الهام مودب
پاییز 1401
موزهی کلیمیان عنوانی است که اخیرا به کنیسهی قدیمی حییم (که ثبت میراث فرهنگی
است) تعلق گرفته و علاقمندان در بازدید از این کنیسه، با گوشهای از فرهنگ یهود
آشنا میشوند. گفتگوی زیر با آلبرت صدق ، مدیر این موزه، و سید احمد محیط طباطبایی،
رئیس کمیته ملی موزههای ایران، انجام شده است.
•
جناب صدق، در موزه تاکنون چه برنامههایی داشته-اید؟
آلبرت صدق: روز ادیان توحیدی با حضور مهمانان ادیان توحیدی در موزه برگزار شد.
درسال1400 با توجه به همزمانی جشن ایلانوت و هفتهی درختکاری با حضور مهمانان مراسم
برگزار و درخت سیب و انار در حیاط موزه کاشته شد. مراسم تحویل سال نو سال 1401 در
محل موزه با حضور مهمانان مختلف جامعه ایرانی و خارجی از جمله سفارت چین برگزار و
در لحظه تحویل سال شوفار نواخته شد. هوشنگ شیرازی نیز موسیقی اجرا کرد. دانش-آموزان
مدارس تیزهوشان با بازدید از موزه و آشنایی با آن نقاشی کشیدند و به سه نفر جایزه
داده شد.
• چه دستاوردهایی داشتهاید؟
جایزهی خلاقیت برای برگزاری مراسم سال نو و ایلانوت و هفتهی درختکاری از طرف
کمیته ملی موزهها (ایکوم ایران) در سال 1401 به این موزه اهدا شد.
با توجه به اینکه فقط روزهای جمعه بازدید داریم تاکنون 10000 بازدید کننده
داشتهایم که از این تعداد فقط 2000 نفر به سال1399 اختصاص دارد.
بازدیدکنندگان با جایگاه فرهنگ دیرینه یهودیان در ایران آشنا میشوند. شاهد تغییر
بسیار مثبت دیدگاه نسبت به جامعه کلیمی هستیم.
•
جناب طباطبایی لطفا نظرتان را درمورد موزه کلیمیان بفرمایید.
سید احمد محیط طباطبایی (کارشناس میراث فرهنگی و رئیس کمیته ملی موزه های
ایران): وفتی با تعریف جدید موزه و موضوعات آن نگاه کنیم، قطعا برداشت و نظرمان
متفاوت میشود. موزه دیگر یک مکان بسته که در آن تعدادی آثارطبیعی، هنری و تاریخی
باشد نیست، بلکه یک نگاه به یک فضا و محیط زیستی است که میتواند تغییر رفتاری را
بدهد که بتوانیم بین موضوع و مخاطب ارتباط برقرار کنیم. در واقع موزه برای آینده
است. گذشته را به آینده وصل میکند.
کنیسای حییم واقع در خیابان قوام السلطنه سابق و سیتیر امروز یکی از مهمترین
کنیسای ایران بود. زمان ایجاد، نوع ساخت و پرداخت و روابطی که در آن حاکم شده بود
بخشی از تاریخ سرزمین ما ایران است. انقلاب مشروطه تغییراتی در ساختار حقوقی مردم
ایجاد میکند و کلیمیان دارای حق میشوند. سیدعبدالله بهبهانی اولین نماینده
کلیمیان در مجلس اول نفوذ بیشتری بکار میبرد تا مدارس و کنیساها در نقاط شهر
بهوجود بیاید. این کنیسا یادگار حضور کلیمیان جهت عبادت در خارج از محله(ی
عودلاجان) است. برای اولین بار نه تنها در ایران بلکه در جهان اتفاق میافتد. در
110 سال پیش هنوز در اروپا و آمریکا و نقاط دیگر کنیسا در محلههای کلیمیان درست می
شد. پس با نگاه موزهای و روایتگری، این مکان به بیان در میآید و تاریخش را بیان
میکند. در واقع به این معنی موزه شد نه به بیان کلاسیک که به دنبال اشیا بگردید.
در واقع خود را در قالب فرهنگ ایران معرفی میکند. جایگاهی که این مکان در تحولات
فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی جامعهی کلیمیان داشته و نشانههای این تغییرات را با
بیان خود روایت میکند. جنگ جهانی دوم، ارتباطات آن زمان و مهماننوازی ایرانیان از
مهاجران و فراریان جنگ، همهی این یادگارها در گوشه و کنار این ساختمان نهفته است.
البته صد در صد یک شروع خوب است. (این مکان) در صورتی میتواند یک موزهی جامع باشد
که در طبقات زیر و بخشهای مختلف با تغییراتی، آثار مختلقی که بیانگر هنر و جایگاه
کلیمیان است به خود اضافه کند تا خود ساختمان که خود یک موزه است به موزهای فراتر
برای جامعه کلیمی تبدیل شود.
