انجمن کلیمیان تهران
   

درگذشت حضرت یعقوب (ع)

   

ابراهیم سعیدیان (آریا)
تهران 1387


چون که شد فرتوت از رنج ِ زمان
آن زَعیم و آن بزرگِ عبریان

پس وصیّت کرد بر فرزندِ خویش
بر عزیز و مونس و دلبند ِ خویش

تا شود مدفون به نزدِ آن پدر
حضرتِ اسحاق، آن نورِ بَصَر

پس به فرمانِ خدا، جان داد و مُرد
کارِ این دنیا به فرزندان سپرد

خُفت پس یعقوب در نزدِ پدر
در جوارِ قبرِ آن والاگُهَر

در غمِ مرگِ پیمبر، شد سیاه
سَر در ِ شهر و سرا و بارگاه

پس حزین شد یوسف و گریان و زار
می چکید اشکش به روی آن مزار

حُزن و ا ندوه و فغان و آه و درد
چهره‌های مردمان، بِنْموده زرد

جملهء اِخوان ، اسیرِ ترس و بیم
زان که رفت و نیست دیگر ، آن زَعیم

یوسفِ کنعانیِ والامقام
گر بخواهد که بگیرد انتقام

کُنْد و زنجیر است، مزدِ کا رِ ما
ما گُنَه کردیم و راهِ ما، خطا



مقاله های مرتبط:

 کلیمیان و ادبیات ایران

معرفی ابراهیم سعیدیان (آریا)


 



 

 

 

Back Up Next 

 

 

 

 

استفاده از مطالب اين سايت تنها با ذكر منبع (بصورت لینک مستقیم) بلامانع است.
.Using the materials of this site with mentioning the reference is free

این صفحه بطور هوشمند خود را با نمایشگرهای موبایل و تبلت نیز منطبق می‌کند
لطفا در صورت اشکال، به مسئولین فنی ما اطلاع دهید