نسترن جاذب
زمستان 98
یکی از بزرگترین شهرستانهای آذربایجان غربی، بوکان است که قبلاً جزو استان
کردستان بوده است. بوکان در زبان کردی به معنای عروس است و عروس آذربایجان نیز
معروف است.
در بوکان و حومهی آن یکصد خانوار یهودی زندگی میکردند که طبق گزارشهای سازمان
اسناد ملی ایران ۸۰ خانواده یهودی در سطح شهر در سال ۱۹۴۸ م/ ۱۳۲۶ خورشیدی چهارصد
خانوار در بوکان بودند. بیشتر آنها در این شهر مغازهدار و در کنار مسلمانان به
امرارمعاش میپرداختند. تعدادی از آنها در توسعه این شهر و کمک به مسلمانان نقش
بهسزایی ایفا کردند. اشخاصی مانند فریدریش و همسرش ارویر آلمانی که توسط آنها
اولین درمانگاه بوکان در سال ۱۳۲۶ دایر شد.
کلیمیهای بوکان به زبان فارسی کاملاً مسلط و به زبانهای کردی سورانی و ترکی
آذربایجانی نیز آشنایی کامل داشتند. بیشتر آنها دارای سواد بوده و در میان خود
نمایندهای جهت بررسی مشکلات همکیشان داشتند. آنها در اسفند سال ۱۳۲۸ و اوایل
۱۳۲۹ از بوکان خارج شده و به تهران رفتند سپس در تیرماه ۱۳۲۹ به خارج از کشور
مهاجرت کردند. در حالت فعلی کنیسه این اقلیت مذهبی در خیابان استاد هیمن قرار دارد
که ساختمان آن تخریب شدهاست. کنیسه آنها دارای ۸۰ سال قدمت بود.
وضعیت اجتماعی و فرهنگی
از تاریخ آغاز سکونت یهودیان در مناطق کردنشین از جمله شهر بوکان، اطلاعات
دقیقی در درست نیست. اما دیوید یروشالمی در کتاب یهودیان ایران در قرن نوزدهم،
جمعیت یهودیهای ساکن بوکان را در زمان محمدحسین خان مکری به سال ۱۹۰۱ میلادی مصادف
با ۱۲۸۰ خورشیدی ۴۰۰ نفر (۶۰ خانه) ذکر نموده است.
این گروه در میان مردم مسلمان بوکان کاملاً شناخته شده بودند و یکی از محلههای
شهر به نام آنها شناخته میشد. محله آنها که تقریباً دو هکتار و نیم را دربر
میگرفت، از جنوب به منزل عبدالرحمن دندان ساز، از شمال به منزل خدر ذکریا، از غرب
به محدوده باغچه حسن نانوا و از شرق به حمام خزینه منتهی میشد. این محدوده در حال
حاضر، کوچههای اطراف خیابان استاد هیمن و خیابان شهید نجاری را دربر میگیرد.
جدا از شهر بوکان، در روستاهای اطراف این شهر از جمله اینگیجه، ینگی کند، شهریکند،
سردار آباد، برده زرد، ترجان و جوانمرد هم به صورت پراکنده دو یا چند خانواده ساکن
بودند. جمعیت این اقلیت قومی و مذهبی در روستای تُرجان بیش از این تعداد بوده است
زیرا به گفتهی چند نفر از ساکنان قدیمی شهر در ترجان (حاخام شالوم، عالم) و دارای
کنیسه بودهاند.
روابط یهودیان با کُردهای مسلمان حسنه بودهاست؛ به طوری که در مراسم و اعیاد
همدیگر شرکت میکردند. البته این روابط حسنه از دههها قبل نیز در میان کردهای این
منطقه و یهودیها وجود داشته، به گونهای که در دوران عزیزخان مکری، او در تقسیم
املاک و اموال بوکان و حومه به آنها کمک میکرد. کنیسهی یهودیهای بوکان در
مجاورت منزل شخصی ابوبکر قاسمی قرار دارد. اگر چه مردم بوکان معتقد هستند که بوکان
دارای کلیسای مسیحی بوده، اما در حقیقت هیچ گزارشی بر وجود مسیحیان در بوکان وجود
ندارد بلکه مسیحیان بیشتر در شهرهای بزرگ مانند ارومیه و تبریز زندگی میکردند.
اولین رئیس بهداری بوکان شخصی به نام «حکیم خضر یهودی» بوده است.
اوضاع اقتصادی و معیشتی
بیشتر کلیمیهای بوکان، مغازهدار یا فروشندگان دورهگرد بودند که به شغل خرازی
و بزازی اشتغال داشتند. در بازار نیز مغازههای آنها از آلاچیقهایی ساخته شده
بود که در وسط بازار بهصورت دایرهای در میان مغازههای کردهای مسلمان قرار گرفته
بود. آنها بدون هیچ واهمهای از سرقت اموال و مغازههای خود در بازار، شبها به
مانند کُردها مغازهها را ترک نموده و تا صبح روز بعد دوباره به فروش مشغول شوند.
