انجمن کلیمیان تهران
   

بمیدبار-فصل سوم

   

 

 

 

 

بَمیدبار-فصل سوم

1.      تاریخچه‌ی خانواده‌ی اَهَرُون (هارون) و مُشه (موسی) در روزی كه خداوند در كوه سینَی (سینا) به مُشه سخن گفت این است.

2.      نام‌های فرزندان اَهَرُون (هارون) اینها هستند؛ ناداو نخست‌زاده‌ی او، اَویهو، اِلعازار و ایتامار.

3.      اینها نام‌های فرزندان اَهَرُون (هارون) یعنی كُوهِن (کاهن)‌های مسح شده‌ای هستند كه (مُشه (موسی)) آنها را برای خدمت منصوب كرد.

4.      موقعیكه ناداو و اَویهو، آتش بیگانه به حضور خداوند آوردند، در حضور خداوند در بیابان سینَی (سینا) مردند و فرزندانی نداشتند. اِلعازار و ایتامار در حیات اَهَرُون (هارون) پدرشان خدمت كِهانَت می‌كردند.

5.      خداوند به مُشه (موسی) چنین سخن گفت:

6.      سبط لِوی را پیش آورده آن (سبط) را در حضور اَهَرُون كُوهِن (هارون کاهن) وادار تا نزد وی خدمت كنند.

7.      به منظور انجام دادن خدمت میشكان امر او (كُوهِن (کاهن)) را اطاعت نموده و (آنها) مراقب انجام وظیفه‌ی تمام جماعتی كه جلو چادر محل اجتماع هستند، باشند.

8.      به منظور انجام دادن خدمت میشكان همه‌ی اسباب‌های چادر محل اجتماع را نگهداری نموده و مراقب انجام وظیفه‌ی فرزندان ییسرائل (اسرائیل) باشند.

9.      لِوی‌ها را به اَهَرُون (هارون) و به پسرانش واگذار. از میان فرزندان ییسرائل (اسرائیل)، آنها همگی به وی واگذار شده‌اند.

10.  به اَهَرُون (هارون) و پسرانش امر كن كِهانَت خود را مراعات كنند و بیگانه‌ای كه (به مكان مقدس) نزدیك شود كشته خواهد شد.

11.  خداوند به مُشه (موسی) چنین سخن گفت:

12.  و اینك من لِوی‌ها را از میان فرزندان ییسرائل (اسرائیل) به جای نخست‌زاده‌ی مذكر یعنی اولین گشاینده‌ی رحم، از فرزندان ییسرائل برداشتم تا لِوی‌ها متعلق به من باشند.

13.  زیرا از روزی كه هر نخست‌زاده‌ای را در سرزمین مصر ضربت زدم هر نخست‌زادی به من تعلق دارد. از میان ییسرائل (اسرائیل) هر نخست‌زادی از انسان تا حیوان را به خود اختصاص دادم. آنها از آن من خواهند بود. من خداوند هستم.

14.  خداوند در بیابان سینَی (سینا) به مُشه (موسی) چنین سخن گفت:

15.  فرزندان لِوی را برحسب خانواده‌ی پدری و قبیله‌هایشان سرشماری كن. هر مذكری را از آنها از یك ماهه به بالا بشمار.

16.  مُشه (موسی) همانگونه كه فرمان گرفته بود طبق امر خداوند آنها را شمرد.

17.  نام‌های فرزندان لِوی از این قرار بود: گِرشُون، قِهات و مِراری.

18.  و نام‌های فرزندان گِرشُون برحسب قبیله‌هایشان اینها هستند: لیوْنی و شیمعی.

19.  و فرزندان قِهات برحسب قبیله‌هایشان: عَمرام، ییصْهار، حِورُون و عوزیئِل هستند.

20.  و فرزندان مِراری برحسب قبیله‌هایشان مَحْلی و موشی هستند. اینها قبیله‌های لِوی برحسب خانواده‌ی پدریشان می‌باشند.

21.  گِرشُون قبیله‌ی لیوْنی و قبیله‌ی شیمعی را داشت اینها قبیله‌های گِرشُونی هستند.

22.  شمرده شده‌های آنها با محاسبه‌ی هر مذكری از یك‌ماهه به بالا هفت هزار و پانصد (نفر) سرشماری شدند.

