هوشنگ کرملی
زمستان 1389
گفتیم
تلمود یک سلسله اظهارنظرها و بسط و معرفی مسائل مطرح شده در تورات است. دو تلمود
وجود دارد که یکی بهنام تلمود بابلی و دیگر بهنام تلمود اورشلیمی معروف شده است.
اصولا تلمودی که مورد استناد قرار میگیرد تلمود بابلی است که غنیتر و پربارتر
است.
در تلمود گاه ممکن است که دو اظهارنظر با برداشت متفاوت نسبت به یک مسئله وجود
داشته باشد ولی در اصل وجودی خداوند و اصول اساسی توحید هیچ اختلافی بین مفسرین
وجود ندارد.
آنچه ما توانستهایم گردآوری کنیم قطرهای از دریا است و امیدواریم کمکی کند به
شناخت دیدگاههای یهودیت از خدا و جهان هستی است و امیدواریم بهمرور بتوانیم لااقل
سرفصل مطالب طرح شده در تلمود ر برای خوانندگان خود درج نماییم.
3- از صفات دیگر خالق یکتا نداشتن جسم و ماده است. این یکی دیگراز اصول اعتقادی دین یهود است. به این مثال توجه کنید «همانطور که
خداوند متبارک همه جهان را از وجود خود آکنده است، به همان ترتیب روح نیز تمام بدن
را پر کرده است. همانطور که خدای یکتا میبیند و خود دیده نمیشود، بههمان ترتیب
روح نیز میبیند ولی دیده نمیشود همانطور که خداوند متبارک تمام جهانیان را روزی
میدهد، روح نیز تمام بدن را روزی میدهد. همچنانکه ذات خداوند در درونیترین بخش
عالم است، روح نیز در درونیترین بخش جسم (موجود زنده) بهسر میبرد.» (تلمود،
رساله براخوت برگ 10 الف). بدین معنی خداوند جهان روح را بهعنوان عنصر پایدار حیات
بر جهان جاری ساخت، تا همچنانکه جوهر هستی بر اراده خداوند استوار است، روح بر
زندگی انسان جریان یابد و پایدار بماند. این روایت از زبات رَبان گملیئل که بحثی بین او و یک بتپرست میباشد نیز گویا است.
فرد بتپرست از او میپرسد «آی این صحیح است که شما هر روز به حضور خدای خودتان
نماز میگذارید لیکن نمیدانید او کجاست؟
ربان گملیئل به او میگوید «درست است که او نمیتواند خدائی را که در آسمانها
میباشد ببیند» و از او میپرسد که «من از تو درباره چیزی سئوال میکنم که
شبانهروز با تو است، و آن روح تو میباشد. به من بگو روح تو در کجا است؟ مرد
بتپرست میگوید که نمیداند ولی میگوید «با آنچه گفتی دین ما بهتر است چون ساخته
دستان خود را (بت) را همیشه میتوانیم ببینیم و پرستش کنیم. ربان گملیئل جواب
میدهد. «بله، شما ساخته دستان خود را میبینید ولی او شما را نمیبیند در حالیکه
ذات خداوند ساختههای دست خود را یعنی جهان و انسان را میبیند اما آنها قادر به
دیدن او نیستند.»
بهخوبی دیده میشود که مباحث و تفاسیر و جوابها همگی در رابطه با دنیای غیرتوحیدی
زمان خود و تجهیز پیروان خداوند در مقابله با استدلالات و اعتقادات غیرتوحیدی
پیرامون آنها میباشد.
4- از اصول دیگر در مورد صفات خداوند، حضور ذات مقدس او در همه جا میباشد . چون
خداوند جسم و ماده نیست پس محدودیت جسم را نداشته و قادر است همهجا حضور داشته
باشد.
