6-گوشت***1-کلیاتی راجعبه گوشت و چگونگی استفاده از آن:
با مطالعهی آیات تورات و چگونگی تغذیهی قوم یهود و قوانین و رسومی که در این دین
راجعبه گوشت میباشد میتوان به این نتیجه میرسید که گوشت خوراک اصلی و روزانه
این قوم نبوده و به عبارتی دیگر عادت همیشگی آنان نبوده و اگر گاهی اوقات از آن
استفاده میشده جنبهی تفننی داشتهاست.
و به جزء عدهی معدودی که دارای توانایی مالی کافی داشتند باقی طبقات آن را خیلی کم
مصرف میکردند. ضمناً با ملاحظهی قوانینی که راجعبه حیوانات حلالگوشت و شرایط
مصرف آنها و قواعد ذبح آنها که در این دین مرسوم است و کراراً بر اجرای این
فرمانها توصیه شدهاست خود عامل مهم و مؤثری است در محدود کردن مصرف گوشت در دین
یهود است. معذالک در مهمانیهای مختلف نظربه این که از صفت مهماننوازی(XXXعلاوه
از صفت مهماننوازی که در قوم یهود وجود دارد اصولاً پذیرایی از مهمان جزء
فرمانهای دینی است و طبق دستور تورات باید از مهمان، به بهترین وجهی پذیرایی
شود(سفر لاویان باب19 آیههای34-33): و چون غریبی با تو در زمین شما مأوی گزیند او
را میازارید. غریبی که در میان شما مأوی گزیند مثل متوطن از شما باشد و او را مثل
خود محبت نمایید زیرا که شما در زمین مصر غریب بودید...YYY) برخوردار بودند و سعی
میکردند از مهمان خود با بهترین خوراک موجود پذیرایی کنند(XXX سفر پیدایش، باب18:
آیههای7-2: ناگاه چشمان خود را بلند کرده دید که اینک سه مرد در مقابل او
ایستادهاند و چون ایشان را دید از در خیمه به استقبال ایشان شتافت و رو بر زمین
نهاد. و ابراهیم به سوی رمه رفت و گوسالهی نازک(جوان) خوب گرفته به غلام خود داد
تا به زودی آن را طبخ کند. ایضاً سفر داوران، باب13: آیهی15.: و مانوح به فرشتهی
خد-ا گفت: تو را تعویق بیندازیم و برایت گوساله تهیه ببینیم. ایضاً. کتاب اول
سموئیل، باب28: آیه24.: و آن زن گوسالهی پرواری در خانه داشت پس تعجیل کرده و آن
را ذبح کرد و آرد گرفته خمیر ساخت و قرصهای نان پخت. و آنها را نزد شائول و
خادمانش گذاشت تا خوردند.YYY) و در عروسیها و مجالس شاهانه( کتاب اول پادشاهان،
باب8: آیههای66-62.) و طبقات دارا و حاکم و روزهای شنبه و اعیاد(XXX بنا به فرمان
خد-ا بنیاسراییل در سال سه مرتبه عید میگیرند و اغلب مردان در این سه عید بزرگ در
زمانی که بیتالمقدس(خانهخد-ا) آباد بود به زیارت آن برای گزرانیدن قربانیهای
مختلف و تقدیم هدایا و نوبرمحصولات کشاورزی خویش به اورشلیم میرفتند(سفر تثنیه،
باب16: آیه های 17-16: سه مرتبه در سال جیمع ذکورانت به حضور خد-ایت در مکانی که او
برگزید حاضر شوند یعنی در عید فطیر(پسح) و عید هفتهها و عید خیمهها(سوکوت) و به
حضور خد-ا تهیدست حاضر نشوند. هر کس به قدر قوهی خود به اندازهی برکتی که خد-ایت
به تو عطا فرماید بدهد.) و اینسه عید به شرح ذیل میباشند: ا- عید فطیر عید آزادی
یا پسح یا عید بهار که از پانزدهم ماه نیسان به مدت هشت روز به مناسبت آزادی
بنیاسراییل از دستگاه ظلم و ستم فرعون مصر به رهبری حضرت موسی برگزار میشود. و در
عرض مدت ایام این عید از نان فطیر(نانی که خمیرمایه در آن بکار نرفته باشد) استفاده
میکنند(سفر لاویان، باب23: آیههای8-6 و ایضاً سفر تثنیه، باب16: آیههای8-1.)