23.  قبیله‌های گِرشُونی پشت میشكان طرف غرب اردو بزنند.

24.  و رئیس خاندان پدری گِرشُونی، الیاساف پسر لائِل باشد.

25.  پاسداری فرزندان گِرشُون در چادر محل اجتماع؛ میشكان و چادر و پوشش آن و پرده‌ی درگاه چادر محل اجتماع باشد.

26.  (و همچنین) پرده‌های حیاط و پرده‌ی درگاه حیاط كه كنار میشكان است و كنار آن قربانگاه (قربانی سوختنی) در پیرامون آن است و طناب‌های متعلق به تمام خدمات مربوط به آن.

27.  قِهات قبیله‌ی عَمرامی و قبیله‌ی ییصْهاری و قبیله‌ی حِورُونی و قبیله‌ی عوزیئِلی را داشت. اینها قبیله‌های قِهاتی هستند.

28.  با محاسبه‌ی هر مذكری از یك ماهه به بالا هشت هزار و ششصد (نفر) نگهبانان پاسگاه مكان مقدس باشند.

29.  قبیله‌های فرزندان قِهات كنار میشكان سمت جنوب اردو بزنند.

30.  رئیس خاندان پدری قبیله‌های قِهات، اِلی‌صافان پسر عوزیئِل باشد.

31.  و آنها پاسدار آن صندوق و میز و چراغدان و قربانگاه‌ها و اسباب‌های مكان مقدس و آن پرده (جایگاه لوحه‌های ده‌فرمان) كه با آنها خدمت خواهند كرد و تمام خدمات مربوط به آن باشند.

32.  رئیس رئیس‌های (سبط) لِوی، اِلعازار پسر اَهَرُون كُوهِن (هارون کاهن) باشد. او سرپرست نگهبانان و پاسداران مكان مقدس باشد.

33.  مِراری قبیله‌ی «مَحْلی» و قبیله‌ی «موشی» را داشت. اینها قبیله‌های مِراری هستند.

34.  شمرده‌شدگان آنها با محاسبه‌ی مذكر از یك‌ماهه به بالا شش هزار و دویست (نفر).

35.  رئیس خاندان پدری قبیله‌های مِراری صوریئِل  پسر اَوی‌حَییل باشد. آنها كنار میشكان سمت شمال اردو بزنند.

36.  فرزندان مِراری ناظر بر نگهبانی تخته‌های میشكان و پشت‌بندها و ستون‌ها و پایه‌ها (جای زبانهای)یش و تمام اسباب‌های آن و كارهای مربوط به آن باشند.

37.  و (همچنین) ستون‌های پیرامون حیاط و پایه‌های (جای زبانه‌ای)شان و میخ‌ها و طناب‌های آنها.

38.  كسانی كه در جلو میشكان طرف شرقی جلو چادر محل اجتماع اردو می‌زنند مُشه (موسی) و اَهَرُون (هارون) و پسرانش باشند. آنها به منظور مواظبت از فرزندان ییسرائل (اسرائیل) مأمور نگهبانی مكان مقدس باشند و بیگانه‌ای كه (غیر از سبط لِوی) (به آن مكان مقدس) نزدیك شود كشته خواهد شد.

39.  لِوی‌ها سرشماری شده كه مُشه (موسی) و اَهَرُون (هارون) آنها را طبق امر خداوند برحسب قبیله‌هایشان تمام مذكرها از یك‌ماهه به بالا را شمردند، بیست و دو هزار (نفر) بودند[1].

40.  خداوند به مُشه (موسی) گفت: نخست‌زاده‌های مذكر از فرزندان ییسرائل (اسرائیل) را از یك‌ماهه به بالا بشمار و تعداد نام‌هایشان را به‌دست آور.

41.  من خداوند هستم. به جای هر نخست‌زادی در بین فرزندان ییسرائل (اسرائیل)، لِوی‌ها را و به جای هر نخست‌زادی از چارپایان فرزندان ییسرائل ، چارپایان لِوی‌ها را برای من بردار.

42.  مُشه (موسی) همانگونه كه خداوند به او فرمان داده بود تمام نخست‌زاده‌های فرزندان ییسرائل (اسرائیل) را سرشماری كرد.