• این جامعه قدیمی است و امکانات موزهای آن امکان گسترش دارد. آیا در این کنیسه
با محدودیت مکانی روبرو نمیشود؟
این مکان هنوز به حداکثر ظرفیت خود نرسیده است. ما باید اول به آن حد برسانیم
بعد بگوییم جا نداریم و به فکر جای دیگر باشیم. البته سیستمهای مجازی (نیز مطرح)
است. در قسمت پایین میتواند سالن سینمایی باشد تا با نمایش فیلم هنرمندان و مشاهیر
یهودی، بهشتیه تهران یا سایرآرامستانها در اصفهان، کاشان و همدان و غیره ، (این
جامعه) را به بازدیدکنندگان معرفی کرد.
(همچنین این سالن) میتواند سالن ادواری باشد. فرد آثارش را بگذارد و ببرد. برای
مثال نمایشگاه عکس برای حمام کلیمی داریم. این حداقل است. کنیسای مجاور هم در کنارش
باز باشد. همچنین میتوان ساختمان دیگر (ی از جامعهی) کلیمی را که به محور موزهها
نزدیک است برای گسترش آن اختصاص داد. یک نهاد موضوعی میتواند شعباتی داشته باشد و
آن (ساختمان) شعبهاش باشد. برای مثال هنرهای تجسمی کلیمیان ایران را به نمایش
بگذارد.
• بهنظر شما اولویت برای گسترش آن چیست؟
اولین نگاه برای گسترش آن است که خود جامعه بداند مسئولیت دارد. من هنوز ادای
مسئولیت جامعه به خود موزه را ندیدهام. من وقتی به موزهی ارامنه در این خیابان
میروم حضور جامعه را میبیینم. همه آثار هدیه میدهند. پیشنهاداتشان را مطرح
میکنند. شرایطی میشود که با محدودیت مکانی روبرو میشوند. من این مورد را در
اینحا نمیبینم. مهم اول خواهندگی است. اگر میخواستم میراثی صحبت کنم، اول مرمت و
بهسازی و به روزشدن سیستم و تشکیلات است. اما اگر بخواهم واقعی صحبت کنم همانی است
که گفتم. آن وقت موضوع حل میشود. وقتی یک جامعه در کنار یک موضوع قرار میگیرد
میتوان از زیرزمین و بخش جانبی برای معرفی استفاده کرد.
• بهعنوان کارشناس، بهترین برنامهی موزه را کدام میدانید؟
برنامه کاشت درخت هم یک فرهنگ قدیمی، هم یک سنت مشترک بین ایرانیان و کلیمیان و
نیز یک رفتار محیطزیستی که از اهداف ایکوم است را معرفی کرد.
بهترین کاری که میتوان کرد معرفی سنتها و آیینهای کلیمیان است که به خوبی انجام
شده است. در برنامه نوروز، میراث مشترک را نشان داد که برای همه است. این موزه برای
چنین رویدادهایی است نه شیء. تقویم فرهنگی میخواهد. برای مثال (عید) سوکا را با
(جشن) مهرگان برگزار کند تا میراث اختصاصی و مشترک را نشان دهد.
• بازدید کنندگان خارجی چه نظری داشتهاند؟
من 50 موزهدار جهان را به این موزه آوردم. آنان دنبال اشیا نبودند بلکه موزهی
فرهنگ کلیمیان و جایگاه تاریخیاش مد نظرشان بود. البته مایل بودند سی دی یا بروشور
و بسته فرهنگی به آنها داده شود.
• با تشکر از شما که در این مصاحبه شرکت کردید.
مقاله های مربوط:
قدیمی ترین کنیسه های قاره آمریکا قدیمی ترین کنیسه های قاره آسیا قدیمی ترین کنیساهای قاره آفریقا قدیمی ترین کنیساهای اروپا قدیمی ترین کنیسههای قاره اقیانوسیه گذری بر تاریخچه ی کنیساهای تهران کوروش گذری بر تاریخچه کنیسه های تهران «کنیسای حئیم » گذری بر تاریخچه کنیساهای تهران - اتفاق گذری بر تاریخچه ی کنیساهای تهران دروازه دولت گذری بر تاریخچه ی کنیساهای تهران ملاحنینا گذری بر تاریخچه کنیساهای تهران کنیسای پل چوبی کنیسای زرگریان و مدرسه ی اتحاد نو کنیسای ابریشمی و مجتمع آموزشی موسی ابن عمران گزارشی مختصر از وضعیت کنیساهای شهر یزد تاریخچه گذرگاه ادیان توحیدی و ارتباط آن با کنیسای تاریخی حَییم گفتگوی ادیان: زمینه ها و فرصت های اخلاقی گزارشی از موزه ی کلیمیان تهران
|