ابراهیم سعیدیان (آریا)
تهران 1387
پس خدا بخشید بر زوجِ جوان
کودکانی پُر توان و شادِمان
نامِ یک تَن زان دو تن ،قابیل بود
دوّمین فرزندشان، هابیل بود
اوّلی ، خونخوار و با رِیْب و ریا
دوّمی، مظلوم و در راهِ خدا
گفت قابیل :« این جهان، زانِ مَن است
این زمین و کهکشان، زانِ مَن است»
کینهء هابیل، بُد در سینهاش
عُقدههای کهنهء دیرینهاش
کُشت او هابیل و بر خاکش فِکند
خاطرش افسرده گردید و نَژَند
ریخت چون خونِ برادر را به خاک
پس پریشانحال گشت و بیمناک
مقاله های مرتبط:
کلیمیان و ادبیات ایران
معرفی ابراهیم سعیدیان (آریا)
|