2-عید هفتهها میباشد که به نامهای دیگری چون عید شاووعوت و عید اهداء نوبر
میوهها و عید درو و در فارسی عید (موعد) گل نامیده میشود و درست هفتهفته بعد از
عید فطیر در ششم ماه سیوان به مدت دو روز شروع میشود(سفر لاویان، باب23:
آیههای22-15 و 10 ایضاً سفر تثنیه باب 16 آیه های 9-12 ایضاً سفر خروج، باب23:
آیهی16 و ایضاً سفر تثنیه، باب26: آیههای10-3.)
3-عید سایبانها یا سوکوت و به فارسی عید بیدبندان است و مدت ایام این عید هشت روز
است که از پانزدهم ماه تیشری شروع میشود.(سفر لاویان، باب23: آیههای 34 و 43-39.
ایضاً سفر تثنیه، باب16: آیه های 15-13).YYY) سهگانه و شبهای اول سال(XXX در
شبهای اول سال که دو شب میباشد به این منظور استفاده میکنند که از گوشت بعضی از
اعضای حیوان چون سروشش به عنوان نمونهای از صفات خوب و مشخصات خاص قائل
میباشند.YYY) از غذای گوشتی بیشتر استفاده میکردند. نکتهی جالب این که در تورات
کمتر آیهای دیده میشود که گوشت را به عنوان یک غذای همگانی و اصلی معرفی کرده
باشد. پروردگار جهان هنگامی که حضرت آدم را آفرید برای تغذیهی وی باغی را در عدن
غرس کرد تا او از محصولاتش(به غیر از درخت معرفت نیک و بد) تغذیه کند(XXXسفر
پیدایش، باب2: آیههای 8 و 17-16. و خد-اوند خد-ا باغی در عدن در طرف شرق غرس کرد و
آن آدم را که سرشته بود در آنجا گذاشت. و خد-اوند، آدم را امر فرمود و گفت: از
همهی درختهای باغ بیممانعت بخور لیک از درخت معرفت نیک و بد زنهار مخوری زیرا
روزی که از آنها خوری هر آینه خواهی مرد.YYY)، بدون اینکه نامی از گوشت حیوانات به
عنوان خوراک برده شود.
در آیات بعد که خد-ا خوراک کلی انسان و جانداران را تعیین فرموده قبل از آمدن آن
آیه آیهای میباشد که از حیوانات و پرندگان و ماهیها نام برده شده لیک هیچ- کدام
را به عنوان خوراک معرفی نفرموده بلکه گیاهها و میوهها را به عنوان خوراک اصلی
تمام جانداران ذکر فرموده است، و این آیه(XXX سفر پیدایش باب12 آیههای 30-29-28.:
و خد-ا ایشان را برکت داد و به ایشان گفت، بارور و کثیر شوید و زمین را پر سازید و
در آن تسلط کنید و بر ماهیان دریا و پرندگان آسمان و همهی حیواناتی که بر زمین
میخزند حکومت کنید. و خد-ا گفت: همهی علفهای تخم داری که بر روی زمین است و
همهی درختهایی که در آنها میوهی درخت تخم دار است به شما دادم تا برای شما
خوراک باشد. و به همهی حیوانات زمین و به همهی پرندگان آسمان و به همه حشرات زمین
که در آنها حیات است هر علف سبز را برای خوراک دادم و چنین شد.YYY) در جای خود از
لحاظ علم تغذیه و زیستشناسی قابلتوجه میباشد.
