ابراهیم سعیدیان (آریا)
تهران 1387
آفرید اسحاق را پروردگار
لطفِ ایزد بود و مِهرِ کردگار
چون که اسحاق آمد اینک در وجود
لشکرِ کَرّوبیان ، شد در سُجود
ماهِ تابان، روشنی بخشِ جهان
نورِ اسحاق از زمین تا آسمان
بود ابراهیمِ خوبِ پارسا
در رهِ اندیشه و ذکرِ خدا
ای خدای آسمان آرای من
لطفِ تو، شد شاملِ سارای من
آمد اسحاق و جهان، زیبنده شد
کلبهام روشن شد و تابنده شد
من هزاران شُکر گویم همزمان
چون که آمد کودکی شیرین زبان
خَتنه کرد او را، چو هشتم روز شد
امرِ حق، بر نفسِ او پیروز شد
سجده ها می کرد بَر یزدانِ پاک
بر خدای این زمین و آب و خاک
مقاله های مرتبط:
کلیمیان و ادبیات ایران
معرفی ابراهیم سعیدیان (آریا)
|