|
|
سيما مقتدر اشاره : سير زندگي جامعه يهوديان در مراكش با زندگي يهوديان ايران مشابهت و نزديكي بسيار دارد. جامعه چند صد هزار نفري يهوديان مراكش در سال 1948 اينك به جمعيتي چند ده نفري تبديل شده است. يهوديان مراكشي ضمن حفظ اعتقادات و سنت هاي يهودي خود داراي يك فرهنگ قديمي و ديرپاي مراكشي بودهاند كه نهتنها متاثر از اعتقادات ديني يهود بوده بلكه بخشي از فرهنگ و تمدن مراكش را تشكيل داده است كه اينك ميرود تا هم از فرهنگ يهود و هم از بافت فرهنگي و تمدن مراكش محو شود. در اين مقاله رئيس جامعه يهوديان مراكش با اندوه ميگويد كه شمع يهوديت در مراكش رو به خاموشي است و شهري كه نهصد سال پيش خانه يهودي بزرگ و فيلسوف و مفسر تورات «موسي ابن ميمون» (هارامبام) بوده است از آخرين نفرات يهودي خداحافظي ميكند. آيا تمدنها و سنتهاي زيباي يهوديان در نقاط مختلف جهان در فرهنگ امريكايي، شكل مورد پسند زورمداران عالم را خواهد گرفت...؟ آيا يهوديت ميتواند از ميراث بزرگ ديني- فرهنگي و تاريخي خود حفاظت نمايد و آنها را به نسلهاي بعد بسپارد...؟
گذشته نشان داده است كه يهوديان توان مقابله با بحرانهاي گوناگون را داشتهاند. و به نظر ميرسد با همه مشكلات بر اين بحران نيز غلبه خواهند كرد. حضور يهوديان ايران ميتواند گواهي بر اين مدعا باشد…!! «مغـــرب» (يا مراكش) در شمال غربي افريقا با حدود 28 ميليون نفر جمعيت واقع شده است. پايتخت آن «رباط»، زبانهاي رسمي آن عربي، فرانسه و اسپانيايي، و مذهب رسمي آن اسلام ميباشد. امور حقوقي و قضايي در اين كشور بر اساس قوانين كشور فرانسه و مذهب اسلام حل و فصل مي شود. 30 درصد جمعيت اين كشور «بربر» و 70 درصد آن مسلمان عرب ميباشند. هنوز اكثر مردمان «بـربـر» به زبان «بـربـري» تكلــم مينمايند. بيش از 35 درصد از سكنه اين كشور شهرنشين هستند. مغرب داراي دو دانشگاه دولتي در شهرهاي رباط و كازابلانكا و دو دانشگاه اسلامي در شهرهاي مراكش و فاس ميباشد ( در قديم و در اصطلاح سياسي مغرب به كشورهاي سلطنتي مراكش، جمهوري الجزاير و جمهوري تونس اطلاق ميشده است ). تاريخ سكونت يهوديان در «مغــرب» يا به عبارتي در محدوده كنوني كشورهاي مراكش، الجزاير و تونس به ســــال 500 ميلادي برميگردد. حتي در سال 200 ميلادي افرادي از طوائف محلي «بربر» به يهوديت گرويدند. منطقه غربي افريقاي شمالي با به قدرت رسيدن بنياميه در قرون 8-7 ميلادي تحت تاثير حكومت اسلامي ميانه رو واقع شد كه اين امر در قرون 9 تا 11 ميلادي در شكوفايي يهوديت در تونس بسيار موثر بوده است. در سال 683 ميلادي با فتح مغرب كنوني توسط لشكر اسلام، ديگر قبايل ساكن در اين منطقه تحت قانون اسلام و رهبري واحدي در آمدند. پيروان اديان توحيدي ديگر يعني يهوديان و مسيحيان تحت قانون «اهل ذمه» در آزادي تقريبي به حيات خود ادامه دادند و اين قانون صدها سال در مغرب تعيين كننده وضع آنها بود. اما با آغاز حكومت «آل مهاد» در سال 1147 ميلادي فشار و سختگيري بر يهوديان آغاز و هر روزه نيز بر آن افزوده شد. در همان سالها بود (1160 ميلادي ) كه «موسي ابن ميمون» (هارامبام) و خانوادهاش از اين منطقه به مراكش گريختند. به دنبال مهاجرت جمع كثيري از يهوديان اسپانيايي طي قرون 14 و 15 ميلادي به مغرب، جامعه يهودي - سفارادي در الجزاير شكل گرفت. تا زماني كه مغرب مستعمره فرانسه بود، يهوديان فقط مجاز به سكونت در