«کیست که از گردش در جنگل صرفنظر کند چون که چند درخت در آن جا
خشک و بیبار و بر است».
خوانندگان عزیز که سلسله مقالات مختلف و بهخصوص سیر روحانیت در دین یهود را تعقیب
کردهاند، بهطور مکرر با نامهایی مانند میشنا و تلمود برخورد نمودهاند، که
سوالات بسیار متعددی در مورد این که تلمود چیست و شامل چه نوع مطالبی است، برای
آنها مطرح میشود. پیش از این در شمارههای 7 و 8 نشریه در مقالهی «سیری تکون
تلمود» به قلم آقای باقر طالبی دارابی مترجم محترم کتاب «سیری در تلمود» به شیوهی
شکلگیری تلمود پرداختیم و اینک سعی میکنیم از دیدی دیگر به این مسئله بپردازیم.
نکته قابل توجه این است که مجموعه تلمود به علت حجم فوقالعاده زیاد و مطالب بسیار
متنوع آن هنوز به زبان فارسی ترجمه نشده و انجام آن کاری فوقالعاده پر زحمت و
درازمدت است.
در مطالب گذشته توجه بیشتر به سیر روحانیت شده بود تا به آنچه آنها تدریس کرده و
تعلیم میدادهاند وقوف پیدا کنیم. برای ادامه سلسله مقالاتی که از این به بعد
نوشته خواهد شد، ذکر زمینهی مسائل اجتماعی که باعث به وجود آمدن جریان روحانیت و
در نتیجه کتب دینی و فقهی بعدی گردید، هر چند مختصر، لازم است.
در دوران آبادی معبد مقدس دوم جامعه یهودی در سرزمین مقدس تحت تاثیر دو جریان سیاسی
و اجتماعی بسیار قوی قرار گرفت. از نقطه نظر داخلی رشد طبقات مرفه و اشرافی و فقر
شدید تودههای مردم ساکن منطقه باعث به وجود آمدن شورشها، طغیانها، سرکوبها و
ظلم و تجاوز به حقوق محرومین جامعه شده بود و این آشفتگی اوضاع اجتماعی باعث شد که
تعداد زیادی از یهودیان برای اسکان و ادامه حیات و کار و گذران زندگی به نقاط مختلف
مهاجرت کنند، همین امر منجر به وجود آمدن اجتماعات متعدد یهودی در نقاط مختلف جهان
آن روز گردید. از طرف دیگر به وجود آمدن امپراطوریهای عظیمی مانند امپراطوری
ایران، یونان و روم و تسلط آنان بر بخش مهمی از کشورهای منطقه دریای مدیترانه و
خاورمیانه تا هندوستان باعث شده بود که اقوام و مردمان مختلفی تحت انقیاد و
خراجگزار و تامینکننده حیات این امپراطوریها گردند. به این ترتیب این عامل خارجی
نیز تأثیر منفی و مخرب خود را بر زندگی مردمان مختلف منطقه خاورمیانه از جمله
سرزمین مقدس به جای میگذاشت و عامل مهم تشدید فقر و ستم مردم میشد، که هر زمان به
شورشی و قیام مردم منتهی میگردید. بعد از سرکوب آن تعداد زیادی اسیر جنگی به صورت
برده به مناطق مختلف امپراطوری برده میشدند. امپراطوری روم نمونه کامل این سیاست
بود. جوامع یهودی آن روز نیز طبعاً تحت تاثیر این وقایع بودند و در مواردی به اسارت
برده میشدند و گاهی خیل این اسراء و بردگان نیز به جوامع یهودی در نقاط مختلف
میپیوستند.
در این اوضاع بحرانی و پر از تلاطم اجتماعی، فرقهگرائی در زمینه مذهب نیز گسترش
یافت، که خود بیانگر آشفتگی اجتماعی بود. یکی از علل این فرقهگرایی مذهبی، مخالفت
با اشرافیت بعضی از کاهنین بود که ظلم بسیاری بر مردم محروم روا میداشتند. این
طبقه بیش از همه اشتیاق به کسب و تقلید فرهنگ هلنیسم (یونانی) غالب بر محیط را داشت
و برای کسب منافع بیشتر، خود در همکاری ب این امپراطوران راغب بود.
جریانات مختلف مذهبی در واقع عکسالعمل وضع موجود بود که در میان آنها فریسیان از
همه مهمتر بود و به دنبال آنان تنائیم که رشته اصلی جریان روحانیت است، به وجود
آمد. این علماء با درک خود از مسائل عمیق اجتماع، ایمان خود به مذهب و تعالیم حضرت
موسی (ع) در زمینهی تفسیر و تطبیق قوانین تورات با شرایط و مسائل متغیر زمان تلاش
کردند، که همان تفاسیر و فتاوی بعدها به وسیله یهودا هناسی به صورت بخشی از مجموعه
میشنا درآمد.
