5-قحطی
چون صحبت از این شد که اکثر یهودیان در زمانهای گذشته از راه کشاورزی و دامداری
امرارمعاش میکردند لازم شد به اثراتی که قحطی بر روی زندگی این ملت گذاشته
اشارهای بشود. از نظر یهودیان قحطی و خشکسالی بدترین مصیبت بود و سخت از این واقعه
ی شوم هراس داشتند زیرا در طول تاریخ این مصیبت بزرگ بارها زندگی افراد این قوم را
که به کشاورزی وابسته بودند تهدید کرده بود. در کتاب مقدس به بروز چندین قحطی و
خشکسالی برخورد میکنیم من جمله در زمان حضرت ابراهیم(XXXحضرت ابراهیم پدر جد
بزرگوارم قوم یهود و عرب میباشد که از نسل سام یکی از پسران نوح و فرزند تارح در
شهری به نام اور به دنیا آمد سفر پیدایش باب11: آیههای29-27. سرگذشت زندگی او مفصل
در سفر پیدایش از باب یازدهم الی بیستوپنجم آمده است.
حضرت ابراهیم با ایمان خالص واستواری که نسبت به خد-ا داشت بنا به عقیده مفسرین
یهود و طبق آیاتی که در کتاب مقدس آمده ده مرتبه مورد آزمایش خالق یکتا قرار گرفت و
از آن جمله انداختن او را در میان آتش که مبدل به بهشت شد و ترک سرزمینی که در آن
جا زاده شده بود به علت اینکه مردم آن دیار بتپرست بودند و عهد و پیمان ختنه که
اولین مرتبه توسط او به اجرا رسید و خلاصه اطاعت فرمان خد-ا به قربانی کردن یگانه
فرزندش که بسیار او را دوست میداشت و برایش عزیز بود اینها همه از جملهی
عمدهترین ده آزمایشهایی بود که خد-ا او را در بوتهی آزمایش قرار داد که از تمام
آنها با ایمان پاکی که داشت سرافراز بیرون آمد و به قول آیهی شریفهی قرآن کریم: و
ابراهیم الذی وفی.(و ابراهیم که تمام ادا کرد) سورهی النجم آیهی38.بنابراین بی
جهت نیست که به او لقب خیلل الله داده اند و این لقبی ست که در خور ایمان او می
باشد آن حضرت نزد همه ی ادیان مورد احترام می باشد. در قرآن کریم بارها و در آیات
مختلف نام او برده شده است از آن جمله سوره ی آل عمران آیه 61 و سوره ی حج آیه 22 و
الصافات آیه 81 و سوره انبیاء آیه های 52 و 69 و سروه ابراهیم آیه 38 و سروه انجم
آیه 38 و سوره عنکبوت آیه 15 و سوره حدید آیه 26
حتی سورهی چهاردهم قرآن مجید به نام او میباشد در انجیل که کتاب مقدس مسیحیان
میباشد، بارها از ایمان او یادآوری کرده است، در رساله به عبرانیان باب یازدهم
نویسندهی آن رساله(نویسندهی رساله به عبراینان به دقت معلوم نیست، احتمال دارد
پولس رسول یا لوقا یا برنابا آنرا نوشته باشند) دربارهی ایمان او چندین آیه نوشته
است لقب بتشکن دیگر لقبی است که به او دادهاند. زیرا او بیشک اولین پیامبری بود
که جداً بر ضد بت و بتپرستی قیام کرد و ما همه داستان جالب شکستن بتهای پدرش را
که در داستانهای دینی یهود و اسلام آمده است خواندهایم. خد-اوند متعال از زبان
حضرت اشعیاء نبی او را دوست دار خود خطاب کرده است. کتاب اشعیاء نبی باب41: آیهی8.
"و ای یعقوب که تو را برگزیدهام و ای نسل دوست من ابراهیم."
اما زوجه ی او حضرت (ساره) سارا بود و چون برای سارا فرزندی نشده بود. سفر پیدایش،
باب16: آیههای16-1. هاجر کنیز مصری خود را به عنوان زوجهی دوم به حضرت ابراهیم
داد که نتیجهی آن به دنیا آوردن فرزندی به نام اسماعیل بود(همان باب آیهی16) اما
بعد از سیزده سال خد-ا به او بشارت داد(سورهی اصافات. آیهی112) که زوجهاش سارا
حامله شده فرزندی ذکور به نام اسحاق به دنیا خواهد آورد که عهد و پیمان خود را با
آن فرزند استوار خواهد کرد. سفر پیدایش باب17: آیههای 21-19. و آن هم زمانی بود که
حضرت صد ساله بود. سفر پیدایش، باب21: آیهی5. و همان کتاب، باب17: آیهی1. بعد از
به دنیا آمدن حضرت اسحاق هاجر و فرزندش اسماعیل راهی بیابانهای عربستان شدند. سفر
پیدایش باب21: آیه14. حضرت ابراهیم برای فرزندش اسحاق زنی به نام رفقه- دختر
بتوئیل برادرزادهی خویش گرفت. سفر پیدایش باب24: آیههای67-1.آن حضرت در سن 175
سالگی وفات یافتند. سفر پیدایش، باب25: آیههای9-7.
