|
|
خرداد 78 «در روز نهم از ماه (تموز)، قحطي در شهر (اورشليم در اثر سه سال محاصرة بختالنصر) شدت يافت به طوريكه ديگر ناني براي مردم آن سرزمين وجود نداشت. و شهر مورد رخنه دشمنان قرار گرفت (و سرانجام مقاومت آن شهر در هم شكست)» (يرميا 7 – 52:6) در تقويم عبري، ايامي به عنوان يادبود وقايع تلخ مذهبي تعيين شدهاند كه يهوديان در اين مناسبت ها، موظف به گرفتن تعنيت (روزه) و انجام مراسم عبادي خاص هستند. هدف اصلي اين روزه ها، تفكر درباره ريشه و علت وقوع اين حوادث و در پي آن اصلاح اعمال و نزديك شدن به خداوند مي باشد. واقعه اي كه يرمياي ناوي در پاسوق هاي مذكور دربارة آن بحث مي كند، مربوط است به پايان مقاومت مردم اورشليم در زمان آبادي معبد بيت هميقداش اول (حدود 400 سال قبل از ميلاد) كه در نهايت به ويراني آن معبد منجر شد. هر چند كه اين واقعه در نهم ماه چهارم (تموز) رخ داد اما از آنجا كه سال بعد، قبل از ويراني معبد دوم، شهر اورشليم در 17 تموز سقوط كرد تعنيت (روزه) مربوط به اين دو واقعه در هفدهم تموز برگزار مي شود. اين تعنيت علاوه بر موضوع فوق به مناسبت چهار واقعه ديگر نيز برگزار ميشود: 1. شكسته شدن دو لوح اول ده فرمان: پس از آنكه خداوند در ششم ماه سيوان در كوه سيناي آشكار شد و ده فرمان اساسي شريعت يهود را به طور شفاهي به بني اسرائيل اعلام فرمود، مشه (حضرت موسي) فرداي آن روز براي دريافت مجموعه تعاليم تورات بالاي كوه سينا رفت. او پس از چهل شبانه روز در هفدهم ماه تموز در حاليكه دو لوح ده فرمان را در دست داشت از كوه فرود آمد اما عده اي از مردم را ديد كه به علت اشتباه در محاسبه زمان بازگشت حضرت موسي و نيز سستي ايمان، گوساله اي ساخته اند. او با ديدن اين صحنه، آن دو لوح را بر زمين زد و شكست. 2. در زمان آبادي بيت هميقداش (معبد خداوند)، از جمله مراسم عبادي يهود، تقديم قرباني به درگاه خداوند بود، به اين صورت كه هر روزه در دو نوبت صبح (هنگام طلوع آفتاب) و بعد ازظهر هر نوبت يك بره را قرباني مي كردند. زماني، يونانيان شهر بيت هميقداش را محاصره كردند و كاهنان را مجبور نمودند براي انجام مراسم مذهبي، هم وزن دو بره براي هر روز، طلا و نقره به بالاي حصارهاي شهر بفرستند تا از طرف مقابل، دو بره براي قرباني دريافت نمايند. اين وضعيت براي مدت كوتاهي ادامه داشت تا اينكه در روز هفدهم تموز، پس از آنكه طبق معمول، دو كفه طلا به بالاي حصارها فرستادند، طرف مقابل براي تحقير سنتهاي ديني دو خوك را از حصار پايين فرستاد و از آن روز، تقديم قرباني روزانه متوقف گشت. 3. يكي از سرداران شرير به نام اَپوُسْتِموُس (به گفته اي در حدود 20 سال قبل از خرابي معبد دوم) در يكي از روستاهاي يهودي نشين سرزمين مقدس، يك جلد سِفِر تورات را مورد بي حرمتي قرار داد و آن را در آتش سوزاند كه اين امر با اعتراض و قيام مردم آن زمان مواجه شد. 4. در چنين روزي، يك بت در محل مقدس بيت هميقداش (دوم) قرار داده شد كه برخي مورخين اين عمل را به يونانيان در دوره حشمونائيم نسبت مي دهند و برخي آن را به منشه (يكي از پادشاهان كشور يهودا) منسوب مي كنند. روز نهم آو (سالروز ويراني معابد اول و دوم بيت هميقداش) يكي ديگر از ايام سوگواري و روزة يهوديان است و رسم است كه يهوديان در فاصله سه هفته بين 17 تموز تا 9 آو، از برگزاري برخي مراسم با اعمال شادي آور خودداري مي كنند. در روز نهم ماه عبري آو، معابد اول و دوم بيت هميقداش (بيت المقدس) با فاصلة زماني حدود 490 سال ويران گشتند. خرابي معبد اول در ايام پادشاهي صيدقياهو در سال3338 عبري (حدود 420 قبل از ميلاد) و خرابي معبد دوم در ايام ربي يُوحنان بن زكاي در سال 3828 عبري (70 ميلادي) صورت گرفت. اين روز به عنوان تلخ ترين مناسبت تاريخ يهود ثبت شده است. و يهوديان جهان در چنين روزي تعنيت (روزه) مي گيرند و ضمن آن كه از هرگونه لذت و شادي دست مي كشند، با اجراي مراسم خاص و خواندن مرثيه هاي مذهبي، وقايع اين روز را يادآوري ميكنند.