به این روایت توجه کنید: یک کشتی که همگی مسافران آن بتپرست بودند و فقط یک کودک
فقیر یهودی در میان آنان بود گرفتار طوفان میشود و مسافرین همگی به بتهای خود
متوسل شدند و نتیجهای نگرفتند و بالاخره به آن کودک یهودی گفتند که او هم به درگاه
خدای خودش دعا کند و بعد از دعای کودک بهحضور خداوند، دریا آرام میگیرد و همگی در
شگفتی میمانند. در مرحله بعدی سفر، کشتی در یک بندر توقف میکند و همگی برای تهیه
و خرید مایحتاج سفر خود پیاده میشوند و بهجز کودک یهودی که بهعلت فقر قادر به
خرید نبوده است وقتی از او میپرسند که چرا خرید نمیکند؟ جواب میدهد که او یک فرد
غریب و درماندهای بیش نیست و چگونه از او توقع دارند خرید کند. بتپرستان میگویند
«تو چگونه خود را غریب و درمانده میخوانی؟ ما غریب و درمانده هستیم که اینجا هستیم
ولی خدایان ما در بابل هستند برخی از ما اینجا هستیم ولی خدایان ما در روم اما
هیچکدام از این خدایان سودی بهحال ما ندارند و کاری از آنها ساخته نیست، در صورتی
که تو هر کجا بروی خدایت همراه تو است.»
5- یکی دیگر از صفات خداوند از دیدگاه تورات و تلمود، قادر مطلق و لایزال بودن
خداوند است. نظام هستی و کلیه پدیدههای طبیعت منجمله باران و تابش خورشید، رویش
گیاهان و زمینلرزه، رعد و برق، طوفان وغیره بخشی از این قدرت مطلق خداوند محسوب
میشود. این دعا که در هنگام مشاهده شهاب ثاقب، ستاره دنبالهدار، زمینلرزه، طوفان
و نظایر آن خوانده میشود. «متبارک هستی تو، ای خداوند خالق ما، خدای عالم که جهان
از قدرت و نیرویت مالامال گردیده است.» (میشنا براخوت 2:9)
یا « خداوند همانند آدمیان نیست زیرا یک انسان قادر به ادای دو مطلب در یک زمان
نیست ولی ذات مقدس خداوند ده، فرمان را در یک زمان اداء کرد .... انسان قادر نیست
به گفته دو تن در آن واحد گوش کند ولی خداوند تبارک و تعالی چنان است که حتی اگر
تمام جهانیان به حضورش فریاد زنند، فریاد همه را میشنود.»
قدرت لایزال خالق بدون هیچگونه شک و ابهامی روشن و صریح بیان شده است ولی اصل
اختیار نیز محترم شناخته میشود: این اصل صحیح است که خداوند قادر مطلق و خالق همه چیز میباشد، ولی انسان را با
قدرت اراده و انتخاب به وجود آورده است و این خود انسان است که باید راه را انتخاب
کند:
«همه چیز در اختیار خداوند است بهجز ترس از خداوند. (تلمود-براخوت 33 ب) «اراده
خداوند در موقع خلقت انسان بر آن قرار گرفته است که او بتواند بین خیر و شر انتخاب
کند و با انتخاب امر خیر خود را متعالی سازد همین حق انتخاب و میل به تعالی است که
انسان را بهسوی همکاری اجتماعی و اطاعت از فرامین خدا میکشاند، انسان تسلیم
بیچون و چرای تقدیر نیست زیرا خداوند نیروی انتخاب حق از باطل را در او به ودیعه
گذاشته است و نظام هستی بر قدرت لایزال خداوند و اراده او بر اعطای اختیار و عقل به
انسان استوار است.
در مورد معجزات که بخشی از قدرت خداوند است هیچوقت در تفسیر این رویدادهای
اعجازآمیز از آنها بهعنوان انحراف از نظم خلقت ذکری نشده است بلکه این کیفیات را
در آغاز خلقت خداوند مقدر فرموده است و بخشی از کیفیات خلقت و عظمت کار خداوند
میباشد.