از آنجایی که افرادی صادق، راستگو و ارزان فروش بودند بیشتر معاملات بازار و خرید
اهالی روستاها توسط آنان صورت میگرفت و به لحاظ اقتصادی همرنگ
کوچهی خورینگ، زنان کُرد در حال شستشو البسه، بوکان سال ۱۹۷۷ میلادی؛ عکس از کتاب
یهودیان کردستان نوشتهی اوراشواتز بیعری، با جماعت مسلمان شهر بودند. در حال حاضر
در روستای اطمیش تعدادی مغازه از آنها باقیماندهاست.
آداب و رسوم
یکی از اعیاد یهودیها که طی مراسم خاصی در اواخر تابستان و اوایل پاییز صورت
میگرفت، عید سوکوت (سایبانها) بود که در زبان کردی سورانی «کپرهشینه» نام داشت.
در مراسم این عید انواع اقسام میوه را بر آن کپر آویزان کرده و مراسم خاص عید را
اجرا
میکردند. روزه گرفتن آنها در تاریخهای مقرر و طبق آیین یهود بوده است. سر بریدن
حیوانات (ذبح شرعی) آنها توسط شالوم صورت میگرفت و اگر داخل بدن حیوان سر بریده،
شیشه یا هر نشانی از بیماری در کالبد حیوان پیدا میکردند، آن را به هیچ وجه مصرف
نمیکردند.
مهاجرت
مهاجرت یهودیان به عنوان اقلیت مذهبی در بوکان در فاصله سالهای ۱۳۲۸ و ۱۳۲۹
خورشیدی صورت گرفت. بر اساس گزارش بخشداری بوکان، کلیمیهای آن جا در تاریخهای ۱۸
اسفند ۱۳۲۸ و ۱۷ فروردین ۱۳۲۹ مشغول به فروش املاک و اموال منقول و غیرمنقول خود
بودهاند. پس از فروش اموال خود از بوکان خارج شده و به سمت تهران حرکت کردند و پس
از دو ماه سکونت در گورستان کلیمیان تهران (واقع در خارج دروازه خراسان) با دریافت
گذرنامه به تاریخ ۷ تیر ۱۳۲۹ توسط وزارت کشور به صورت قانونی از ایران خارج شدند.
پس از کودتای ۱۲۹۹ و همچنین آغاز سلطنت رضا شاه پهلوی، بوکان به صورت شهر کوچکی
درآمد و ادارات دولتی از قبیل پست و تلگراف، دارایی، گمرک و ژاندارمری دایر گردید.
در سال ۱۳۰۷ اولین مدرسه دولتی در این شهر تأسیس و سپس با دایر شدن سایر ادارات
دولتی از قبیل دخانیات، ثبت احوال، بخشداری، شهر بوکان بهعنوان شهر پررونق و قابل
توسعه در این منطقه پا به عرصه وجود گذاشت.
در فاصله سالهای ۱۳۲۸ تا ۱۳۳۰ یهودیان ساکن این شهر نیز همانند بسیاری از یهودیان
نقاط دیگر ایران مهاجرت نمودند؛ اکثریت یهودیان کردستان مابین جنگهای جهانی اول و
دوم به شهر بوکان مهاجرت نمودهاند. کلیمیها در سطح شهر و حومه سکونت داشتهاند،
همچنین تعداد قابل توجهی نیز در روستایی بنام ارمنی بلاغی در بوکان ساکن بودند.
بسیاری از آنها حدود (۲۰۰ نفر) املاک و اثاثیه خود را فروخته و مهاجرت نمودهاند،
از افراد سرشناس در این منطقه میتوان به «خاتون ملت باشی، سیمین توپ، دانیال ملت
باشی و امیر کلیمی» اشاره نمود. کلیمیان عمدتاً در بوکان در محلهای بهنام
(گهرهکیی جوولکهکان) که امروز چهار راه شهرداری نام دارد سکونت داشتند. از دوره
قاجار تا اواخر دوره پهلوی ۱۲ هزار یهودی در کردستان ایران ساکن بودهاند. n
منابع
1.ویکیپدیا، دانشنامهی آزاد
2. بررسی زمینههای مهاجرت یهودیان بوکان در دوره پهلوی دوم ،
نویسنده: غلامرضا امیرخانی، آوات ابراهیمی
کوچهی خورینگ، زنان کُرد در حال شستشو البسه، بوکان سال ۱۹۷۷ میلادی؛ عکس از کتاب
یهودیان کردستان نوشتهی اوراشواتز بیعری،
Home Up كليميان اراك يهوديان اصفهان يهوديان خرم آباد كليميان سنندج کلیمیان در آذربایجان ایران يهوديان كرمانشاه يهوديان مياندوآب كليميان همدان نگاهی به یهودیان کرمان کلیمیان در بوکان یهودیان یزد مثلث ادیان الهی در شهر یزد زبان و گویش یهودیان همدان اوضاع اجتماعی یهودیان خوانسار در عصر صفویه
|