اما پس از سپری شدن سالهای زیاد و بر اثر تغییر آبوهوا و محیط زیست و احتیاجات
بیشتر بشر برای تغذیهی خود یا احیاناً کمبود غذا و در دسترس نداشتن آن به حد کافی
ذائقهی بشر به خوردن گوشت مأنوس شد و در اینجاست که بشر برای این که راه افراط را
در خوردن گوشت و کشتار بی رویه و بدون ضابطه و خود سرانه حیوانات انجام ندهد در عین
حال کنترلی از این لحاظ دربین باشد تا این که نسل آنها تهدید به فنا نگردد و شرایط
بقای نسل حیوانات ایجاد گردد و از همه مهمتر برای سالمزیستن و بهتر خوردن مردم
قوانین و دستورهایی از سوی پروردگار جهان در مورد حلال و حرام بودن حیوانات به بشر
داده شد. بعد از حضرت آدم تا زمان حضرت نوح آیهای که دال بر این باشد که انسان از
خوراک گوشتی بهره میبرد مشاهده نمیشود اما در زمان حضرت نوح بعد از طوفان شدید بر
اثر فقدان موادغذایی بخصوص پروتئین ، از گوشت بعنوان خوراک نامی برده شده است که
ضمن آن خوردن خون را که جان هر جانداری را در آن میداند منع کردهاست(XXX سفر
پیدایش، باب9: آیههای4-3.: و هر جنبدهای زندگی دارد برای شما طعام باشد همه را
چون علف سبز به شما دادم. مگر گوشت را با جانش که خون آن باشد مخورید.YYY).
با پیدایش هسته و موجودیت دین یهود در بیابان سینا و اعطای تورات به بنیاسراییل
قوانین و فرمانهایی به این قوم در مورد حلال و حرام بودن حیوانات داده شد که منجر
به محدود شدن مصرف گوشت در بین این قوم گردید، کما اینکه سبب شد آن را بصورت غذای
درجهی دومی بشناسند. تورات به کسانی که بیش از حد به غذاهای گوشتی اشتیاق دارند
لقب شهوتپرستان (هوس با زان) دادهاست(XXX سفر اعداد، باب11: آیهی4.: و گروه
مختلف که در میان ایشان بودند شهوتپرست(هوس باز) شدند و بنیاسراییل باز گریان
شده گفتند، کیست که ما را گوشت بخوراند. ایضاً. کتاب مزامیر، باب78:
آیههای34-18.ایضاً سفر اعداد، باب12 آیههای34-33.YYY). گذشته از اینها چون
اکثرطبقات کمدرآمد از غذای گوشتی کمتر مصرف میکردند و احیاناً بعضی از آنان گاهی
اوقات آرزوی استفاده از آن را داشتند برای این دسته از مردم که اغلب در اعیاد مهم و
سهگانهی یهود و روزهای مقدس دیگر برای زیارت و گزرانیدن قربانی به خانهی خد-ا در
اورشلیم میرفتند، به علت اینکه گوشت ذبحشده به اندازهی کافی وجود داشت مجاز
بودند که هر کس نسبت به آرزوی دلش(XXX سفر تثنیه، باب12: آیههای 21-20 و 15.: چون
خد-ایت حدود تو را بطوری که ترا وعده دادهاست وسیع گرداند و بگویی که گوشت خواهم
خورد زیرا که دل تو به گوشت خوردن مایل است پس موافق همهی آرزوی دلت گوشت را
بخور.YYY) از آن گوشت بخورد و دل خویشتن را در این اعیاد و ایام شاد گرداند. خوب
توجه بفرمایید خوردن گوشت را به عنوان دستیافتن به آرزوی دل معرفی شده و نه به
عنوان غذای اصلی و همگانی. در صفحات بعد خوانندگان محترم به تعدادی از این قوانین و
آدابورسوم آشنا خواهند شد.