خورشید، ماه و ستارگان بهعنوان سمبولهای عظیم خلقت در امثال و روایات بسیار ذکر
شده ولی برخلاف نظریه بتپرستی رایج در آن زمان که اینها را خالق جهان میپنداشتند
در یهودیت فقط مخلوق و صانع دست پروردگار و برای منظور خاصی خلق شدهاند: «آیا هرگز
شنیدهای که خورشید بیمار شود و نتواند طلوع کند؟ یا ماه مریض شود و نتواند در
آسمان ظاهرگردد؟ اگر برای این خادمین پروردگار نمیتوان بیماری و ضعف و ناتوانی
تصور نمود، پس چگونه میتوان برای خدای قادر و ابدی ضعف و ناتوانی تصور نمود» همه
کائنات مظهر وجود خداوند هستند و انسان نیز جزئی از کائنات است و روی به خداوند
متعال دارد.
6- علم لایتناهی و ابدی از آن خدا است.
علم و دانش خداوند همچون قدرت لایزال و مطلق او، مطلق و بیانتها است و در مورد این کلام تورات که «خداوند همه چیز را میداند» علمای یهودی تفسیرات و روایات
بسیاری زیادی گفته و با تفسیرات خود آن را بسط دادهاند. و گفتههای انبیای یهود
نیز در این باره مورد استفاده زیاد قرار گرفتهاند. مثلا به این آیه یشعیاء نبی
توجه کنید : «وای بر آنان که مشورت خود را از نظر خداوند پنهان میکنند و اعمال
ایشان در ظلمت و تاریکی است و (باخود) میگویند چه کسی ما را میبیند و چه کسی ما
را میشناسد.» (یشعیاء 15:29 )
حال به این تفاسیر از علماء توجه نمایید: «حتی پیش از آن که موجودی در زهدان مادر
شکل گیرد، فکر او در حضور خداوند شناخته شده است ... حتی پیش از آن که فکری در ضمیر
انسان پدید آید، این فکر در حضور خداوند آشکار است.» «همه چیز به توسط خداوند
متبارک پیشبینی شده است» و «خداوند هر آن چه را که در آینده واقع خواهد شد،
میداند.»
اگر کمی دقت شود یکی از کیفیات بارز خالق، علم و آگاهی از آینده و اطلاع از پایان و
سرانجام هر چیز و پدیده است: «از آغاز آفرینش جهان، خداوند متبارک و متعالی اعمال
نیکوکاران و بدکاران را پیشبینی کرد.» ولی براساس اصل اختیار، انسان خود مختار است
که بین خوب و بد، یکی را انتخاب کند.
7- از صفات دیگر خالق، ابدی و جاودانه بودن خداوند است. برای خداوند گذشته، از حال
و آینده و بهعبارت دیگر زمان وجود ندارد و این تقسیمبندی زمانی فقط در مورد اجسام
و مخلوقات فانی و نابود شدنی صادق است. چون ذات خداوند ابدی است پس فناناپذیر است. این صفت ابدیت در آیات انبیای یهود نیز دیده میشود «... خداوند تا ابد پا برجاست و
تخت خویش ر برای داوری بر پا خواهد داشت.» (مزامیر داوود 8:9)
و یا «در آن زمان (آینده) اورشلیم را اورنگ خدا خواهند نامید و تمامی اقوام به جهت
تکریم نام خداوند در اورشلیم اجتماع خواهند کرد و ایشان (مردم) بار دیگر از نیت بد
و هوا و هوس خویش پیروی نخواهند کرد.» (ارمیاء نبی3 :17)
8- عدالت و رحمت خداوند
از صفات بارز و مورد بحث و تفسیر بسیار خالق جهان، عدالت و رحمت عظیم خداوند است.