43.  تمام افراد مذكر از یك ماهه به بالا برحسب شمارش نام‌ها سرشماری شدند، بیست و دو هزار و دویست و هفتاد و سه نفر بودند.

44.  خداوند به مُشه (موسی) چنین سخن گفت:

45.  لِوی‌ها را به جای هر نخست‌زادی از بین فرزندان ییسرائل (اسرائیل) و چارپایان لِوی‌ها را به جای چارپایان آنها بردار، و لِوی‌ها برای من باشند. من خداوند هستم.

46.  و از آن دویست و هفتاد و سه نفر بازخرید شده از نخست‌زاده‌های فرزندان ییسرائل (اسرائیل) كه اضافه بر لِوی‌ها هستند ...

47.  برای هر نفر پنج شِقِل بر حسب شقل مقدس بگیر. هر شِقِل بیست گراست.

48.  و آن پول یعنی (پول) بازخرید شده‌های تعداد اضافی بر (لِویها) را به اَهَرُون (هارون) و فرزندانش بده.

49.  مُشه (موسی) پول بازخرید شده‌ها را از نخست‌زادههایی كه اضافه بر عده لِوی‌ها، بودند دریافت كرد.

50.  آن پولی كه برحسب شِقِل مقدس از نخست‌زاده‌های فرزندان ییسرائل (اسرائیل) گرفت یكهزار و سیصد و شصت و پنج شِقِل بود.

51.  مُشه (موسی) پول آن بازخرید شده‌ها را طبق امر خداوند همانگونه كه (خداوند) به او فرمان داده بود به اَهَرُون (هارون) و پسرانش داد.


 

[1] آمار كل لِوی‌ها از سن یك ماهه به بالا 22300 نفر می‌شود كه چون 300 نفر از آنها نخست‌زاده بودند از آمار كل كسر شده و جمع آنها در آیه 39، 22000 نفر نوشته شده است.

 

 

Back • Next


دیگر فصلهای این کتاب:

بمیدبار-فصل اول پاراشای بمیدبار
بمیدبار-فصل دوم
بمیدبار-فصل سوم
بمیدبار-فصل چهارم-پاراشای ناسو
بمیدبار-فصل پنجم
بمیدبار-فصل ششم
بمیدبار-فصل هفتم
بمیدبار-فصل هشتم-پاراشای بِهَعَلوتخا
بمیدبار-فصل نهم
بمیدبار-فصل دهم
بمیدبار-فصل یازدهم
بمیدبار-فصل دوازدهم
بمیدبار-فصل سیزدهم-پاراشای شلح لخا
بمیدبار-فصل چهاردهم
بمیدبار-فصل پانزدهم
بمیدبار-فصل شانزدهم پاراشاي قُورَح
بمیدبار-فصل هفدهم
بمیدبار-فصل هجدهم
بمیدبار-فصل نوزدهم-پاراشای حوقَت
بمیدبار-فصل بیستم
بمیدبار-فصل بیست و یکم
بمیدبار-فصل بیست و دوم-پاراشای بالاق
بمیدبار-فصل بیست و سوم
بمیدبار-فصل بیست و چهارم
بمیدبار-فصل بیست و پنجم - پاراشای پینحاس
بمیدبار-فصل بیست و ششم
بمیدبار-فصل بیست و هفتم
بمیدبار-فصل بیست و هشتم
بمیدبار-فصل بیست و نهم
بمیدبار-فصل سی ام - پاراشای مطوت
بمیدبار-فصل سی و یکم
بمیدبار-فصل سی و دوم
بمیدبار-فصل سی و سوم- پاراشای مسعه
بمیدبار-فصل سی و چهارم
بمیدبار-فصل سی و پنجم
بمیدبار-فصل سی و ششم

 

پنج سفر توراه:

کتاب برشیت-آفرینش
کتاب شموت-خروج
کتاب وییقرا-لاویان
کتاب بمیدبار-اعداد
کتاب دواریم-تثنیه

 



 

 

 

Back Up Next 

 

 

 

 

استفاده از مطالب اين سايت تنها با ذكر منبع (بصورت لینک مستقیم) بلامانع است.
.Using the materials of this site with mentioning the reference is free

این صفحه بطور هوشمند خود را با نمایشگرهای موبایل و تبلت نیز منطبق می‌کند
لطفا در صورت اشکال، به مسئولین فنی ما اطلاع دهید