنی و عضلانی و نیز فنون مراقبهای.
شایان ذکر است راهکارهای معرفی شدهی 4 و 5 معمولاً با کمک گرفتن از متخصصین
روانشناس امکانپذیر میشود.
* برداشتهای ذهنی فرد از رویدادها چه تأثیری در کنار آمدن با حوادث زندگی دارند؟
برداشتهای ذهنی، افکار و تفسیرهای فرد از رویدادها به معنی «نگرش شناختی» افراد
است. نگرشی که فرد راجع بهیک رویداد یا معنای آن دارد نقش مهمیدر میزان تنش و فشار
روانی که از آن رویداد احساس میکند خواهد داشت. مثلاً فردی که در کنکور دانشگاه
قبول نمیشود اگر این رویداد را به معنی، «شکست در زندگی» تعبیر کند مسلماً فشار
زیادی را متحمل خواهد شد تا آن را به معنی «تلاش براییکبار دیگر» تلقی کند.
داشتن احساس توانایی روی اوضاع در این زمینه چگونه کمککننده است؟
این توانایی (حس کنترل)، کنار آمدن با یک رویداد پراسترس را بهشدت تقویت میکند و آن
را راحتتر میسازد. یعنی وقتی فردی این احساس را دارد که قادر است کنترل امور را
بهدست بگیرد، مسلماً تلاش بیشتری برای تغییر شرایط سخت میکند. درحالیکه اگر شخص
دچار حس درماندگی باشد، کمتر احتمال دارد که سعی کند دست به تغییر یا کنترل
رویدادهای ناگوار زندگی خود بزند.
در برخی از افراد بهنظر میرسد استعداد بیشتری برای کنترل و تغییر رویدادهای ناگوار
وجود داشته باشد، این درست است؟
نتایج پژوهشی روانشناسان و روانپزشکان به این نتیجه راهبری شده است که در شخصیت
برخی از افراد صفاتی وجود دارد که آنها را قادر میسازد با وجود شرایط استرسزای
شدید، همچنان از زندگی خود لذت برده و تندرستی خود را حفظ کنند و یا حتی بهبود
بخشند. یکی از این صفات سخترویی (Hardiness) میباشد که به معنی داشتن روحیهی
سرسختانه در مواجهه با اموری است که فشار روانی ایجاد میکنند.
اشخاصی که سخترویی دارند، دارای این احساس میباشند که واقعاً قادرند بر رویدادهایی
که با آنها مواجه میشوند، تأثیر بگذارند. این افراد تغییرات زندگی را عادی و
بهعنوان بخش طبیعی زندگی تلقی میکنند، دارای تفکری آزادمنشانه و انعطافپذیرند و
قادرند، موقعیتهای مبهم را تحمل کنند (البته برای روشن شدن و شفافسازی موقعیتهای
مبهم تلاش میکنند).
* نقش مذهب و معنویت در این زمینه چیست؟
- داشتن جهانبینی سالم یعنی معنایی که شخص برای زندگی به آن اعتقاد دارد بر حس
کنترل او روی شرایط پر درد و آشفتهی زندگیاش بسیار مؤثر است که در این زمینه مذهب
و معنویت بهعنوان منابع مهم جهانبینی عمل میکنند. در یکسری پژوهشها مشخص شده است
افرادی که این جهانبینی را دارند حتی در تجارب بسیار وحشتناک زندگی (مثل اسارت در
اردوگاههای کار اجباری)، توانستهاند نهتنها از نظر جسمانی و روانی سالم بمانند،
بلکه حتی سلامتی جسمانی و روانی خود را در این شرایط سخت و پرمخاطره بهبود بخشند.
* آیا ورزش نیز در کنار آمدن کارآمد با استرسها نقشی دارد؟
- بهطور کلی داشتن یک سبک زندگی استاندارد (شامل ورزش مرتب، داشتن برنامهی غذایی
سالم، خواب و استراحت به میزان کافی، مطالعهی آزاد و...) همگی برای مهار استرسها
مفیدند و میتوانند منجر به افزایش کیفیت زندگی در افراد شوند.
بر اساس یک سری پژوهشها مشخص شده است یک فعالیت بدنی مستمر در هوای آزاد (مانند
پیاده روی در بوستانها و گردشگاهها) وقتی بیش از بیست دقیقه طول میکشد، منجر به
ترشح مادهای به نام بتا اندروفین در بدن میشود و از این طریق احساسات خوشی و
شادمانی را در فرد به وجود میآورد. بر همین اساس روانشناسانی با دیدگاه «فعالسازی
رفتاری» داشتنیک برنامهی ورزشی مداوم را (به شکل حد اقل سه بار در هفته) برای
پیشگیری یا درمان افسردگی به مراجعین خود توصیه میکنند.
* استرسهای روانی چگونه میتوانند ایجاد بیماریهای جسمی
کنند؟
- ثابت شده است پیامدهای منفی استرسها ، احساس بی اعتمادی، تنهایی، خشم، اندوه،
دلهره و افسردگی میکنند که این احساسات نیز به نوبهی خود به مشکلاتی جسمانی مانند
سردرد، ناراحتی معده، انواع مشکلات پوستی(نظیر جوش و خارش پوست)، بیخوابی و زخم
معده، منتهی میشوند. حتی در پژوهشهای دانشمندان مشخص شده است، استرسها میتوانند به
عنوان عواملی خطر آفرین در ایجاد فشار خون بالا، بیماری قلبی و سکته مغزی باشند.
* آیا این درست است که هر تغییری در زندگی میتواند به عنوانیک شرایط استرس
درآید؟
- بله. هر چند تغییرات منفی استرسهای بیشتری ایجاد میکنند. مهاجرت و نقل مکان،
مرگ یک عزیز، تولد یک کودک، قبول شدن در دانشگاه، ارتقای شغلی، ازدواج یا ایجاد یک
رابطه جدید، استرس را به به دنبال خود میآورد. چون این تغییرات ما را مجبور به
سازگاری دوباره با زندگی میکنند. اما خوب است به این نکته توجه شود که سازگاری با
شرایط جدید، بسته به نوع واکنش ما میتوانند کمک کننده یا آسیب رساننده باشد.
لینک مرتبط:
استرس و میزان تاثیر آن بر سلامت
|