محلههاي خاص خود به نام «مِلا» بودند. «ملا» عليرغم اين كه در نزديكي قصر پادشاهي قرار داشت از حملات مخالفان در امان نبود. حتي پيوستن كشورهاي الجزاير (1830 م)، تونس (1881 م ) و مراكش (1912 م ) به جمع مستعمرات فرانسه، هيچ كمكي به بهبود وضعيت زندگي يهوديان نكرد. تا اين كه در سال 1975 م و با آغاز پادشاهي محمد پنجم، يهوديان نيز مجاز به انتصاب در مقامهاي دولتي شدند و نسبت به هموطنان مسلمان خود از حقوق يكساني برخوردار شدند . اما پس از گذشت حدود نيم قرن هر يك از مناطق فوق مجددا استقلال يافتند. وضعيت يهوديان در هر يك از كشورهاي استقلال يافته به طور اجمالي از نظر ميگذرد. *** يهوديان مراكـــش
شهر «مراكـش» با جمعيت بيش از 300 هزار نفر در جنوب «مغـــرب» واقع شده است. اين شهر در منطقهاي كويري واقع شده، داراي نخلستانهاي فراواني ميباشد. با آغاز جنگ جهاني دوم و مهاجرت روزافزون يهوديان اروپايي به «كازابلانكا»، جامعه كليميان افريقاي شمالي از اهميت خاصي برخوردار شد به طوري كه تعداد يهوديان اين ناحيه در سال 1967 بالغ بر 000،80 نفر بوده است. سلطان محمد پنجم حاكم وقت مراكش در زمان جنگ جهاني دوم، از انتقال يهوديان به جوخههاي مرگ جلوگيري نمود. در سال 1948 بالغ بر 000،270 يهودي در مراكش سكونت داشتند كه به دنبال استقلال اين كشور در سال 1956 آنها نيز از حقوق يكساني نسبت به ديگران برخوردار شدند. اما به دنبال وجود جوّ ضديهودي در اين كشور، تعداد زيادي از يهوديان، مراكش را ترك نمودند. در سال 1997 تعداد يهوديان فقط 6500 نفر بود كه حدود 5000 نفر از اين تعداد در «كازابلانكــا» و بقيه در شهرهاي ديگر چــون «رباط»، «تانگر» و «فاس» سكونت داشتند. عامل ديگر در كاهش يهوديان مراكش، كنار كشيدن آنان از مسائل سياسي روز همزمان با متهم شدن يهوديان به جانبداري از اسرائيل بود . اكنون كاهش افراد جامعه يهودي در تمام مناطق مراكش به وضوح مشاهده ميشود . به طور مثال ساكنين خانه سالمندان يهودي «كازابلانكا» در ده سال گذشته از 130 نفر به 72 نفر تقليل يافتهاند، و يا تقريبا 99 درصد از تعداد 147 دانشآموز يك مدرسه يهودي تصميم دارند پس از اتمام تحصيلاتشان به خارج از كشور مهاجرت كنند . يهوديان مراكش داراي سنن فرهنگي- مذهبي خاص خود ميباشند كه كماكـان توسط آنها در خارج از مراكش نيز حفظ شده است. بدين ترتيب يهوديت در مراكش با قدمتي بيش از دو هزارسال از جمله قديميترين يهوديان جهان عرب شمرده ميشود. تا سالهاي دهه 50 در قرن گذشته تعداد يهوديان در اين نقطه از افريقاي شمالي بيش از 000،400 نفر تخمين زده ميشد. اما آمار فعلي حاكي از كاهش يهوديان اين شهر ميباشد . آيا اين ارقام، نشاندهنده خاتمه حيات يهوديت با چنين قدمتي ميباشد؟ شايد گفتگو با رئيس انجمن كليميان مراكش، «جك زعفراني»، تاحدي از نگرانيها بكاهد. وجود تابلوي عكسي در اتاق وي بسياري از سئوالات را پاسخ ميدهد: تصوير، رئيس انجمن كليميان مراكش را حين گفتگو و دست دادن به حسن دوم، پدر پادشاه فعلي مراكش يعني محمد ششم، مدت كوتاهي قبل از فوتش نشان ميدهد. نكته مهم در اين عكس نحوه دست دادن پادشاه به رئيس انجمن ميباشد : پادشاه با دست چپ خود، دست راست رئيس انجمن را ميفشارد درحالي كه او دست راست خود را طبق ك سنت قديمي بر روي قلش ميگذارد و بدين ترتيب علاقمندي و تمايل خود را نسبت به كليميان مراكش ابراز مي نمايد.