و توسط فرزندانش اسحاق و اسماعیل در مغازه مکفیله که قبلاً زوجهاش سارا را در آنجا
دفن کرده بود دفن کردند. سفر پیدایش، باب23: آیههای20-19. نکتهی بسیار مهمی که
باید از زندگی آن حضرت آموخت همانا ایمان به تمام معنای آن حضرت به خد-ا میباشد که
در مقابل ایمان خود از هر چیزی در زندگی چشمپوشی میکرد بطوری که بارها و عملاً
ثابت کرد. و این باید درس و نمونهی بسیار خوبی برای همهی افراد بشر باشد و در
واقع پیروی از راه و روش آن حضرت یعنی پیشگیری از نفوذ و اثرات بد مادیات در ایمان
خود نسبت به خد-ا (که متأسفانه در این دوره و زمانه بیش از هر زمان دیگری مشاهده
میشود و بر اثر کوچکترین تغییر شرایط مادی یا نوسان فشارهای مادی در این اندک
ایمان سست و ناپایداری که داریم اثر میگذارد.)خود را در مسیر برکات اعطاییهی خد-ا
قرار دهیم زیرا که به موجب قولی که خد-ا داده است تمام افراد جهان و کسانی که از
ایمان حضرت ابراهیم پیروی میکنند برکت خواهند یافت. سفر پیدایش باب 18 آیه ی 18 ،
ایضاً، باب22: آیهی18.) چه بهتر که با تجدید نظر کردن بر افکار و ایمان خود و دادن
تغییرات بهتر و شایسته به ایمان خود نسبت به خد-ا و پیروی از ایمان حضرت ابراهیم
خود را لایق دریافت محبتهای بیدریغ خد-ا قرار دهیم.YYY) یک قحطی پدید آمد که او
ناچار شد به مصر برود(XXXسفر پیرایش، باب12، آیهی10 و قحطی در آن زمین شد و ابرام
به مصر فرود آمد تا در آنجا به سر برد زیرا که قحط در زمین شدت میکرد.YYY) چون از
برکت رود نیل و زمینهای حاصلخیز اطراف آن از قحطی مصون مانده بود. در زمان حصرت
اسحاق(سفر پیدایش، باب26: آیهی1، و قحطی در آن زمین حادث شد غیر آن قحط اول که در
ایام ابراهیم بود...) قحطی دیگر پدید آمد. در سرزمین مصر با وجود داشتن رود نیل بعد
از هفت سال فراوانی وفور و نعمت سرانجام قحطی سرایت کرد و آن هم هنگامی بود که حضرت
یوسف(سفر پیدایش، باب41:آیهی54: و هفت سال قحط آمدن گرفت چنان که یوسف گفته بود و
قحط در همهی زمینها پدید شد لیک در تمامی زمین مصر نان بود.) در مصر به مصدر
صدارت و عزیزی مصر رسیده بود. اگر مطالب کتاب مقدس را پیگیری کنیم و برسیم به زمانی
که بنیاسراییل وارد سرزمین کنعان شدند در آنجا هم به پیدایش چندین قحطی ضعیف و قوی
برخورد میکنیم.
در زمان آحاو(XXXآحاو نام یکی از سلاطین اسراییل است که حدود بیستودو سال سلطنت
کرد و پدرش عمری بود(کتاب اول پادشاهان باب16: آیهی29) این پادشاه یکی از
پادشاهانی بود که بنیاسراییل را به سوی دوری از خد-ا و بتپرستی سوق داد. دارای
زنی بتپرست و خودخواه و خودکامه به نام ایزابل بود و چون خود وی دارای ایمانی قوی
نبود تحتتأثیر افکار و گفتههای زنش قرار میگرفت بطوری که در جریان تاکستان نابوت
یزرعیلی که حکم قتل نابوت از طرف ایزابل صادر شد مشاهده میکنیم که چگونه اسیر
افکار زنش بود(کتاب اول پادشاهان باب21، آیههای16-1).بر هر صورت در زمان این شاه
بعلت اینکه فسق و فجور و بتپرستی در میان مردم رایج شده بود زمینهی مناسبی برای
ایجاد اتفاقات ناگوار و تلخ در زندگی مردم شد. در آخر امر این پادشاه فاسد در یکی
از جنگها بطوریکه که خد-ا توسط حضرت الیاس گفته بود با طرز فجیعی کشته شد کتاب
پادشاهان اول باب22 آیههای40—29YYY ) پادشاه اسراییل(XXX بعد از وفات حضرت سلیمان
بر اثر نفاقی که بین اسراییل به وجود آمده بود کشور آنان به دو کشور به نام
«اسراییل و یهودا» تقسیم شد. رَِحُبعام که به جانشینی پدرش سلیمان به تخت رسیده بود
توجهی به اعتراض شدید مردم نسبت به وجود عذاب و مالیاتهای سنگینی که پدرش وضع کرده
بود نکرد و خواسته اکثریت مردم زحمتکش را در نظر نگرفت حتی مشورت پیران و کسانی که
در کار کشورداری امور مملکتی تجربه کافی داشتند و وی را راهنمایی میکردند نادیده
گرفته و به مشورت جوانان و دوستان کم تجربهی خویش توجه کرد. و به عوض اینکه به
مردم با محبت و خوشرویی برخورد کند برعکس تندخویی کرده و وعدهی عذابها و
مالیاتهای بیشتری به توده مردم زحمتکش داد.