در اين روز، سه واقعة ديگر نيز رخ داده اند: 1- هنگامي كه بني اسرائيل در بيابان ساكن بودند، حضرت موسي گروهي را براي بازديد از سرزمين مقدس اعزام نمود و اكثر آنها پس از بازگشت، شروع به بدگويي از آن سرزمين كردند و اغلب مردم را از عزيمت به آن مكان مأيوس نمودند. بني اسرائيل در شب نهم آو به خاطر اين موضوع گريستند. 2- پنجاه و دو سال پس از ويراني معبد دوم بيت هميقداش، شهر مذهبي بيتار كه بزرگترين مركز تجمع روحانيون يهودي و آموزش مذهبي بود، مورد حملة دشمنان قرار گرفت و قتل عام فجيعي روي داد، به گونهاي كه ميگويند پاي اسبان مهاجمين تا زانو در خون ريخته شدة مردم فرو مي رفت. 3- پس از ويراني شهر بيتار، قيصر وقت روم كه زماني وعدة بازسازي اورشليم را داده بود، تصميم گرفت آن شهر را به شكلي جديد و مطابق فرهنگ روميان تجديد بنا كند به طوري كه معابدي براي پرستش بت ها نيز در آن شهر مقدس در نظر گرفته شده بود. به همين منظور او كل شهر را اصطلاحاً شخم زد و خاك هاي آن را طبق رسم آن زمان به صورت توده هايي برهم انباشت كه نشانة بنا كردن شهري جديد بود. اين موضوع كه اماكن مقذس به تلي از خاك مبدل شوند، خشم يهوديان را برانگيخت و زمينه ساز قيام معروف بَركُخبا عليه حاكمان روم شد. طبق گفتة مورخين يهود، اين واقعه در نهم آو صورت گرفت. *** مرثية «اِخا» مرثية اخا جزء مجموعه كتب مقدس يهود است و اصطلاحاً «مِگيلا» به معناي طومار ناميده ميشود. متن آن، مضموني حزن انگيز دربارة ويراني بيت هميقداش اول و مصائب وارده به شهر اورشليم دارد. سرايندة آن يرمياي نبي است كه وضعيت اورشليم و اسراي بابل را پس از ويراني معبد به تصوير مي كشد. اين مرثيه معروف ترين متني است كه در شب و روز نهم آو قرائت و تفسير مي شود به گونه اي كه در بين عامة مردم اين شب به شب اِخا نيز معروف است. اين كتاب شامل پنج فصل است ونام اِخا بر اساس كلمة آغازين اين مجموعه به آن اطلاق مي شود. * فصل اول اِخا (اولين مرثيه) به شرح كلي وضعيت اورشليم و ساكنين آن پس از ويراني مي پردازد. * دمين مثيه، دربارة چگونگي ويراني معبد صحبت مي كند و اراده خداوند را در اين واقعه، آشكار مي داند. * در مرثية سوم، يرمياي نبي به طور عمده به ذكر درد و رنج شخصي در اثر مصيبت ها مي پردازد و خطاهاي افراد را دليل وقوع اين مشكلات مي داند و راه حل را، توبه و بازگشت به سوي خداوند اعلام مي نمايد. * در چهارمين مرثيه، به وضعيت مردمان شهر در اثر قحطي و گرسنگي پس از حمله و غارت دشمنان پرداخته شده است. * پنجمين و آخرين بخش از مراثي يرميا، وضعيت مردم باقيمانده در سرزمين مقدس و نيز آناني كه به اسارت رفتند را بيان كرده و در پايان، صداي توبه و استغاثة آنها را براي جلب توجه خداوند ذكر مي كند. در ماه پنجم (ماه آو) در هفتم آن ماه نوزدهمين سال سلطنت نِبوخَدْنِصَر پادشاه بابِل، نِووزَرئْدان رئيس جلادان، از كارگزاران پادشاه بابل به اورشليم آمد. او خانة خدا (بيت هَميقداش) و كاخ پادشاه و تمام خانه هاي اورشليم و بخصوص خانه هاي بزرگ و مجلل آن را در آتش سوزاند. سربازان كَسيديم كه در اختيار رئيس جلادان بودند، حصارهاي اورشليم را ويران نمودند. (ماخيم ب 10 – 25:8) |
|