«زعفراني» ميگويد: «در حال حاضر از جمعيت 50 هزار نفري يهوديان مراكش فقط 240 نفر باقي ماندهاند كه يكديگر را به خوبي ميشناسند». او ميگويد حدود 120 خانوار يهودي زماني در اين شهر سكونت داشتهاند. هنوز سه كنيسا در اين شهر فعاليت ميكند و به جز موارد استثنايي هر هفته براي اجراي مراسم روز مقدس شنبه (شبات) يك جمع ده نفره از مردان (عسارا) در كنيسا حاضر ميشوند. البته زحمات مسئولين كنيسا در جمعآوري اين جمع ده نفره مقولهاي جداگانه است. اما اخبار و ارقام، زياد اميدواركننده به نظر نميرسد، زيرا كاهش تعداد يهوديان تنها منحصر به مراكش نيست بلكه شهرهاي ديگر مثل «تانگر»، «مكنس» و «فاس» كه زماني مراكز شكوفايي يهوديت بود، اكنون پذيراي عده معدودي از يهوديان است .
حدود يكصد سال پيش شهر «اسااوئير» در مراكش كه اكثريت جمعيت آن يهودي بود داراي 30 كنيسا بود. اما هم اكنون عده قليلي يهودي در اين شهر سكونت دارند و خبري هم از كنيسا نيست و تنها وجود اسامي درگذشتگان و قبور آنها و مقبرههاي (رهبران مذهبي) و علماي ديني كه هنوز مورد احترام هستند ياد گذشته را زنده نگهداشته است. اين تعداد قليل نيز براي به جا آوردن مراسم مذهبي خود بايد به كنيساي كازابلانكا يا مراكش بروند. رئيس انجمن كليميان مراكش با اشاره به گذشته تاريخي يهوديان مراكش، زندگي فعلي آنها را نوعي همزيستي پيروان مذاهب مختلف ميداند. او در معرفي خودش ابتدا مليت، سپس مذهب خود را عنوان ميكند. در اكثر هتلها نيز هنگام پذيرش در مورد مليت افراد سئوال ميشود و نه مذهب آنها. به همين جهت او مانند ديگر همكيشان خود يك مراكشي يهودي با حقوق و وظايف متقابل نسبت به ديگر مراكشيها است. مقاله ای دیگر از یهودیان مراکش *** يهوديان تونــس
«تونس» در شمال افريقا واقع شده و داراي 5/9 ميليون نفر جمعيت مي باشد. زبان رسمي در اين كشور عربي و فرانسه است و مردمان آن پيرو دين اسلام ميباشند. سابقه سكونت يهوديان در تونس به حداقل 2000 سال پيش برميگردد. يهوديان بسياري در سال 1492 از اسپانيا و جمع كثيري از آنها از ايتالياي جنوبي به تونس مهاجرت نمودند. از قرن نوزدهم به بعد برخورد با يهوديت روندي منفي پيدا نمود به طوري كه منازل و كنيساهاي يهوديان نميبايست مرتفعتر از اماكن همسايه عرب آنها ساخته شود. با مستعمره شدن تونس در سال 1881 توسط فرانسه به نظر ميآمد وضعيت يهوديان بهتر شود، اما پاريس نيز از تفويض مليت فرانسوي و صدور گذرنامه براي يهوديان تا آغاز جنگ جهاني اول امتناع ورزيد. آمار، حاكي از جمعيت 85 هزار نفري يهوديان در تونس قبل از آغاز جنگ جهاني دوم مي باشد. اين رقم عملا ســــه درصد كل جمعيت آن زمــان تونس را دربر ميگرفت. در هفتههاي آغازين جنگ جهاني دوم حركتهاي ضد يهودي در تونس نيز آغاز شد. با اشغال تونس توسط آلمانها جمع كثيري از يهوديان به پرداخت جريمه و كارهاي اجباري محكوم و عدهاي ديگر نيز به بازداشتگاههاي هيتلر در اروپا روانه شدند.