فعالیت تنائیم در مورد تطبیق قوانین دینی و تفاسیر آنها، سنتی به وجود آورد که بعد
از آنها نیز ادامه یافت و روحانیون دوران بعدی که عمدتاً در دو مرکز مهم
یهودینشین بابل (عراق و بینالنهرین) و سرزمین مقدس بودند، به دنبال همین سنت
فعالیتهای خود را در تفسیر و تطبیق با موارد خاص و یا کلیتر ادامه دادند که
مجموعههای عظیم تلمود بابلی و تلمود اورشلیمی نتیجه کوشش آنها بود.
تلمود در لغت عبری به معنی مطالعه و تحقیق یا تعلیم است و کاملاً پیداست که مقصود
مطالعه و تعلیم تورات است و به معنی دیگر علمای تلمود توجه به شناخت توحیدیگرائی و
اصول یهودیت را هدف خود قرار میدادند، ولی همه یک راه را نرفتهاند و در تمام
موارد مقصود حاصل نشده است.
اما تلمود چیست و چه مطالبی در آن وجود دارد. به طور خلاصه تلمود مجموعهای است از
نظریات، فتاوی و مسائل حقوقی عملی و تئوریک و روایات که در رابطه با مسائل خاص و
عام مطرح میشده است. همین جا باید گفت که این گونه نظریات فقهی و حقوقی و غیره به
بحث گذارده میشدند و نظریات مختلف بیان میشد و بالاخره یک نظریه پذیرفته یا با
رایگیری، تصمیم خاص گرفته میشد. در نتیجه در تلمود به طور وضوح این بحثها و
اختلاف عقیدهها را میتوان مشاهده کرد. در واقع این بحثها و نظریهها کوشش این
روحانیون در مورد انطباق قوانین پایهای تورات به موارد خاص و یا مسائل جدید و یا
مسائل پیشبینی نشدهی حاصل از تغییرات اجتماعی زمانی و مکانی بوده است و به هر حال
جوهر اصلی همه این تلاشها حفظ توحیدگرائی در جریان تاریخ بوده است.
از طرف دیگر گسترش جوامع یهودی و برخورد افکار و عقاید و اعتقادات مختلف با
توحیدگرائی یهودیت، یکی از مسائل مهم و مبرمی بود که این علماء سعی میکردهاند برای پیروان حضرت موسی توضیح داده و در نتیجه یهودیت را به عنوان یک مذهب توحیدی
حفظ و گسترش دهند. البته این تنها در مقابل شرک و غیر توحید نبود که علمای یهودی
مواضع خود را توضیح میدادند، بلکه بهوجود آمدن مذهب مسیحیت و جدایی آن از یهودیت
و رشد و گسترش آن در میان غیریهودیان باعث بهوجود آمدن اختلافات و در بسیاری از
موارد رقابت شدید و خصمانه شد. روحانیت یهودی میبایست بهطور مشخص به مسائل و
ایراداتی که به یهودیت گرفته میشد، پاسخ میگفت، جوابگو باشد در نتیجه بخشی از
مطالب تلمود به این گونه مطالب ریشهای اختصاص یافته است.
زندگی روزمره یهودیان در رابطه با خانواده، محیط همکیشان و سایر مردمان بهخصوص تحت
شرایط بسیار مختلف اجتماعی و فرهنگی و مذهبی، مستلزم وجود سلسلهای منظم از دستورات
و رهنمودهای عملی بود. تلمود در این مورد مطالب بسیار دارد. برای روشن شدن مطلب،
بهطور خلاصه رئوس مطالبی را که در تلمود وجود دارند، در زیر میآوریم:
1- اصل یکتا بودن خداوند و قادر مطلق بودن، نداشتن جسم و ماده، علم نامتناهی،
ابدیت، عدالت و رحمت و سایر مظاهر الهی.
2- خداوند خالق و آفریننده جهان و کائنات و رابطه خالق و مخلوق.
3- انسان به عنوان سرور مخلوقات، ایمان، دعا و نماز، روح اختیار و آزادی عمل، گناه،
توبه، پاداش و کیفر.
4- وحی و الهام، نبوت، اهمیت تورات و تحصیل آن و اجرای فرامین آن.
5- زندگی خانوادگی: زن و همسر، ازدواج و طلاق، فرزند و تعلیم و تربیت او و وظایف
فرزند در قبال پدر و مادر.
6- زندگی اجتماعی: رابطه فرد با اجتماع، کار و کوشش و صلح عدالت.