پادشاه قوم را به سختی جواب داد و مشورت مشایخ را که به وی داده بودند ترک کرده و
موافق مشورت جوانان ایشان را خطاب کرده گفت پدرم یوغ شما را سنگین ساخت اما من یوغ
شما را زیاده خواهم گردانید. پدرم شما را به تازیانهها تنبیه میکرد اما من شما را
به عقربها تنبیه خواهم کرد و پادشاه قوم را اجابت نکرد زیرا که این امر از جانب
خد-ا شده بود... کتاب اول پادشاهان باب12، و کتاب دوم تواریخالایام، باب دهم.
نتیجهی این جواب گویی و برخورد ایجاد شورش عظیم و سرپیچی اکثریت بنیاسراییل شد
بطوری که ده سبط از دوازده اسباط به سرکردگی شخصی در حال تبعید در مصر به نام
یربعام بن نباط(این شخص بعداً گمراه شده و موجب فساد مردم شد) بر ضد جانشین حضرت
سلیمان قیام کردند و کشوری به نام اسراییل که مرکز آن سامره بود تشکیل دادند و دو
سبط دیگر که به رَحُبعام وفادار مانده بودند کشور خود را یهودا نامیده و مرکزش را
اورشلیم قرار دادند.YYY) که با پیغمبری حضرت الیاس(XXXحضرت الیاس یکی از پیامبران
بزرگ و شجاع و دلیر یهود میباشد که به امر خد-ا بر ضد پادشاهان و درباریان اسراییل
بخصوص آحاو که تودهی مردم رابه پرستش بَعَل و عَشتاروت(نام بتهای اهالی بتپرست
فنیقیه و کنعانیان بود) تشویق میکرد قیام کرد و مدت پانزده سال با جدیت تمام
مبارزه ای سرسختانهای داشت در طی این مدت که معجزات بسیار انجام داد سرانجام بعد
از بروز سه سال قحطی و آمدن آتش و غضب خد-ا از آسمان و سوزانیدن بیش از هشتصد نفر
از پیامبران بَعَل تودهی مردم بیدار شده و با هم یک کلام شده به فرمان خد-ا گوش
دادند و بعد از اینکه یکپارچه و متحد شدند کافران و بتپرستان را از میان خویش
نابود ساختند کتاب اول پادشاهان، باب19
حضرت الیاس بعد از حضرت موسی یکی از پیامبرانی بود که به مدت چهل روز روزه گرفت آن
حضرت الیشاع نبی را به جانشینی خویش برای نبوت انتخاب کرد یکی از عجایب زندگی حضرت
الیاس صعود آن حضرت به آسمان میباشد. طبق آیات کتاب مقدس آن حضرت توسط کالسکهی
آتشینی به آسمان صعود نمود و هنگام صعود حضرت الیشاع و پنجاه نفر از پسران انبیاء
این صحنهی عجیب را دیدند. کتاب دوم پادشاهان باب2. حضرت ملاکی یکی از
پیامبران(آخرین نبی)پیشبینی و نبوت کرده که حضرت الیاس قبل از آمدن ماشیح(مسیح
موعود) ظهور میکند. کتاب ملاکی نبی باب4: آیهی5. در قرآن کریم پیرامون مبارزهی
حضرت الیاس برای ارشاد مردم بر ضد بعل آیاتی آمده است از آن جمله در سورهی الصافات
آیههای130-123وَإِنَّ إِلْيَاسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ (و بدرستیکه الیاس هر آینه
از مُرسَلین است.).YYY)مصادف بود یک قحطی نسبتاً شدید( کتاب اول پادشاهان، باب18:
آیهی2.) بروز کرد.