اما با استقلال «تونس» در سال 1956 وضع از اين هم بدتر شد: كليه انجمنهاي متعلق به يهوديان منحل و محله خاص يهوديان به دستور حكومت وقت ويران شد. به علت افزايش عقايد ضد يهودي در اين كشور اكثر يهوديان تونسي روي به مهاجرت از وطن آوردند به طوري كه تنها در فاصله سالهاي 1948 تا 1997 بالغ بر 53 هزار يهودي از اين كشور به اسرائيل مهاجرت كردند. در سال 1997 تنها 1900 يهودي در تونس و جزيره «جِبرا»(Jebra) باقي ماندند. «جبرا» به علت داشتن امكانات تفريحي، و اماكن تاريخي بسيار مورد توجه گردشگران خارجي ميباشد. از جمله نقاطي كه هميشه مورد بازديد گردشگران و زوار يهودي قرار ميگيرد، كنيسايي به نام «لاغريبا» در اين جزيره ميباشد، كه از قدمت خاصي برخوردار است. گفته ميشود اولين سنگ بناي اين كنيسا به جاي مانده از بقاياي بت- هميقداش دوم(معبد دوم بيتالمقدس) در سال 70 ميلادي ميباشد. عدهاي ديگر معتقدند در اين مكان زني سكونت داشته كه به غريبان و مستمندان كمك مينموده است و در پي يك صاعقه تمام منزل اين زن در آتش ميسوزد ولي جسد وي دست نخورده باقي ميماند. به دنبال اين معجزه تصميم به ساخت يك كنيسا در محل مذكور گرفته شد و به همين جهت به نام «لاغريبا» يا معجزهگر ناميده شده است. اين كنيسا در سال 1920 بر روي خرابههاي آن خانه ساخته شد. فضاي داخلي كنيسا ستونها و سردرهاي هلالي دارد و ديوارها داراي گچبريهاي ارزشمند و كاشيكاريهاي زيبا ميباشد. در اين كنيسا يكي از قديميترين تومارهاي تورات نگهداري ميشود. (لازم به ذكر است كه قسمتهايي از اين كنيسا در حملهاي تروريستي و در پي انفجار يك تانكر حاوي گاز مايع در اواخر فروردين ماه 1381 خسارت ديده است). در دو روستاي «هاراصــغيرا» و «هاراكبيــــرا» زماني يهوديت داراي زندگي مستقل و مديريت خاص خود بود. به مرور زمان، در قرن چهاردهم و در پي مهاجرت يهوديان فراري از اسپانيا به اين منطقه و پس از آن مهاجرت يهوديان سفارادي(با رسوم شرقي) از پرتغال و اسپانيا در قرون 16 و 17 بر تعداد يهوديان افزوده شد، تاحدي كه در آغاز قرن بيستم تعداد يهوديان جبرا يك دهم كل جمعيت منطقه محسوب ميشد. اما هم اكنون آنها به دلايل اقتصادي از اين منطقه مهاجرت ميكنند و در اقليت هستند. همه ساله جمع زيادي از يهوديان اروپا و اسرائيل براي بازديد و زيارت به «جبرا» مسافرت مينمايند. علاوه بر اين، كنيساي مذكور مركز انجمن مذهبي يهوديان در اين جزيره ميباشد. هنوز حدود يكهزار يهودي در ميان جمع 90 هزار نفري مسلمانان در جبرا زندگي ميكنند. اين همزيستي نمونه بارزي از ميانهروي و سازش اعراب نسبت به يهوديان ميباشد. با وجود تمام اين مسائل، يهوديت كه زماني دوره شكوفايي خود را در تونس طي مينمود، اكنون روندي نزولي به خود گرفته است. *** يهوديان الجزاير
اين كشور نيز در شمال افريقا قرار دارد. مذهب رسمي در اين كشور با جمعيتي حدود 30 ميليون نفر، اسلام ميباشد. با استقلال الجزاير در سال 1962 طي سه ماه 531 هزار يهودي به فرانسه و اسرائيل مهاجرت نمودند . يهوديان باقيمانده در اين كشور در سال 1965 فاقد هر گونه حقوقي بودند، به حدي كه در سال 1997 كمتر از يكصد يهودي در الجزاير سكونت داشتند. |
|