7- تعلیمات معنوی و اخلاقی: پیروی از قوانین الهی، محبت و دوستی، تواضع و فروتنی،
خیرات و صدقه، امانت و صداقت، اعتدال و میانهروی عفو و بخشش و حتی وظائف انسان در
قبال حیوانات.
8- بهداشت و قوانین بهداشتی و قوانین مربوط به کشروت (خوراک و ذبح شرعی) و سایر
قوانین مربوط به طهارت و نجاست.
9- برخورد با مسائل و جریانات مربوط به چشم بد و سحر و جادو، غیبگویی، فالبینی و
مبارزه با خرافات.
10- قوانین مدنی نظیر قضاوت و شاهدان، محاکمه و شیوهی مجازات، خسارات، غرامات،
اجاره، خرید و فروش، مالکیت و قوانین وراثت و نظائر آن.
11- مطالب مربوط به آخرت: ظهور ماشیح (صاحبزمان)، رستاخیز مردگان، دنیای آخرت و
داوری نهائی، بهشت و جهنم و ...
ذکر نکته مهمی لازم است که مطالب تلمود به آن ترتیب که در بالا ذکر شد، طبقهبندی
نشده و حتی علیرغم نظم و ترتیب و طبقهبندی مطالب در دورانهای بعدی، هنوز مطالب
مختلف به صورت پراکنده وجود دارند. این امر تحقیق و تفحص را در یک مورد خاص بسیار
مشکل میکند و مستلزم مرور دائم مطالب، یادداشتبرداری و حافظه قوی است.
دیگر این که تلمود بابلی و تلمود اورشلیمی در مواردی درباره مسائل طرح شده تلقی
مشترکی ندارند و با توجه به این که منابع فارسی برای تحقیق در تلمود بسیار اندک
است، سعی م این خواهد بود که ارزشهای تلمود را با ذکر مثال مورد بررسی قرار دهیم.
قبل از ورود به بحث دربارهی این کلیات، باز هم لازم به یادآوری میدانیم که تلمود
(مخفف تلمود توراه = تحصیل تورات) مجموعهای از تفسیرها و نظریات محققین و علمای
دوران خود، در مورد آیات و تعالیم تورات مقدس و نظریات و قوانین تورات شفاهی است که
همان قواعد و سنن و آداب و تعلیمات راوهای پیش از آن بوده است. تلمود در واقع،
برداشتهای متفاوت از بعضی مسائل طرح شده در تورات در زمانهای مختلف است. این
برداشتها گاه ممکن است حتی در تضاد با یکدیگر باشند و گاهی در اختلاف و گاه در
زمانهای مختلف در تطابق کامل قرار گیرند، ولی به هر حال علیرغم هر نوع برداشتی
که ممکن است از موضوعات طرح شده در تورات به عمل آید. جوهر اصلی و تغییرناپذیر
تورات کلام خدا، توحید و حرکت انسان بهسوی زندگی شرافتمندانه است. رسیدن به این
اهداف لزوم داشتن مجموعهای منظم و منسجم از قوانین و شرایع مذهبی را ایجاب میکند.
اینک بخشی مختصر درباره اصول مورد بررسی قرار گرفته در تلمود میآید:
بخش اول : اصل یکتا بودن خداوند و این که او خالق جهان هستی است
با توجه به درک، علم و زمان، کلیه ادیان توحیدی اصول دین خود را کم و بیش به صورت
مجموعهای مدون درآوردهاند. یهودیت نیز از این سیر کلی مستثنی نبوده است. تورات که
کلام خداوند بهشمار میرود، همیشه سرآغاز هر نوع تحلیل و تفهیم اصول یهودیت بوده
است.
در صدر کلیه اصول توحیدی، اصل یکتا بودن و قادر مطلق بودن خداوند قرار میگیرد.
علمای یهودی در این مورد نظریات خود را به صورت اصول و تمثیل بیان داشتهاند.
در یکی از این روایات اشاره به اولین گفتگو بین حضرت موسی و حضرت هارون از یک طرف،
و با فرعون از طرف دیگر میگردد. فرعون از آنها میپرسد که خدای شما کیست و کجاست؟
به او چنین جواب میدهند: «جهان پر است از اقتدار و بزرگی خدای ما، او پیش از خلقت
همهی کائنات وجود داشته است و پس از پایان جهان (مادی) نیز وجود خواهد داشت. او تو
را آفریده و در کالبد تو روح دمیده است. و او است که آسمان و زمین را پی افکنده
است. (شموت ربا 5 : 14 )
اگر به دقت توجه شود، در همین جملات کوتاه، چند اصل توحیدی به طور وضوح عنوان
گردیدهاند. اول این که خداوند، خالق همه هستی است. دوم، خداوند قبل و بعد از نظام
هستی وجود دارد و به عبارت دیگر وجود خداوند ازلی و ابدی است. سوم این که خداوند
آفرینندهی جسم و روح است که دلالت بر اصل وجود روح میکند و به معنی دیگر خداوند
جهان و انسان را آفریده، به اراده خود روح را در آن جاری ساخته و روح فناناپذیر
است، با روح مطلق یعنی خداوند در ارتباط میباشد و تا قیامت و جاری شدن اراده
خداوند بر سرنوشت انسانها پایدار میماند.