خداوند مظهر عالیترین داوری و قضاوت است. او به روایت تلمود «داور تمام زمین»
خوانده شده است. در مبحث قبل در مورد اصل اختیار و انتخاب بین بد و خوب در مورد
انسان صحبت شد به علت همین اصل اراده و حق انتخاب است که انسان مسئول اعمال خود و
جوابگو در برابر داوری خداوند عالیترین و برترین قضاوتها و بهعبارت دیگر عدالت
مطلق است و هیچگونه ضعف و یا کمبودی در قضاوت خداوند برخلاف قضاوتهای جاری انسانی
وجود ندارد. خداوند از همه چیز آگاه است و علم او از همه چیز لایتناهی است و از هر
ضعف وگناهی در بندگان خود آگاه است پس قضاوت او بهطور مطلق کامل است و بدون
هیچگونه نقصی میباشد: «خداوند منصف است، فراموشکار نیست، از کسی ملاحظه نمیکند،
و به هیچ تزویری تسلیم نمیشود» و یا بهقول ربان یوحانان بن زَکای که در بستر مرگ
به شاگردان خود گفت «بزودی در پیشگاه خدایی که «نمیتوانم با سخنان دلنشین از او
استمالت کنم و یا او را فریب بدهم داوری خواهم شد.» (تلمود – براخوت 28 ب) ولی
براساس روایات تلمود، رحمت خداوند آنقدر زیاد است که حتی «هنگام غضب، خداوند رحمت
را بهیاد میآورد.» (پساحیم 87 ب) یا چنانچه حزقیال نبی میگوید : «من (خداوند)
خواهان مرگ شخص شریر و بدکار نیستم بلکه میخواهم که شخص شریر از طریق (زشت) خود
بارگشت نموده و زنده بماند.» (حزقیال نبی 11:33) بهطورخلاصه «جهان با نیکی و رحمت
داوری میشود.» و این رحمت و عطوفت خداوند نسبت به بندگانش بهمثابه عشق و علاقه
پدر به فرزند است که این رابطه خالق و مخلوق بههمین ترتیب در دعاهای یهودی انعکاس
یافته است مانند عبارت «ای پدر ما که در آسمان هستی ....».
9- قدوسیت و کمال خداوند نیز در عبارات بسیاری نه تنها در توراه و انبیاء بلکه در
میشنا و تلمود توصیف شده است. خداوند مظهر پاکی و دور بودن از هر گونه کمی و کاستی
است. و قدوسیت خداوند چنان عظیم و خارج از حدود فهم انسان است که درک کامل آن برای
انسان مقدور نیست و حتی در مورد ذکر نام خداوند، چنانچه هر یهودی میداند این نام
«ی .ه .و .ه» تلفظ نمیشود بلکه عبارت «ادونای» به مفهوم «سرور من» بهکار میرود.
بردن نام مقدس خداوند از گذشتههای خیلی دور ممنوع گردیده است و این موضوع در ادعیه
یهودیان انعکاس یافته است و بهجای تلفظ نام چهار حرفی خداوند، از عبارات
«اِلوُهِینو»، «خدای ما خالق ما»، «پدر ما در آسمانها»، آن که نامش متبارک است،
هقادوش باروخهو (مظهر قدوسیت که متبارک است او). «هَشِم» که دقیقا «آن نام» معنی
میدهد ولی بهطور اخص اشاره به نام خداوند است مانند بِشِم هَشِم (یعنی به نام
خدا). در هر حال در مکالمات و تفاسیر ربانیم یکی از معمولترین واژه توصیفی بهجای
نام واقعی خداوند همان هقادوش باروخ هو «آن که مقدس و متبارک است» بهکار برده
میشود. البته این چند نمونه از واژهها و عبارات مختلف است که برای نام خداوند
بهکار میرود و عبارات بسیار دیگر هم وجود دارند. که همه آنها یا یکی از صفات
خداوند یا مجموعهای از صفات باریتعالی را بیان میدارد.
لینک مرتبط:
تلمود، ارزشها و تعالیم آن
|