بعد از سپری شدن این قحطی که بر اثر گرایش بنیاسراییل به بعل و عشتاروت بوجود آمده
بود بعد از مدت کمی یعنی در زمان الیشاع(XXX حضرت الیشاع نام دیگری از پیامبران
یهود میباشد که بعد از حضرت الیاس حدود شصت سال نبوت کرد طبق خواهشی که حضرت
الیشاع از حضرت الیاس کرد از آن حضرت تقاضا کرد که نصیب مضاعف روح آن حضرت به وی
داده شود. بنابراین حضرت الیشاع معجزات بسیاری کرد(کتاب دوم پادشاهان، باب2:
آیهی9). از جمله معجزاتی که آن حضرت کرد بدین قراراند. برکت دادن ماندهی روغن
بیوه زنی که شوهرش از ایمان داران بود و بدهکاری زیاد داشت. زنده کردن پسربچهای که
مرده بود. و دور کردن مرض برص از نعمان و خلاصهی معجزات دیگر که میتوان شرح مفصل
آنها را در کتاب دوم پادشاهان با بهای 2و4و5و6و14 مطالعه کرد: مهربانی و سادگی آن
حضرت جزء صفات مشخصهاش بودند.YYY) جانشین حضرت الیاس بر اثر محاصره دشمن در شهر
سامره قحطی( کتاب دوم پادشاهان، باب6: آیهی25.) پدید آمد با در نظر گرفتن آیات فوق
به این نتیجه میرسیم که عقیدهی مردم و انبیاء یهود بر این اصل استوار است که بروز
بعضی از قحطیها و خشکسالیها از جانب خد-است و آن هم در صورتی است که بنیاسراییل
از دستورها و فرمانهای خد-ا سرپیچی کنند. خد-ا بارها توسط انبیاء این نکته را
یادآوری فرموده که اگر فرمانها و فرایض وی را بعمل نیاورند به این مصیبت دچار
خواهند شد در کتاب حزقیال نبی باب پنجم آیاتی در اینباره آمده است: بنابراین خد-ا
چنین میگوید چون که شما زیاده از امتهایی که گرداگرد شما میباشند غوغا کردید و
به فرایض من سلوک نکرده احکام مرا بعمل نیاوردید...
و چون تیرهای بد قحطی را که برای هلاکت میباشد من آنها را به جهت خرابی شما
میفرستم در میان شما انداخته باشم آنگاه قحط را بر شما سختتر خواهم گردانید و
عصای نان شما را خواهم شکست. و قحط و حیوانات درنده در میان تو خواهم فرستاد.
یوئیلنبی هم در باب اول کتاب خویش عواقب بد قحطی و عوارض بعدی آن را به نحو
شایستهای مجسم کرده است و طی همین باب از گناهکاران خواسته که توبه کرده تا دچار
این بلای آسمانی نگردند.
عاموسنبی در باب4 کتاب خویش گفتههایی مانند گفتههای حزقیال نبی دارد: خد-ا
میگوید به سوی من بازگشت نکردید. و من نیز حینی که سه ماه تا درو مانده بود باران
را از شما منع کردم... و شما را به باد سموم و یرقان مبتلا ساختم و ملخ بسیاری از
باغها و تاکستانها و انجیرها و زیتونهای شما را خورد معهذا خد-ا میگوید به سوی
من بازگشت نکردید.
حجینبی در باب اول کتاب خویش از قول خد-ا چنین گفته: از این سبب آسمانها به خاطر
شما از شبنم بازداشته میشوند و زمین از محصولش بازداشته میگردد. و من بر زمین و
بر کوهها و بر غله و عصیر انگور و روغن زیتون و بر هر آنچه زمین میرویاند و بر
انسان و بهایم و تمامی مشقتهای دستها خشکسالی را خواندم. عقیدهی برخی از علمای
دینی یهود بر این است که ندادن ده یک مال خود موجب بروز قحطی و شورش میگردد( میشنا
پیرقهآووت: فصل پنجم.)و برعکس در رابطه با این موضوع در کتاب مقدس به آیاتی برخورد
میکنیم که خد-ا به کسانی که نسبت به فرمانهای وی وفادار باشند به کلیهی محصولات
آنان برکت خواهد بخشید حضرت سلیمان عقیده دارد که صدقه دادن و بخشش در راه خد-ا
موجب وفور نعمت محصولات کشاورزی خواهدشد: از مایملک خود خد-ا را تکریم کن و از
نوبرهای همهی محصول خویش. آنگاه انبارهای تو به وفور نعمت پر خواهد شد. و
چرخشتهای تو از شیرهی انگور لبریز خواهد گشت.( کتاب امثال سلیماننبی، باب3:
آیههای 10-9.)