روایت دیگر از حضرت ابراهیم (ع) است که چگونگی سیر منطقی رسیدن به پرستش خدای یکتا
را بیان میدارد. روایت به این ترتیب است که حضرت ابراهیم را از نوزادی به علت
پیشبینی منجمان مبنی بر متزلزل گردیدن حکومت نمرود توسط او و از ترس کشته شدن
ابراهیم توسط سربازان نمرود، در داخل غاری پنهان کردند و پس از سه سال که آن حضرت
از غار بیرون آمد غرق در راز آفرینش میگردد و با دیدن خورشید و ماه و ستارگان به این فکر میافتد که خالق جهان باید یکی از آنها باشد. ولی با تغییرات شب و روز و
طلوع و غروب آفتاب و پنهان شدن ماه و ستارگان به این نتیجه میرسد که بدونشک
خورشید و ماه و ستارگان هم خود آفریده شدهاند و خدائی دارند... (میدراش هَگادُول)
و به این ترتیب حضرت ابراهیم با کمک خرد و اندیشه و عقل خود به وجود خدای یکتا پی
میبرد.
به روایت دیگری توجه کنید. یکی از امپراطوران روم به ربی یِهوُشوَع بن حَنَینا
میگوید که میل دارد خداوند را ببیند و او میگوید که بشر قادر نیست که او را
ببیند. ولی چون امپراطور پافشاری میکند، ربی یهوشوع به او میگوید به خورشید نگاه
کن تا قدرت خداوند را ببینی. امپراطور میگوید که قادر به نگاه کردن به خورشید
نیست. سپس ربی یهوشوع به او میگوید «تو حتی نمیتوانی خورشید را که یکی از مخلوقات
خداوند است بنگری پس چگونه میخواهی خداوند خالق خورشید را ببینی ...»
در این روایت نیز یکی از صفات ذات خداوند ذکر شده است و یکی از اصول دین یهود و
سایر ادیان توحیدی را بیان میکند و آن این که، بشر خاکی قادر به دیدن خداوند نیست.
وحدانیت – یکتا بودن خداوند
خوب است به چند اشاره و تفسیر توجه شود تا دیدگاه علمای دین یهود را در این مورد
بدانیم.
«خداوند در ابتدا آدم و حوا را بهعنوان یک فرد آفرید تا آن که ملحدان و کافران
نگویند که در آسمان چندین خدا وجود دارد.» (سنهدرین) یعنی خدای واحد، آدم و حوا را
آفرید که کثرت پیدا کنند و جهان را از خویش پر سازند تا عیان گردد که انسان به
اعتبار خلقت بهوسیله خداوند واحد، و از ارزش والای روح برخوردار است. و خدای واحد،
انسانی آفریده که به اراده خداوند حاکم بر سرنوشت خویش باشد.
اشارات دیگر:
«آن کس که بتپرستی کند، ده فرمان خداوند را منکر شده است.»
«احتراز از بتپرستی معادل است با اجرای همه فرامین تورات.» (هُورایُوت)
«موضوع مبارزه با بتپرستی آن چنان مهم است، که هر کس آن را انکار کند مانند این
است که گوئی همه تورات را انکار کرده است.» (حولین)
«در تورات سه مورد وجود دارد که مخصوصاً به خاطر رد آنها باید شهید شد، و تخلف از
آن به عنوان جدائی از یهودیت تلقی میشود و خلاف فرامین خداوند است. این سه مورد
عبارتند از : بتپرستی، زنا و قتل نفس.»
از چند مثال فوق به خوبی پیدا است که توحیدگرائی مذهب یهود و رد بتپرستی و شرک
رایج در آن دوران چه اهمیتی داشته است.
لینک مرتبط: تلمود
استفاده از مطالب اين سايت تنها با ذكر منبع (بصورت لینک
مستقیم) بلامانع است. .Using the materials of this site with
mentioning the reference is free
این صفحه بطور
هوشمند خود را با نمایشگرهای موبایل و تبلت نیز منطبق میکند
لطفا در صورت اشکال، به مسئولین فنی ما
اطلاع دهید