|
|
آرزو ثنايي
آزادي و خروج بني اسرائيل از مصر، مظهر آزادي مظلومان تاريخ است و در اين واقعه معجزه خد.اوند آشكارا و با انجام معجزات عظيم مانند شكافته شدن دريا صورت گرفته است. از سوي ديگر واقعة پوريم و رهايي يهوديان از توطئه شيطاني هامان نيز به عنوان يكي ديگر از مظاهر آزادي و نجات در تاريخ يهوديان شناخته ميشود، با اين تفاوت كه خد.اوند به طور غير مستقيم و در پوشش وقايع و اتفاقات طبيعي اين جريان را هدايت نمود. به همين جهت براي يهوديان در طول تاريخ، هر رهايي يا نجات از بلايا، تكرار «پوريم» تلقي شده و اتفاقات بسياري نام «پوريم» بر خود گرفته اند، مانند: الجزاير: پوريم اِدوم، 4 حشوان 1540 (نجات جامعة يهود از جنگ اسپانيا و الجزاير در 1516 و 1542 ) - فاس مراكش: 22 كيسلو 1840 ، رهايي از كشتار دستجمعي- يونان: 22 الول 1768، نجات از كشتار در جنگ تركيه و يونان- لهستان مدزيبوژ: 11 طوت 1648، نجات از توطئه گروه تروريستي شميلنكي- پراگ: 14 حشوان 1620، نجات از كشتار دستجمعي با حمايت فرديناند دوم - رم: اول شواط، نجات گتو از آتش. حتي معجزاتي از اين دست كه تنها براي يك خانواده نيز رخ دادهاند، گاه براي آن خانواده و نسلهاي بعدي آن عنوان «پوريم خانوادگي» به خود گرفته اند. يكي از پوريم هاي معروف تاريخ، پوريمِ بصره است.
بصره دومين شهر بزرگ عراق (بعد از بغداد) است. جمعيت يهودي بصره هزاران سال قدمت زندگي در اين شهر باستاني را دارند. حدود 200 سال پيش، قبل از خروج اجباري يهوديان از عراق (به علت فشارهاي موجود)، معجزة بزرگي در اين شهر به وقوع پيوست كه هنوز، نسل در نسل از آن به عنوان «پوريم بصره» ياد ميشود. اين ماجرا در زمان «سليمان پاشا» حاكم عادل و درستكار بصره اتفاق افتاده است. در آن تاريخ، ربي يعقوو بن اهرون رهبر جامعة يهوديان بصره بود. در سال 5534 عبري- (1774 ميلادي)، كريم خان، كه در آن زمان رئيس سپاه پادشاه ايران بود، بصره را محاصره كرد. قحطي شديدي با وجود دفاع سليمان پاشا، شهر را فرا گرفته بود. در 27 نيسان، شهر سقوط كرد. زنان يهودي خود را در آتش انداختند تا به دست سربازان مهاجم نيفتند. در اول ماه ايار، كريمخان قوانين جديدي بر شهر وضع كرد. جامعة يهوديان فشار بيشتري از مالياتها و باجها را متحمل شدند. حتي ربي يعقوو بن اهرون و همسر و فرزندانش به همراه سليمان پاشا به عنوان زنداني به شيراز فرستاده شدند. يهوديان بصره، همچون ديگر اوقات سخت، در كنيساها جمع شدند و اعلام تعنيت (روزه) و توبة عمومي نمودند. خداوند صداي آنان را شنيد: «قلب حاكمان در دست پروردگار است». خد.اوند قلب كريمخان را سخت كرد و او به دنبال شكوه و جلال بيشتر، به جنگ قبايل عرب اطراف عراق رفت. اعراب، كريمخان را شكست دادند و كريمخان نيز خود را به سختي به بصره رساند. هر چند كريمخان براي جنگ دوبارهاي آماده شد ولي، سپاهش كه ضعيف و زبون شده بودند، بر عليه او شوريدند و در 27 ادار، همراهانش او را كه به دست خدمتكارش مسموم شده بود، مرده يافتند. شاه ايران، با شنيدن مرگ فرماندة سپاهش، ايرانيان را از بصره فرا خواند. در دوم نيسان 5535 عبري- (1775 ميلادي)، سحرگاهان كه يهوديان برخاستند، اثري از سربازان كريمخان در بصره نيافتند. راو ديگري بنام «ربي يعقوب اليشار» كه از شهر ديگري براي جمع كردن صداقا به بصره آمده بود، توماري همانند تومار استر كه در پوريم خوانده ميشود، براي يهوديان بصره نوشت تا هميشه به ياد داشته باشند كه معجزه اي براي آنها به وقوع پيوسته است. از آن زمان، يهوديان بصره، روز دوم نيسان را «پوريمِ بصره» مينامند و به يادبود پاسخ خد.اوند به خواسته شان، اين روز را جشن ميگيرند.
مقالات مرتبط:
|
|